شهید سیدحسن نصرالله شخصیتی چندوجهی بود. از یکسو روحانی برجستهای که سالها به تحصیل علوم اسلامی و حوزوی پرداخته و مفاهیم اسلامی و شیعی را عمیقا درک و به آن ایمان داشت و از سوی دیگر فردی توانمند با قدرت بالای سازماندهی بود. پس از شهادت سیدعباس موسوی با پذیرش مسئولیت حزبالله، این تشکیلات را به نهادی با قدرت، وسعت و عمق فراگیر بدل ساخت.
استحکام حزبالله تنها در حوزه نظامی نبود؛ هرچند در عرصه نظامی به قدرتی بزرگ در لبنان و منطقه تبدیل شده، سازمانی توانمند ایجاد کرده و در نبردهای متعدد از جمله عقبنشینی صهیونیستها از «شبعا» در سال ۲۰۰۰، جنگ ۳۳روزه و آخرین جنگ سنگین، اخیر شکستهای بزرگی به دشمن وارد کرده است.
ناکامی صهیونیستها در تحقق هدف نابودی حزبالله باعث شده امروز به روشهای غیرنظامی متوسل شوند. از جمله فشار بر دولت لبنان برای خلع سلاح این جنبش؛ امری که خود گواه شکست کامل آنان در بعد نظامی است.
شهید سیدحسن نصرالله در ابعاد سیاسی نیز ساختاری مستحکم پدید آورد. حزبالله اکنون در انتخابات پارلمانی و شورای شهر مشارکت فعال دارد و حمایت گسترده مردمی را جلب میکند. همچنین حزبالله در حوزه اجتماعی و رفاهی نیز این خدماتی فراگیر به همه اقشار، اعم از شیعه، سنی و مسیحی ارائه کرده و به نیرویی با وجهه مثبت ملی تبدیل شده است.
این عمق و گستردگی، محاسبات صهیونیستها را باطل کرد چراکه برخلاف تصور آنان، ترور رهبران، حزبالله نهتنها این تشکیلات را از بین نبرد بلکه بهسرعت رهبری جدید منصوب و تشکیلات حفظ شد و حزبالله قوی و مستحکم در لبنان حضور دارد.
این اقدام صهیونیستها را میتوان با اشتباه محاسباتی منافقین در ابتدای انقلاب ایران مقایسه کرد. آنان نیز با تصور براندازی نظام، سلسله ترورهایی از جمله حادثه هفتم تیر را که تعداد بسیاری از مسئولان نظام ترور کردند. همزمان تیمهای تروریستی منافقین در نقاط مختلف شهرها و روستاها اقدام به ترور ۱۵هزار نفر کردند. مبنای تحلیلی آنها این بود که نظام برمبنای اشخاص بنا شده است و با گسترش ترور در سطح جامعه میتوانند فضای رعب و وحشتی ایجاد کنند تا مردم از نظام فاصله بگیرند.
این یک اشتباه محاسباتی بود چراکه ریشههای نظام بسیار قوی بود نهادهای نظام شکل گرفته بود و در هر حال نظام پابرجا ماند.
صهیونیستها نیز گرفتار همین اشتباه هستند. آنان میپندارند با هدف قرار دادن رهبران و مسئولان، حزبالله از میان خواهد رفت. حال آنکه حزبالله بسیار قدرتمندتر از تصور آنان است و جایگاه عمیقی در میان دل مردم لبنان جا دارد. یادآوری میشود که سالها پیش، خواننده زن مشهور لبنانی، با اجرای ترانهای که بسیار مورد استقبال قرار گرفت، به حزبالله ابراز علاقه کرد در حالی که او مسیحی بود. مردم لبنان بهخوبی میدانند حزبالله تنها مدافع مردم شیعه نیست بلکه مدافع استقلال، عزت و شرافت لبنان و همه مردم این کشور است.
آنان آگاهند که با از میان رفتن حزبالله، نیروی مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست از بین میرود و لبنان در برابر تجاوزات بیدفاع خواهد شد.
