مهمترین مانع در برابر گسترش گردشگری داخلی، هزینه بالای سفر است. اگرچه بنزین نسبتا ارزان به دست مردم میرسد اما اقامتگاهها و رستورانها هزینههای سنگینی دارد. همین موضوع باعث شده بومگردیها و اقامتگاههای محلی با قیمتهای مناسبتر رشد کند و به گزینهای در دسترستر برای خانوادهها بدل شود. با این همه، کیفیت خدمات همچنان حلقه مفقوده است. بسیاری از رستورانها، بهویژه بینراهیها، نه بهروز شده و نه استانداردهای بهداشتی مطلوبی دارد. آشپزخانههای پنهان و تجهیزات فرسوده بیاعتمادی مردم را دامن زده به همین دلیل اغلب ترجیح میدهند غذای خانگی همراه ببرند. از سوی دیگر، مقصدهای گردشگری در ایران غالبا به چند نقطه محدود شدهاند. در اردبیل سرعین محور اصلی سفر است و در همدان تنها آرامگاه بوعلی و باباطاهر شناخته میشود. این در حالی است که ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی بسیار متنوعی وجود دارد که ناشناخته ماندهاند. ریشه این مشکل به نظام آموزشی و اطلاعرسانی ما بازمیگردد. کتابهای درسی به ایرانشناسی بیتوجه است و حتی بسیاری از مسئولان نیز با میراث کشور آشنایی کافی ندارند. در چنین شرایطی، مردم اغلب نه برای شناخت فرهنگ و تاریخ بلکه صرفا برای خروج از فضای شهری سفر میکنند. نبود تقویم مشخص سفر و فقدان سیاستگذاری روشن نیز این روند را تشدید کرده است. دانش ایرانشناسی در میان جامعه ما اندک بوده و همین مانع اصلی توسعه گردشگری محسوب میشود. برای تبدیل گردشگری داخلی به موتور محرک اقتصاد و نشاط اجتماعی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید سیاستی منسجم، شفاف و کارآمد اتخاذ کند؛ سیاستی که هم معرفی جاذبهها را جدی بگیرد و هم زیرساختها را تقویت کند. تنها در این صورت رشد کمّی سفرها به توسعهای پایدار و کیفی منجر خواهد شد.