شنفتن چنین سخنانی از سوی برخی نوجوانان فریبخورده جریان رسانهای غربگرا که آرمان الهی و میهندوستانه این مردان شجاع و فرماندهان غیور را در پشت ادعاهای واهی و نادرست عوامل شبکه نفوذ، کتمان نموده و واقعیت دفاع جانانه مدافعین حرم از ایران عزیز را تحت تاثیر جنگ ترکیبی دشمن، باور میکردند؛ تلخی بسیار و رنجی مضاعف داشت.
به حرفهای آنان با صبر و حوصله گوش میدادم و هر بار دلسوزانه میگفتم: اگر با اتکاء به ایثار و مجاهدت فرزندان وارسته و مؤمن خود، در مرزهای سوریه از اقتدار ایران پاسداری نکنیم؛ مجبوریم به زودی در تهران و دیگر شهرهای کشورمان، حملات رژیم صهیونی را دفع نماییم و آن وقت، باید هزینههای سنگینی بابت حذف سنگر سوریه بپردازیم...،
اما پروپاگاندای نویسندگان و تحلیلگران غربزده، اثر مخرّب تبلیغات کذب و مسمومش را بر افکار عدهای از جوانان و اقشار مختلف مردم گذاشته بود و این فشارها و فضاسازیها به همراه اعتماد اشتباه بشار اسد به وعدههای فریبکارانه ترکیه و کشورهای عربی، موجب گردید تا در نهایت، سیاست کاهش توان دفاع مستشاری ایران در سوریه، به جبهه مقاومت تحمیل شود و با خیانت آشکار همسایه غربی ما، دژ سوریه سقوط کند!
امروز در مرور اخبار، این گزارش شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل، نظرم را جلب کرد.
شای لوی (Shai Levy) از فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی ضمن بررسی عملیات نظامی اسرائیل در سوریه بعد از سقوط دولت بشار اسد و چگونگی تاثیر این تغییرات و کمک اقدامات اردوغان برای هموار شدن مسیر حمله به ایران، گفته است:
۱) عملیات ارتش اسرائیل بعد از سقوط سریع دولت اسد در سوریه (در عرض ۱۱ روز) برای رفع تهدیدها و نابود کردن کامل سیستمهای دفاع هوایی و راداری سوریه بود تا اسرائیل بتواند آسمان سوریه را کنترل و از آنجا به مرزهای ایران حمله کند!
۲) سقوط اسد و سلطه رژیم صهیونی بر آسمان سوریه، با حمایت ترکیه از تروریستهای خارجی و سوری (به رهبری جولانی) تحقق یافت.
۳) حذف سوریه از عرصه مقاومت، به اسراییل کمک کرد و راه را برای حملات آن به ایران باز نمود.
۴) جامعه اطلاعاتی اسرائیل از سرعت این فروپاشی در سوریه شگفتزده شد، زیرا انتظار چنین تغییر سریع و اساسی در منطقه را نداشت.
۵) تا پیش از سقوط دولت اسد و نابودی ارتش آنها، اسرائیل قابلیت عملیاتی برای ضربه زدن به پروژه هستهای و موشکی ایران را نداشت... برنامههایی وجود داشت که برای آنها تمرین کرده بودیم، اما این برنامهها، در اهداف و نتایجی که میتوانستند به دست آورند محدود بودند.
۶) قبل از این و به دلیل حضور ایران در سوریه، ارتش اسرائیل نمیتوانست به راحتی به اهداف دور در ایران دست پیدا کند، اما با سقوط دولت اسد و با کنترل سوریه، قادر به انجام حملات در جنگ ۱۲ روزه به ایران شد: برای انجام یک حمله مؤثر به دهها هدف در ایران، لازم بود هواپیماهای جنگی نیروی هوایی [اسرائیل]با بمبهای JDAM به مرزهای خاک ایران برسند و این کار زمانی که ایرانیان سوریه را در دست داشتند، ممکن نبود تا اینکه وضعیت عوض شد و این اتفاق «به لطف» احمد الشرع و اردوغان رخ داد.
همانطور که در اعترافات یکی از فرماندهان ارتش صهیونها میبینید، نقش و جایگاه مدافعان حرم در صیانت از حریم امنیت پایدار ایران و ایرانی، به اندازهای مهم و اساسی بود که میتوان با اطمینان گفت: اگر حضور مقتدرانه مستشاران نظامی ما در سوریه تداوم مییافت و سقوط دولت اسد محقق نمیشد؛ ماجرای جنگ تحمیلی دوازده روز اسرائیل بر علیه ایران رقم نمیخورد و آمریکا جرأت نمیکرد به تأسیسات هستهای ما حمله کند.
اما چه کسانی و چه جریاناتی در داخل و خارج از کشور تلاش نمودند تا در سایه اجرای راهبردهای فتنه آخرالزمانی نظام سلطه و با شایعه پراکنی و دروغپردازیهای وسیع خویش، هجمههای پردامنه و بیوقفهای را بر علیه مجاهدان مدافع حرم به وجود آورند و زمینهساز تجاوز ماشین جنگی اسرائیل به ایران شوند؟
آنها هر که هستند و با هر نیت که به انجام چنین کاری مباشرت و مبادرت کردهاند، باید بدانند در ریختن خونهای پاک هموطنان بیگناه ما طی جنگ دوازده روزه رژیم کودککش صهیونیست و وقایع بعدی، شریکند و فردای قیامت، باید جوابگوی خیانتهای خسارتبارشان باشند.