مستند من بلاگر نیستم که با حمایت شهرداری تهران و مرکز گسترش ساخته شده، با به تصویر کشیدن پرترهای از یک بلاگر نیکوکار، نگاهی نقادانه و در عین حال امیدوارانه به ظرفیتهای مغفول فضای مجازی دارد.
روایتی از یک تولید سخت اما ارزشمند
مراسم با صحبتهای وحید چاووش، کارگردان جوان این مستند آغاز شد.او باقدردانی از حمایتهای معاونت فرهنگی شهرداری تهران و مرکز گسترش سینمای مستند، از فراز و نشیبهای تولید این اثر سخن گفت. چاووش با اشاره به موانع مالی جدی در مسیر فیلمسازی مستند، واقعیتی تلخ اما رایج را در این عرصه بازگو کرد: «خودتان بهتر میدانید که هزینههای تولید یک فیلم چقدر بالا رفته و بودجههای سینمای مستند تناسبی با این افزایش قیمتها ندارد.» این کارگردان فاش ساخت که در میانه راه تولید، با وجود صرفهجوییهای فراوان تا حدی که «۹۰ درصد فیلم با موبایل ضبط شده»، پروژه در آستانه توقف قرار گرفته بود.در این نقطه، ورود و حمایت شهرداری تهران و شخص آقای توکلیزاده، جانی دوباره به پروژه بخشید. چاووش در بخشی تأثیرگذار از سخنانش، این حمایتها را به برکت فعالیتهای پیشین خود در ساخت آثاری با محوریت سیدالشهدا(ع) مرتبط دانست و گفت:«برای خودم سؤال بود که چرا این آدمها این قدر به من لطف دارند؟ به یک حقیقت رسیدم. بنده چند فیلمی درباره امام حسین(ع) ساختهام و فکر میکنم ریشه حمایتهای این چنینی همین است؛ بنابراین قبل از هرچیز باید از امام حسین(ع) تشکر کنم که محبتش ما را اینجا جمع کرده است.» این سخنان، پیوند عمیق میان هنر متعهد و باورهای معنوی را در کلام یک هنرمند جوان به نمایش گذاشت. او همچنین از حمایت ابتدایی حوزه هنری قدردانی کرد.
سوژهای در خلاف جهت آب
اما من بلاگر نیستم درباره چیست؟ مصطفی زیبایینژاد، مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران در سخنان خود به تشریح ابعاد محتوایی این مستند پرداخت. به گفته وی، این فیلم پرترهای از یک بلاگر اینستاگرامی است که برخلاف جریان غالب و تصویر کلیشهای از بلاگرها، از بستر فضای مجازی برای اهداف خیرخواهانه و خدمترسانی به مردم بهره میگیرد. زیبایینژاد تأکید کرد: «نکته اصلی سوژه این مستند، بهرهگیری مثبت وی از فضای مجازی است. کاراکتر اصلی این مستند با حمایت دنبالکنندگان خود، زمینهساز اتفاقات مثبت زیادی شده است.» این مستند، مخاطب را با فعالیتهای روزمره این فرد همراه میکند و مصادیق عینی خدمترسانی او را به تصویر میکشد. در حقیقت، این فیلم پاسخی هنرمندانه به این پرسش است که آیا میتوان از ابزار قدرتمند شبکههای اجتماعی، که اغلب با ترویج مصرفگرایی، نمایش زندگیهای لاکچری و محتوای سطحی شناخته میشود، برای اهداف متعالی و حل مشکلات اجتماعی استفاده کرد؟
توکلیزاده، معاون فرهنگی شهرداری تهران نیز بر همین وجه تمایز تأکید کرد و افزود: «در شرایطی که بخش عمدهای از محتوای تولیدی در فضای مجازی با دغدغههای واقعی مردم فاصله دارد، این مستند چهرهای متفاوت از یک بلاگر را به تصویر میکشد که بدون چشمداشت، از ظرفیتهای رسانههای اجتماعی برای خدمترسانی به مردم بهره میبرد.»
علاوه بر این، مستند من بلاگر نیستم یک لایه انتقادی مهم نیز دارد. این اثر، عملکرد برخی رسانههای جمعی را به نقد میکشد که پس از داغ کردن و بهرهبرداری خبری از یک سوژه، آن را به حال خود رها میکنند و هیچ مسئولیتی در قبال سرنوشت افراد درگیر در آن موضوع احساس نمیکنند. این نقد هوشمندانه، یادآور مسئولیت اجتماعی رسانهها و ضرورت نگاهی انسانی و بلندمدت به پدیدههای اجتماعی است.
