مؤمنان پیرو این مکتب، با وجود همه سختیها، نه فقط از پا نمیافتند بلکه در برابر مشکلات و فشارهای روحی و اجتماعی و مواجهه با دشمن، سست و تسلیم نمیشوند. قرآن کریم این ویژگی برجسته مؤمنان قوی و اهل مقاومت را در آیه ۱۴۶ سوره آلعمران با عبارت «وَ مَا اسْتَکَانُوا» بیان میدارد که به معنای تسلیم نشدن و سر فرود نیاوردن است. این آیه تصریح میکند که آنان با وجود تمام مصائب و مشکلات، هرگز در برابر دشمنان تسلیم نشدند و از پای ننشستند. در تفسیر این واژه، «استکانت» به حالتی همراه با شکست، پستی و خواری معنا شده و برخی از مفسران نیز بر این نکته اشاره دارند که مؤمنان مقاوم، حتی در اوج فشارها، با نشان دادن ضعف و سستی، تسلیم نمیشوند.بنابراین مقاومتی که آگاهانه و مبتنی بر اختیار باشد، شاخصه اصلی ایمان راستین بهشمار میرود و تسلیمناپذیری در برابر دشمن، یک اصل اعتقادی و رفتاری است که مهمترین ویژگی ممیزه مومنان واقعی از دیگران محسوب میشود.در این مسیر، حفظ وضعیت روحی و عاطفی مثبت و پرهیز از ضعف و سستی، ضلع مهمی از مقاومت است. قرآن کریم در آیه ۱۳۹ سوره آلعمران با بیان «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا» مؤمنان را ترغیب میکند که در میدان رویارویی با مشکلات، از هرگونه سستی روحی و اندوه بپرهیزند. این تأکید الهی، ناتوانی را به توانایی تبدیل میسازد و وعده میدهد که مظلوم موحد، به فضل خداوند، در قامت نیرویی مقاوم و استوار، اهداف خود را پیش میبرد.
نزول این آیات در بستر تاریخی خاصی قابل درک است؛ زمانی که مسلمانان پس از شکست در نبرد احد، غمگین و ناامید شده بودند و با مشاهده قدرت ظاهری دشمن و نیز دیدن مجروحان و کشتگان، احساس سستی بر آنان غالب شده بود. در چنین شرایطی، خداوند برای مدیریت احساسات مؤمنان و تقویت روحیه آنان، بر دوری از سستی و اندوه تأکید فرمود. در آیه ۱۴۶ همان سوره، قرآن تصویر گویایی از این مؤمنان مقاوم ترسیم میکند: «مردانی که به سبب آنچه در راه خدا به آنان رسید، سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تسلیم نشدند.» بیتردید، این تأکید بر حفظ امید و توکل بر خداوند، ابزاری ضروری برای مقابله با چالشهاست.
در تحلیل این آیات، درک تفاوت میان واژههای کلیدی «ضَعْف» و «وَهْن» حائزاهمیت است. اگرچه هر دو به معنای نوعی سستی و ناتوانی است اما در حوزه معنایی تفاوتهایی دارند. ضَعْف عموما به سستی و ناتوانی در عمل و کارآمدی اشاره دارد که میتواند ناشی از عوامل خارجی باشد و بیشتر به ضعف ظاهری مربوط میشود. در مقابل، وَهْن به سستی و زبونی درونی و روحی اشاره میکند که از یأس و ناامیدی ناشی میشود و به معنای تسلیم شدن در برابر چالشهای درونی است. برخی مفسران مانند زمخشری، مقصود از وَهْن را سستی همراه با ترس دانستهاند. از اینرو آشکار است که مراد از وَهْن در آیات، ضعف جسمانی ناشی از جنگ نیست بلکه حالتی روانی مانند اندوه، ترس، درماندگی و اضطراب است که به مرور زمان بر روح و روان انسان عارض میشود. این حالات، ذاتی انسان نیستند بلکه از صفات عارضی (صفات فعل) هستند که در اثر عوامل گوناگون پدید میآیند. درک صحیح از ماهیت ضعفهای روحی و جسمی، به مؤمنان کمک میکند تا نقاط قوت خود را دقیقتر شناسایی کنند و آنها را در برابر دشواریها بهکار گیرند. این آگاهی میتواند انگیزهای قوی برای تقویت روحیه و پیشرفت شخصی باشد.
در نتیجه، تصویری که قرآن از مؤمنان قوی ترسیم میکند، تصویر مردانی است با ارادهای پولادین که در برابر چالشها، ناملایمات و مصائب، نه فقط مقاومت میکنند بلکه بر استحکام و پایداری خود میافزایند. این تصویر، عینیت یافته در شهید سید نصرالله و میراث پرافتخاری در حزبالله است. همانگونه که رهبر معظم انقلاب بهعنوان معمار گفتمان مقاومت در دوران معاصر فرمودند: در «میدان» نیز میراثی ماندگار و کارآمد و قوی از شهید نصرالله باقی مانده است که استمرار پرقدرت راه و مکتب او را نوید میدهد: «سید عزیز ما خب به مقامات عالیه شهدا عروج کرد و او خود به آنچه آرزوی آن را داشت، رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن «حزبالله» است.»