تجربه سوریه برای مردم منطقه تجربهای گرانبهاست. آنان با مشاهده مستقیم دریافتند که صهیونیستها دارای خوی تجاوزگرانه و بیرحمند. حتی با کنار رفتن بشار اسد، تجاوزات آنان متوقف نشد و مراکز نظامی، اقتصادی و اداری سوریه هدف حملات قرار گرفت. بخشهایی از سرزمینهای سوریه اشغال شد و طرح تجزیه این کشور در دستور کار آنان قرار گرفت و اجرا شد. با وجود آنکه دولت فعلی سوریه پاسخ جدی به تجاوزها نمیدهد و حتی رویکرد نرم و التماسآمیز اتخاذ کرده است، صهیونیستها همچنان به تجاوز و اجرای نقشههای بلندمدت خود برای سوریه و منطقه ادامه میدهند. مشکل آنان هرگز صرفا افراد نبوده بلکه اهداف بلندمدت سیاسی و سرزمینی را دنبال میکنند.
امروز شیعه، سنی و مسیحی همگی این آگاهی را دارند که حزبالله نیروی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی است و میتواند مانع طرحهای مخرب صهیونیستها برای لبنان شود. از این رو حزبالله از پایگاه مردمی گسترده مردمی در لبنان برخوردار است و این پایگاه انشاءالله با قوت باقی خواهد ماند.
محاسبات صهیونیستها درخصوص حزبالله و لبنان نادرست از آب درآمده و حزبالله یک مسیر مقاومت را با رهبری باایمان و اراده و با حضور مسئولان و نیروهای بااخلاص و مومن ادامه خواهد داد. مردم لبنان نیز همواره پشتیبان این جریان خواهند بود و رژیم صهیونیستی به هیچ دستاوردی نخواهد رسید.
بدون تردید، جایگاه شهید سیدحسن نصرالله به این سرعت پرشدنی نیست چراکه از ویژگیهای کمنظیری برخوردار بود. طی حدود چهار دهه_ از حوالی سال ۱۳۶۴_ توانسته بود جایگاهی بسیار مستحکم، هم در میان نیروهای حزبالله و هم در میان ملت لبنان و مردم منطقه بهدست آورد. در اینکه شخصیتی بسیار ارزشمند و استثنایی بود، هیچ شکی وجود ندارد.
رژیم صهیونیستی که سابقهای طولانی و سیاه در ترور شخصیتهای برجسته دارد، سالها در تلاش بود این شخصیت کمنظیر را از امت مسلمان، ملت لبنان و مردم منطقه بگیرد و سرانجام این اقدام جنایتکارانه را عملی کرد. با این حال، نیروهای حزبالله و محور مقاومت_ بهویژه نیروهای اصیل و مخلص آن_ با این شهادتها از میدان کنار نخواهند رفت.
تجربه تاریخ اسلام نشان میدهد که شهادت هرگز جریان جهاد و حرکت پیشرونده را متوقف نکرده است بلکه همواره نیرویی مضاعف به مجاهدان در راه خدا بخشیده.
هرچند فقدان چنین شخصیت بزرگی مایه تأسف و اندوه عمیق است، اما ناامیدی و یأس در قاموس مجاهدان و نیروهای مقاومت جای ندارد. همانگونه که پیشتر نشان دادهاند، آنان بهسرعت خود را بازسازی و سازماندهی کرده و مسیر جهاد را ادامه خواهند داد. راز اصلی پایداری مقاومت، تکیه بر خداوند، امید به او، شوق شهادت، فرهنگ شهادتطلبی و روحیه عاشورایی جاری در میان آنان است. کما اینکه در دوران دفاع مقدس علیه رژیم بعث عراق، با وجود تقدیم شهدای فراوان_ از عالیترین فرماندهان سپاه و ارتش تا رزمندگان و مردم_ این فرهنگ عاشورایی و شهادتطلبانه بود که حرکت ملت ایران را، با وجود حمایت شرق و غرب از دشمن، همچنان پیش برد. این واقعیت در لبنان، بهویژه میان شیعیان نیز صادق است.
شهادت سیدعباس موسوی، شخصیتی برجسته در تاریخ مقاومت، نمونه روشنی از این حقیقت است. صهیونیستها در آن زمان گمان میکردند با ترور او کار حزبالله پایان میگیرد. حال آنکه نهتنها چنین نشد بلکه حزبالله در سالهای بعد قدرتی بهمراتب بیشتر یافت.
شهید سیدحسن نصرالله نیز شخصیتی برجسته و استثنایی بود که به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت نائل آمد. رژیم صهیونیستی باید بداند همانگونه که در برآورد خود درباره شهید سیدعباس موسوی دچار خطا شد، در مورد نصرالله هم به همان سرنوشت دچار خواهد شد. حزبالله همچنان در مسیر خود، هر روز قدرتمندتر از پیش ادامه خواهد داد.