فراتر از مناسبتها
حضور مدیران ارشد فرهنگی شهرداری در این مراسم، فرصتی بود تا مصطفی زیبایینژاد به تبیین رویکرد و عملکرد این نهاد در چهار سال گذشته بپردازد. او با رد این تصور که فعالیتهای فرهنگی شهرداری صرفا به برگزاری مراسم مذهبی محدود شده است، اظهار داشت: «خیلیها معتقدند مجموعه فرهنگی شهرداری در این دوره فقط به برگزاری مراسمات دینی بسنده کرده است. البته که ترویج فرهنگ دینی افتخار ماست، اما در کنار آن از برگزاری کارهای دیگر به راحتی عبور نکردیم.» وی برای اثبات این ادعا، به نمونههای متعددی از فعالیتهای متنوع فرهنگی اشاره کرد: از برگزاری برنامههای تفریحی و خانوادگی در مناسبتهای ملی و آیینی مانند شب یلدا، نوروز و هفته فرهنگی تهران گرفته تا توجه ویژه به بزرگداشت مفاخر پایتخت و تقویت هویت شهری.
اما نقطه عطف این کارنامه، ورود جدی و مؤثر به عرصه تولیدات حرفهای هنری بوده است. زیبایینژاد به مشارکت شهرداری در تولید انیمیشن سینمایی موفق «رویا شهر» اشاره کرد که با فروش بیش از ۲۰ میلیارد تومانی، رکورد قابل توجهی در گیشه تابستان به ثبت رساند. حمایت از فیلم سینمایی «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری که در جشنواره فجر نیز حضور داشت، نمونه دیگری از این رویکرد است. این حمایتها تنها به تولید محدود نمیشود.شهرداری تهران درزمینه اکران و فروش فیلمهای ارزشمند نیز فعال بوده و با نهادهایی چون بنیاد فارابی،اوج و حوزه هنری همکاری کرده است.مشارکت سه ساله در برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران وحمایت ازجشنوارههای معتبری چون «سینماحقیقت» و«فیلم فجر»،گواهی برنگاه جامع این نهاد به اکوسیستم سینمای ایران است.درحوزه تلویزیون نیز،مشارکت درتولید برنامههای پرمخاطب و محبوبی همچون «محفل»، «از سرگذشت»، «معلی» و «مادران آسمانی» نشان از درک صحیح شهرداری از اهمیت رسانهملی و تأثیرگذاری آن دارد. به گفته زیبایینژاد، این مجموعه فعالیتها از تولید فیلم کوتاه و نماهنگ تا حمایت از گروههای سرود، حاصل «نگاهی ۳۶۰ درجه به همه بخشها و حمایت از هنرمندان» بوده است. مستند من بلاگر نیستم نیز محصول همین نگاه استراتژیک است که به عنوان یکی از تولیدات اداره کل فرهنگی شهرداری با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به ثمر نشسته است.
فریادی برای بودجه سینمای مستند
محمد حمیدیمقدم،مدیرعامل مرکزگسترش به عنوان یکیازمتولیان اصلی سینمای مستند کشور،ازفرصت استفاده کردتا گلایههای جدی این حوزه را مطرح کند. اوبا ابراز خرسندی از به ثمررسیدن فیلم وحید چاووش، به مسأله حیاتی بودجه اشاره کرد و گفت: «گلایه بر سر بودجه سینمای مستند بسیارمهم است.درچند سال اخیر شاهد بودجههای رقیق، کمرمق و ناجوانمردانه در مقابل بخشهای دیگر سینما، تلویزیون و حتی پلتفرمها هستیم.» این مدیر فرهنگی با تأکید بر لزوم افزایش بودجه این حوزه، ابراز امیدواری کرد که با شکلگیری یک نهضت حمایتی، این فاصله ناعادلانه کاهش یابد. سخنان حمیدیمقدم، پژواک صدای تمام مستندسازانی بودکه باوجود کمبود امکانات،همچنان چراغ سینمای اندیشهورزودغدغهمند راروشن نگهداشتهاند.درچنین شرایطی، حمایت نهادهایی مانند شهرداری تهران از تولیدات مستند، اهمیتی دوچندان مییابد و میتواند الگویی برای سایر سازمانها باشد.
آینده «من بلاگر نیستم»
این مستند که نخستین بار در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» به نمایش درآمد، قرار است مسیر مشخصی را برای رسیدن به مخاطب انبوه طی کند. به گفته مدیران، پس از برگزاری اکرانهای تخصصی برای صاحبنظران و ارزیابیهای کارشناسی، نوبت به اکرانهای عمومی، بهویژه در محیطهای دانشگاهی خواهد رسید. پس از آن، فیلم در شبکه نمایش خانگی (پلتفرمها) به صورت آنلاین اکران میشود. مراسم رونمایی از من بلاگر نیستم فراتر از یک رویداد سینمایی صرف بود؛ این گردهمایی نشان داد که چگونه با یک انتخاب هوشمندانه در سوژه و حمایت هدفمند از یک هنرمند جوان، میتوان اثری خلق کرد که هم به دغدغههای روز جامعه پاسخ دهد، هم تصویری امیدبخش از کنشگری اجتماعی ارائه کند و هم نقدی سازنده بر فضای رسانهای کشور داشته باشد.این مستند، نمونهای موفق از همافزایی نهادهای فرهنگی برای تولید محتوای مؤثر و جریانساز است؛ محتوایی که در هیاهوی سرسامآور فضای مجازی، صدایی متفاوت و شنیدنی را به گوش مخاطب میرساند.