برای واکاوی ابعاد راهبردی و خطرات پنهان این طرح، با دکتر ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران، به گفتوگو نشستهایم. جهاد اسلامی، بهعنوان یکی از اجزای اصلی مقاومت، در خط مقدم مخالفت با بندهایی قرار دارد که هدف اصلی پروژه ملی فلسطین، یعنی مقاومت مسلحانه را هدف قرار داده است.ابوشریف در این مصاحبه، ضمن تشریح جوهره طرح ترامپ و ارزیابی دوگانه آن (منافع انسانی کوتاهمدت در برابر خطرات سیاسی بلندمدت)، توضیح میدهد که چرا این سند در سطح راهبردی بیش از هر کشور دیگری منافع اسرائیل را تضمین میکند. همچنین، او ضمن افشای پنج خطر اصلی سیاسی که باعث تهدید حاکمیت ملی فلسطین میشود، شروط ضروری و تضمینهایی را که باید پیش از هرگونه پذیرش از سوی فلسطینیها تأمین شود تبیین میکند.
متن کامل این گفتوگو به این شرح است.
به نظر شما جوهره طرح ۲۰ مادهای ترامپ چیست؟
این طرح آتشبس فوری را پیشنهاد میکند مشروط به پذیرش اسرائیل و طرف فلسطینی، شامل آزادی اسرا و تحویل اجساد ظرف ۷۲ ساعت از اعلام موافقت، خلعسلاح حماس بهعنوان هدف اصلی، خروج مرحلهای اسرائیل طبق معیارهایی مرتبط با خلعسلاح و ایجاد یک اداره انتقالی در غزه تحت نظارت یک هیأت بینالمللی (شورای صلح به رهبری ترامپ با مشارکت شخصیتهای بینالمللی) همراه با وعده ورود کمکها و بازسازی.
از دیدگاه شما این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارزیابی ما دوگانه است: از یکسو امکان منافع فوری انسانی وجود دارد؛ آتشبس کوتاه، ورود کمکها و احتمال آزادی اسرا و تحویل اجساد؛ اینها موارد انسانی است که نمیتوان رد کرد. اما از سوی دیگر خطر سیاسی جدی نهفته است: واگذاری اداره غزه به «دوره انتقالی» تحت نظارت بینالمللی ممکن است مشروعیت فلسطینی را تضعیف کند و حق تعیین سرنوشت را به تعویق اندازد، اگر ضمانتهای روشن سیاسی و زمانی وجود نداشته باشد. بندهای مربوط به خلعسلاح و حذف حماس از هر نقش سیاسی، خطری راهبردی برای پروژه ملی محسوب میشود.
چه کسی بیشترین سود را از این طرح میبرد: اسرائیل یا ملت فلسطین؟
در سطح عملی و راهبردی اسرائیل سود بیشتری میبرد. این طرح خواستههای امنیتی اصلی آن را برآورده میکند (خلعسلاح غزه و تضمین عدم تهدید آینده) و پوشش سیاسی آمریکا و بخشی از جامعه جهانی را بهدست میآورد، در حالی که فلسطینیها شاید اندکی آرامش انسانی موقت داشته باشند ولی در صورت نبود ضمانتهای بازگشت حاکمیت و رفع دائمی محاصره، در خطر از دست دادن دستاوردهای سیاسی پایدار قرار میگیرند.
کشورهای عربی و اسلامی از این طرح استقبال زیادی کردند. علت این مسأله را چه میدانید؟
استقبال منطقهای دلایل عملی و دیپلماتیک دارد. تمایل به توقف فوری ویرانی و کاهش فشار مهاجرتی در مرزها، محاسبات ثبات منطقهای و جلوگیری از گسترش جنگ، نقش میانجیگری که برخی کشورها (مصر و قطر) میخواهند تقویت کنند و همچنین تمایل پایتختها به حفظ کانالهای ارتباطی با واشنگتن و بهرهمندی از نقش امدادی و بازسازی. این استقبال لزوما به معنای پذیرش همه بندهای سیاسی که ممکن است حقوق فلسطینیها را سلب کند، نیست.
