بیگفتوگو، بزرگترین و برجستهترین وجه مشترک فرهنگی میان دو ملت و کشور به زبان بازمیگردد. زبان مشترک سببساز نزدیکی هرچه بیشتر ملتها و همکاری و تعامل حداکثری در میان آنهاست. زبان فارسی به عنوان زبان مشترک چند هزارساله ایرانیان، فقط به ساکنان ایران اختصاص ندارد و پرشمار انسانهایی در همسایگی ما و حتی کشورهای دوردست به این زبان تکلم و حتی نگارش میکنند.
در حال حاضر زبان فارسی علاوه بر ایران در کشورهایی از جمله تاجیکستان، افغانستان، عراق، پاکستان، بحرین، امارات متحده عربی، آذربایجان، ازبکستان و حتی روسیه رواج دارد و در مقام زبان اول و دوم این کشورها، از ضریب نفوذ بالایی در میان مردم برخوردار است.
مبرهن است که همین زبان مشترک میتواند زمینه و بستر لازم را برای همکاریهای فرهنگی فراهم آورد. سینما یکی از بهترین و مناسبترین حوزهها برای تعامل فرهنگی میان ملتها است و فیلمسازی همچنان صنعت - هنر محبوب بسیاری از ملتها بهشمار میرود و جادوی هنر هفتم هنوز هم میتواند مخاطبان میلیونی داشته باشد.
متأسفانه با وجود رواج زبان فارسی در بیش از ۱۰ کشور، تعامل فرهنگی و بهطور مشخص همکاریهای سینمایی میان این کشورها تا به امروز چندان امیدوارکننده نبوده و در حداقل ممکن بوده است. این در حالی است که بعضی از این کشورها از سینمایی با قدمت و توانمند با افتخارات فراوان جهانی برخوردارند و صنعت فیلمسازی در آنها بسیار پررونق و سبقهدار است.
فیلم سینمایی «ماهی در قلاب» به کارگردانی محیالدین مظفر و تهیهکنندگی امیر تاجیک و محیالدین مظفر، یکی از معدود و البته جدیدترین نمونه تعامل فرهنگی میان ایران و کشورهای همسایه است. زبان این فیلم که در کشور تاجیکستان تصویربرداری شده، فارسی است و البته قصهای جهانشمول دارد که میتواند نه تنها دوستداران سینما در ایران و کشورهایی که همه یا بخشی از مردم به زبان فارسی تکلم میکنند، که همه علاقهمندان به هنر هفتم را جذب کند و با خود همراه نگه دارد. عوامل و دستاندرکاران این فیلم ۱۰۵ دقیقهای را هنرمندانی از ایران و تاجیکستان تشکیل میدهند و اثر تازه محیالدین مظفر، کارگردان برجسته تاجیکستانی بهمعنای واقعی کلمه یک فیلم مشترک است.
ماحصل این همکاری مشترک به تولید فیلمی ختم شده که میتواند نه تنها در جشنوارههای داخلی دو کشور ایران و تاجیکستان حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد که حتی در فستیوالهای بینالمللی نیز بدرخشد. پذیرش و شرکت ماهی در قلاب در بخش مسابقه بینالملل جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان که به طور قطع ادامه هم خواهد داشت، سندی بر این ادعاست، به ویژه اینکه فیلم در ژانر کودک ساخته شده و لبریز از احساسات پاک کودکانه و مناسبات انسانی است.
فیلمنامه «ماهی در قلاب» در ورای روایت قصه پسربچهای به نام «دلیر» که در یک مدرسه شبانهروزی تحصیل و زندگی میکند و در پی یافتن مادر است، دست بر روی برخی از مسائل انسانی میگذرد که میتواند برای هر مخاطبی، با هر رده سنی، جذاب و تأملبرانگیز باشد. فیلم با وجودی که در کشور تاجیکستان فیلمبرداری شده و بازیگرانش را هنرمندان این کشور تشکیل میدهند، سوژهای جهانی دارد و برای مخاطبان بینالمللی ساخته شده است.
در دنیای امروز بیشتر از آنکه از طریق سیاسی و نظامی بتوان بر سایر ملتها و کشورها تاثیر گذاشت، میتوان از راه فرهنگ اثرگذاری کرد و دامنه نفوذ خود را گسترش داد.
زبان فارسی گسترهای وسیع از چندین کشور را دربرمیگیرد که همه تکلمکنندگان، به ایران به عنوان خاستگاه و مادر این زبان نگاهی مثبت و پر از مهر دارند. از سوی دیگر، سینمای کودک در ایران بسیار برخوردار و تواناست و بخش عمدهای از جوایز و افتخارات جهانی سینمای ایران به فیلمهای ساختهشده در ژانر کودک اختصاص پیدا کرده است.
میتوان از دو مقوله زبان و سینما، یک تعامل فرهنگی و ارتباط چندسویه را با کشورهایی که همه یا بخشی از مردمانش به فارسی تکلم میکنند، برقرار کرد. بهوسیله فرهنگ است که میتوان مرزها را درنوردید و غنای تاریخی، فرهنگی و هنری خود را به جهانیان عرضه کرد و با آنها به اشتراک گذاشت. زبان فارسی و هنر هفتم میتوانند محملی باشند برای همکاری هرچه بیشتر ایران با کشورهای همسایه و آنهایی که به زبان فارسی تکلم میکنند.
فیلم «ماهی در قلاب» را که حاصل همکاری دو طرف ایرانی (شبکه آیفیلم معاونت برونمرزی صداوسیما و شرکت سیکاپ) و تاجیکستانی (داوفیلم و تاجیکفیلم) است، از این منظر میتوان فراتر از یک اثر سینمایی صرف ارزیابی کرد و باید به عنوان یک محمل تعامل و همکاری فرهنگی به آن نگریست. ساخت فیلمهایی از ایندست علاوه بر اینکه خلق یک اثر هنری حتی ماندگار میتواند باشد، زمینه را برای همکاریهای هر چه بیشتر فرهنگی میان ایران و همسایگانش مهیا میکند. تعاملات فرهنگی که حتی میتواند وجوه استراتژیک پیدا کند و روابط مستحکم سیاسی را به دنبال داشته باشد.
ساخت فیلمهایی مانند «ماهی در قلاب» را باید به فال نیک گرفت و امیدوار به تکرار و استمرار این سیاست و رویکرد بود.