بلاگرهای شوهرکُش

بلاگرهای شوهرکُش

سرنوشت دو زن بلاگر تهرانی که سناریوی قتل همسر و شوهر سابق خود را نوشته بودند، با دادگاه و زندان گره خورد‌. یکی از بلاگر‌ها با پرداخت دستمزد دو میلیارد تومانی به دو آدمکش، دستور قتل شوهر سابق خود را صادر کرد. بلاگر زن دیگر هم با همدستی یک مرد بلاگر‌، شوهرش را کشت و به ۱۵ سال زندان محکوم شد. 
کد خبر: ۱۵۲۰۵۶۸
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به نخستین پرونده از چهاردهم شهریور سال ۱۴۰۲ و با گزارش ناپدید شدن مرموز مدیر یکی از شعبات بانکی دولتی در غرب تهران آغاز شد. ماموران در نخستین گام راهی خانه مدیر بانک شدند که وسایل آن به‌هم ریخته بود. در ادامه جسد این مرد را در اتاق‌خواب در حالی یافتند که با بیش از ۱۸ضربه چاقو به قتل رسیده بود. گوشی تلفن همراه مقتول هم به سرقت رفته بود.در تحقیقات از همسایه‌ها، معلوم شد که او سال‌ها قبل همسر اولش را طلاق داده و با دخترش زندگی می‌کرده است. مرد میانسال یک سال قبل با زن دیگری ازدواج کرده بود. ماموران به بازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته اطراف محل خانه مقتول پرداختند و تصاویری یافتند که نشان می‌داد دختر مقتول در ساختمان را بازگذاشته و بعد دو مرد لاغراندام نقاب‌دار وارد ساختمان شده، ساعاتی بعد آنجا را ترک کرده و رفته‌اند. با بررسی بیشتر تصاویر، ماموران متوجه حضور مردی به نام یاشار شدند که با همسر اول مقتول ازدواج کرده بود. این مرد همراه دختر ۱۷ساله و همسر سابق مقتول بازداشت شدند اما ادعا کردند قاتلان از سوی همسردوم مقتول اجیر شده‌اند.تحقیقات از متهمان ادامه داشت تا این‌که مادر و دختر اعتراف کردند به خاطر آزار و اذیت‌های مرد میانسال، دو نفر را اجیر کردند تا او را کتک بزنند اما آنها مرتکب قتل شد‌.
قاتلان اجاره‌ای تحت تعقیب بودند که در کرج بازداشت شدند. امیر ۲۶ساله، یکی از متهمان در اظهاراتش گفت: راننده تاکسی اینترنتی‌ هستم و می‌خواستم تا چند روز دیگر نامزد کنم که بازداشت شدم. دو ماه قبل خودروی تیبایم را برای فروش در سایتی آگهی کردم که با یاشار آشنا شدم اما معامله‌مان نشد. وقتی فهمیدم در کار خریدوفروش است از او خواستم برای فروش گردنبندی که در محل حفاری در برغان پیدا کرده‌ام، کمکم کند. گردنبند را از من گرفت اما پولی نداد. حالا هم به دروغ پای مرا وسط کشیده‌اند تا اعدام شوم و نتوانم حقم را از او بگیرم.
