وبه این گونه، آن قیام پرشکوه جوانان سالهای دهه ۶۰ و ترک خیابانها و رفتن به بیابانها و میدانهای بیانتها، توانست آینده اقتدار ملی را ــ که امروز روزگار است ــ نقشریزی کرده و کیان پرقدرت هویت ملی را از دستبرد شیاطین سیاستمدار و قدرتمند جهانی حفظ کند و زیبایی درخشنده زبان و احساس و هویت پرقدرت ایرانزمین و جوانانش را به نمایشگاه رنگارنگ پایانه روزگار قرن بیستم ببرد تا چشمهای تاریخ قرن بیستم هرگز فراموش نکند که در جهان پیچیده شده در زنجیرهای طلایی سلطه و رسانه و دموکراسی جادوگرانه، وطنی وجود دارد که هیچ ائتلاف قدرتی و هیچ بنیاد سلطهگر پرنیرویی در جهان انسانیت نیست تا بتواند جلوی پیشروی جوانان و جنگاوران و ارادههای فرازمینی آنان را بگیرد و فضای تاریخی آینده وطنشان را با تاریکی و ابهام رودررو کند و در «تمدنسازی» و «تاریخسازی» آنان را مقلد و «حرفشنو» بیخدایان مسیحینمای تمدن غربی و تاریخ سلطه و پر از ستم آنان کند. بازگشت به گذشته طلایی وطنپرستان قدرتآفرین ایرانزمین، نباید در ذکر یک نام شهید یا یک منطقه جنگی یا چگونگی «جنگ» به عنوان «هفته دفاع مقدس» خلاصه شده و سپس نقل شود و آنگاه بگوییم: تمام شد!برای اینکه، دزدان دریایی آمریکایی و دزدان هوایی اروپایی، هنوز آکنده از انگیزه دزدی و غارت و چپاول هستند و در این زمانه از قدرتمندترین گرگهای هوشمند الکترونیک و فوقالکترونیک، برای تهدیدها و دزدیها وتجاوزهابهره میبرند.اگر ازبلندای برج نگهبانی آزادی ایرانزمین بنگریم، بهخوبی خواهیم دید همان «سیهپوشان سیاستمدار خوشخنده امپراتوری غارتگر تمدن غرب»، یعنی دزدان دریایی ناوسوار آمریکایی و دزدان هوایی اروپایی، دگرباره «ایران پرپهلوان» را محاصره کردهاند و در اندیشه نابودی یا تضعیف بنیادهای قدرت و نیرومندی ملی وطنمان هستند. و اینجاست که نیاز بزرگ و دامنهدار ملت ایران به صداها، نگاهها و ایمانهای قهرمانانی همچون شیرودی، کشوری و بابایی یا جوانان میهنپرست همچون حاجاحمد متوسلیان، حاج همت و جهانآرا از دل زمانه ما زبان نیاز میگشاید تا آنان را دعوت به یک مقابله وطنپرستانه کند و لشکر هیجانها و خروشهای شاهینسوار را به پرواز دربیاورد.