ظرفیت واقعی دیدارهایی که مقامات کشورمان در سازمان ملل انجام دادند باید براساس موقعیت ارزیابی شود و بر اساس همین انتظار تأثیر آنها در معادلات بینالمللی و منطقهای داشته باشیم. هیچ کشوری انتظار ندارد یک سفر چندروزه کوتاه همراه با چند دیدار و سخنرانی، موجب تحولات بنیادی یا تغییرات چشمگیر در مناسبات بینالمللی شود. بنابراین، باید سفرهای دیپلماتیک را در حد و اندازه واقعی آنها تحلیل کرد.
شاید از ابتدای عضویت ایران در سازمان ملل، و بهویژه پس از انقلاب اسلامی، دیدارهای رئیسجمهور به اندازه امروز مؤثر نبوده است. این تغییر، ناشی از شرایط جهانی است که پس از دو سال اخیر در غزه ایجاد شده و باعث شده ایران بهعنوان یکی از کشورهای مهم در مخالفت با رژیم صهیونیستی شناخته شود. برعکس، دشمنان ما منزوی شدهاند. همانطور که نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل با صندلیهای خالی روبهرو شد و انزجار جهان را نسبت به خود مشاهده کرد، جایگاه کشورهای دوست ما تقویت شده است.
دیدارهای اخیر ایران اهمیت بیشتری نسبت به سالهای گذشته پیدا کرده است. کشورها ایران را بهعنوان یک کشور مهم و استراتژیک میشناسند، نه کشوری منزوی همانطور که تبلیغات غربی تلاش داشت آن را نشان دهد. اهمیت دیدارهای ما در سازمان ملل بهویژه در شرایطی که برخی کشورهای اروپایی مواضع مخالفانهای نسبت به ایران دارند، بیشتر مشهود است. این سفر پس از جنگ ۱۲ روزه غزه و تحولات مرتبط با مواضع ترامپ انجام شد؛ بهویژه که رویارویی ایران با آمریکا اهمیت زیادی پیدا کرده است.
گستاخی رژیم صهیونیستی باعث شده موضوع ایران در دستورکار سازمان ملل قرار گیرد. در عرصه منطقهای نیز کشورهای اسلامی پس از حملات اسرائیل به قطر، سیاستهای خصمانه خود را تعدیل کرده و رویکردی مشترک علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کردهاند. به همین دلیل، حضور رئیسجمهور ایران در سازمان ملل از اهمیت بالایی برخوردار است و کشورهای مختلف علاقهمند هستند با مواضع ما آشنا شوند.
از سوی دیگر، کشورهای آمریکای لاتین نیز به صف مخالفان اسرائیل پیوستهاند و ایران در این صف جایگاه ممتازی دارد و بهعنوان پیشقراول مخالفان رژیم صهیونیستی شناخته میشود. این موقعیت، بیانگر منزوی شدن دشمنان و تقویت جایگاه ایران در عرصه بینالمللی است.