دومین متهم به نام محسن اما در تحقیقات گفت: نقاش ساختمان هستم. فرید دروغ می‌گوید و ماجرای گردنبند واقعیت ندارد. فردی یاشار را به ما معرفی کرد و گفت اگر مزاحم خانواده او را کتک بزنیم، دو میلیارد تومان به ما می‌دهد. با آنها قرار گذاشتیم که دختر مقتول گفت پدرش او را اذیت می‌کند و اگر بمیرد، ارثیه زیادی نصیبش می‌شود، ما را قصاص نمی‌کند و فقط به او دیه می‌دهیم. روز حادثه مینا، همسر سابق مقتول که بلاگر است، برای ما تاکسی اینترنتی گرفت تا به محل جنایت برویم. وقتی وارد خانه شدیم، امیر با مدیر بانک درگیر شد و او را با ضربه‌های چاقو کشت. با لباس‌های مقتول، خون ریخته‌شده در اتاق را تمیز کردیم و گوشی او را برداشته، متواری شدیم. با افشای این موضوع ساناز مدعی شد هدف‌شان فقط گرفتن سندی بود که نشان می‌داد احسان -مقتول- به او ۹۰۰ گرم طلا بدهکار است اما دو مرد اجیرشده مرتکب قتل شدند. با تکمیل تحقیقات برای امیر به اتهام مباشرت در قتل و برای دیگر متهمان به اتهام معاونت در این قتل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و رسیدگی شد. در ابتدای جلسه دادگاه، پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفته و برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. سپس وکیل آنها در جایگاه ایستاد و گفت: هرچند برای متهم ردیف اول درخواست قصاص داریم اما دیگر متهمان باید به اشد مجازات محکوم شوند. مینا در این ماجرا آمریت در قتل داشت. حتی دخترش را تحریک کرده بود. سپس هادی، متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و گفت: مینا و یاشار سراغ من آمدند و گفتند مسأله دختر و پدری است. پدر، دخترش را اذیت می‌کند و حتی به قتل تهدید کرده است. مدارکی هم دستش است که پس نمی‌دهد. اول گفتند با تصادف او را بکشیم و بعد از خانه مدارک را برداریم. بعد پشیمان شدند و گفتند امکان دارد احسان در تصادف نمیرد، برو او را در خانه بکش. من قبول نکردم و قرار شد فقط مدارک را از خانه بیرون بیاورم. مینا کلید خانه را به من داد و وقتی وارد  آنجاشدم، به من گفت دوربین‌ها فیلم مرا گرفتند و اگر احسان را نکشم، بلایی سرم می‌آورد. تهدید کرد مریم (دختر مقتول) قتل را انجام می‌دهد و به خاطر فیلم، قتل گردن من می‌افتد. حتی تحریکم کرد که به دختر نوجوانی کمک می‌کنی. اول مقاومت کردم اما نمی‌دانم چه شد؛ وقتی در آپارتمان باز شد و وارد شدم، احسان را با ضربه‌های چاقو کشتم. حالا هم از اولیای دم معذرت می‌خواهم. وکیل امیر هم در دفاع از او گفت: در این ماجرا، مینا آمریت داشته است. موکلم دو شخصیتی است و در زمان قتل به او جنون دست داده بود. دیگر متهمان احساس او را تحریک کرده و باعث شدند پرخاشگری او رو بیاید. در اینجا امیر به دفاعیات وکیلش اعتراض کرد و گفت: من قبول دارم کار بدی کرده‌ام اما نگو دیوانه هستم و جنون دارم. 
مینا، دومین متهمی بود که در جایگاه ایستاد و گفت: ۱۴ سال قبل از احسان جدا شدم و مریم پیش پدرش ماند. در این مدت از او خبری نداشتم تا این‌که نامادری‌اش پیام داد که بیا دخترت را جمع کن؛ چهار بار اقدام به‌خودکشی کرده و نیاز به محبت دارد. احسان هم گفت بیا مریم را ببر، من نمی‌توانم از او نگهداری کنم. فهمیدم احسان، مریم را کتک می‌زده و حتی پیام داد که اگر او را نزد خودم نیاورم، به دست پدرش کشته می‌شود. آنها مریم را به من دادند. در زمان قتل احسان، من درگیر بیماری پسرم بودم که بعد فوت کرد. 
رئیس دادگاه پرسید: شما با قاتل و همدستش قرارداد دو میلیاردی نوشته بودید تا احسان را به قتل برسانند. قبول ندارید؟ که مینا گفت: از احسان طلبی داشتیم و قرارداد به نام مریم بود. می‌خواستم آن قرارداد را به دست بیاورم تا طلبم را بگیرم. قرار بود مدارک را برایم بیاورند تا اقدام قضایی کنم. 