واکنش اولیه حماس به این طرح چه بود؟ از نظر شما این طرح مورد پذیرش قرار میگیرد؟
موضع اولیه رسمی حماس این بود که «طرح را بررسی خواهد کرد» که از طریق میانجیها (مصر و قطر) تحویل داده شد. مشورتها بهدلیل پیچیدگی بندها و شروط خلعسلاح و رد حذف ازهرنقش سیاسی زمانبراست. پذیرش حماس شرط اساسی برای اجرای عملی طرح است و نبود موافقت آن میتواند این طرح را به ابزاری برای فشار وتوجیه ادامه عملیات اسرائیل بدل سازد.
مهمترین خطرات و کاستیهای سیاسی این طرح که موجب نگرانی فلسطینیها میشود، کدام است؟
پنج خطر اصلی وجود دارد: ۱) اداره بینالمللی انتقالی ممکن است واقعیت سیاسی و حقوقی غزه را بدون رضایت مردمی تغییر دهد، ۲) شروط خلعسلاح میتواند به ابزاری برای حذف مقاومت سیاسی بدل شود، ۳) ابهام در جدولهای خروج نیروها و معیارهای موفقیت، ۴) احتمال بهرهبرداری از بازسازی برای تغییر جمعیتی یا سیاستهای اقتصادی که مقاومت مدنی را تضعیف کند و ۵) تبدیل منافع انسانی موقت به جایگزین دائمی حقوق سیاسی (یعنی معاوضه انسانی با چشمپوشی سیاسی).
چه شروطی باید پیش از پذیرش این پیشنهاد آمریکایی تضمین شود؟
یک موضع مسئولانه فلسطینی باید شرط کند: الف) توقف کامل و تضمینشده عملیات و رفع محاصره بدون شروط اجرایی، ب) جدولهای زمانی الزامآور برای خروج و بازگرداندن حاکمیت، ج) مشارکت کامل فلسطینیها در تدوین و اختیارات هر اداره انتقالی، (د) سازوکارهای مستقل سازمان ملل برای تحقیق در نقضها و جبران خسارتها و هـ) ضمانتهای شفاف برای بازسازی با مشارکت واقعی فلسطینی و نظارت بینالمللی. بدون این ضمانتها، معاوضه حقوق سیاسی با امتیازات انسانی موقت پذیرفتنی نیست.
با توجه به تجربه طولانی شما، آیا امکان تحمیل این ضمانتها در سطح بینالمللی وجود دارد؟
بله، لازم است همزمان چند مسیر دنبال شود: مستندسازی دقیق حقوقی برای ارائه به نهادهای بینالمللی، فشار پارلمانی و سیاسی بر دولتهای حامی اسرائیل، پیوند دادن مشارکت منطقهای و جهانی به نظارت مستقل سازمان ملل و استفاده از ائتلافهای مدنی (اتحادیهها، دانشگاهها و سازمانهای حقوقی) برای ساختن افکار عمومی جهانی در مطالبه اجرای شروط. اقدام حقوقی در نهادهای بینالمللی باید مکمل کمپین سیاسی و دیپلماتیک باشد.
برخی دشمنان مدعی هستند گروههای مقاومت اساسا با طرحهای صلح مخالفند. آیا اصولا با مذاکراتی که به آتشبس واقعی منجر شود موافقید؟
قطعا هرگونه آرامش انسانی که به غیرنظامیان فرصت نفسکشیدن دهد و کمکها را وارد کند باید جدی گرفته شود اما لازم است این آتشبس با شروطی همراه باشد که حقوق سیاسی را حفظ کند و بهانهای برای تثبیت اشغال یا حذف نمایندگی سیاسی مشروع نباشد. اگر آتشبس با ضمانتهای سیاسی و قضایی روشن همراه شود، موضع فلسطینی متعهد حمایت از مذاکره است، ولی در غیاب ضمانتها، پذیرش معنا ندارد.طرح آمریکا میتواند پنجرهای کوتاه برای توقف خونریزی در غزه باشد اما جایگزینی برای حقوق ملت فلسطین نیست. رهبری و مردم فلسطین باید فشار بیاورند تا هرگونه آتشبس به گامی در مسیر بازیابی حقوق سیاسی و کرامت ملی تبدیل شود نه معاملهای انسانی که حق سیاسی را پاک کند.