رئیس دادگاه دوباره پرسید: پس چرا قرارداد بستید؟ زن جوان در پاسخ مدعی شد؛ یک بار قرارداد را پاره کرده بودند. بار دوم قرارداد بستیم و از عدد و رقم خبری نداشتم و خودشان نوشتند. این قرارداد برای این بود من و مریم علیه آنها شهادت ندهیم. من کلید خانه را به شوهرم دادم که به آنها داده بود. حتی گفتند با ماشین او را بکشیم که من قبول نکردم و گفتم این مرد هرچه باشد، پدر دخترم است و نمی‌خواهم بمیرد. امیر به حرف‌های مینا هم اعتراض کرد و گفت: این زن من را تحریک کرد که شوهرش می‌خواهد بچه‌اش را بکشد. من هم رفتم و چیزی حالی‌ام نبود. در ادامه این جلسه مریم در جایگاه ایستاد و با رد ادعای مادرش گفت: مینا از من خواست که پیام بدهم «بابا می‌خواد من رو بکشه.» احسان پدر خوبی بود و مشکلی با او نداشتم. مادرم مرا فریب داد تا در را باز بگذارم تا مدارک را بردارند اما پدرم را کشتند. در ادامه دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفته و آنها هم منکر اتهامات خود شدند. با رسیدگی به این پرونده قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

تایید حکم مرگ مرد بلاگر 
 در پرونده‌ای دیگر، زن بلاگر که با همدستی مرد بلاگری شوهر خود را به قتل رسانده بود، با حکم ۱۵ سال حبس رو‌به‌رو شد‌. همدستش هم در یک قدمی قصاص قرار دارد.
‌به گزارش خبرنگار جام‌جم، شهروز و مهرناز هردو بلاگر بودند و همین فعالیت در فضای اینستاگرام باعث آشنایی آنها شده بود. بعد از گذشت مدتی مهرناز از اختلاف‌ با شوهرش گفت و باعث شد فروردین سال ۱۴۰۰ شوهر مهرناز را در توطئه‌ای به قتل برسانند و جسدش را به آتش بکشند. زن بلاگر به خانواده شوهرش گفته بود او برای کار به امارات سفر کرده اما با گذشت چند ماه وقتی از آن مرد خبری نشد مادرش به اداره پلیس رفت و شکایت کرد. عروس خانواده هم به عنوان مظنون وقتی بازداشت شد اعتراف کرد همراه مرد بلاگری شوهرش را به قتل رسانده‌اند و جسد او را در بیابان‌های پرند سوزانده‌اند. به این ترتیب بقایای جسد کشف و با آزمایش دی ان ای هویت او تایید شد. مادر مقتول در جلسه دادگاه از طرف خود و نوه‌اش برای عامل جنایت قصاص و برای عروس خیانتکار مجازات سنگین درخواست کرد. متهم زن در جلسه محاکمه گفت‌: شوهرم خیلی اذیتم می‌کرد و مشکل داشتیم. در اینستاگرام با شهروز که بلاگر بود دوست شدم و ارتباط‌مان شکل گرفت.از مشکلات و اختلافاتم با شوهرم برایش تعریف کردم. آخر تصمیم به قتل شوهرم گرفتیم. شب حادثه او به خانه‌مان آمد، شوهرم او را دید و شهروز هم چاقوی روی میز را برداشت و ضربه‌هایی به شوهرم زد و وی را کشت. عامل جنایت هم در تشریح ماجرا گفت‌: سابقه سرقت و زورگیری دارم. شش سال هم تحمل حبس کردم‌. وقتی به خانه‌شان رفتم این زن قرصی به شوهرش خورانده بود که زیاد نتوانست مقابلم مقاومت کند. قضات بعداز پایان جلسه دادگاه، برای عروس خیانتکار ۲۵ سال حبس و برای متهم همدستش حکم قصاص صادر کردند. 
شهریار داستانی، دادیار شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران در این باره به جام‌جم گفت‌: رأی این پرونده در دیوان عالی کشور تایید و به اجرای احکام ارسال شد و به این ترتیب بلاگر جوان یک گام به مرگ نزدیک گردید.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