متادون عمدتا بهعنوان داروی نگهدارنده برای کنترل اعتیاد به هروئین و سایر مواد مخدر به کار میرود. این ماده همچنین برای تسکین دردهای شدید و مزمن کاربرد دارد.
ترکیب سمی با گیاهان دارویی
عطاریها یکی دیگر از مراکز فروش این ماده کشنده شناخته شدهاند. مریم اخگری، رئیس گروه کنترل و تضمین کیفیت آزمایشگاههای پزشکی قانونی میگوید: «متادون دارویی بسیار قوی و عملکردش در بدن شبیه مواد مخدر است. اگر کنترل نشود، میتواند باعث وقفه تنفسی و مرگ شود.» آنطور که او توضیح میدهد در برخی عطاریها متادون را پودر و با مواد گیاهی ترکیب میکنند تا بهعنوان داروی ترک اعتیاد بفروشند درحالیکه این ترکیب سمی و مرگآور است.
این درحالی است که در پروندههای متعددی حتی علت مرگ کودکان متادون گزارش شده، چراکه کودکان به اشتباه شربت متادون والدین خود را نوشیدهاند. به همین دلیل اخگری تاکید میکند: «خانوادهها نباید دارو را از بستهبندی اصلی خارج کنند؛ متادون ظاهر بیخطر دارد اما میتواند، سبب مرگ شود.»
از سیاست درمان تا تجارت مرگ
افزایش مرگهای ناشی از متادون، نه از ضعف کیفیت دارو، بلکه از بیبرنامگی در تولید و توزیع آن ناشی میشود. محمدرضا قدیرزاده، درمانگر اعتیاد به جامجم میگوید:«وقتی در کشور بدون نیازسنجی واقعی متادون تولیدمیشود،بخش اضافه آن ناگزیر به بازار آزاد راه مییابد. دارویی که باید برای درمان استفاده شود، اکنون در برخی عطاریها و دکهها به فروش میرسد.»
او توضیح میدهد در ابتدا قرار بود مازاد تولید برای صادرات به کشورهایی چون افغانستان و پاکستان اختصاص یابد اما بخشی از همان داروها امروز در بازار سیاه ایران دستبه دست میشوند.
نظارت خاموش و سیل مجوزها
بهگفته برخی کارشناسان، صدور بیضابطه مجوز برای مراکز ترک اعتیاد، بازار دارو را از کنترل خارج کرده است. قدیرزاده میگوید: «در برخی مناطق تهران، در یک خیابان سه مرکز ترک اعتیاد فعالند که همگی متادون عرضه میکنند. وقتی مراکز بیش از تقاضا باشند، داروهای اضافه راهی بازار غیررسمی میشوند. این داروهاهمانهایی است که جان بیماران را میگیرند.» این در حالی است که پزشکی قانونی بارها هشدار داده متادون دارویی تحت کنترل است و باید فقط با نسخه پزشک توزیع شود.
سامانهای که قرار بود نسخههای متادون و بیماران تحت درمان را رصد کند، بیش از یکسال است که از کار افتاده. قدیرزاده به این خلأ نظارتی بزرگ اشاره میکندومیگوید: «برخی مراکز ترک اعتیاد بیماران خیالی ثبت میکنندتا دارو بگیرند و آن سهمیه را در بازار آزاد بفروشند. وقتی نظارت نباشد، دارو مثل هر کالای دیگری ازمسیر درمان خارج و وارد زنجیره سود میشود.»
آمار تلخ و تکراری
براساس آمار رسمی پزشکی قانونی، در سال ۱۴۰۲ حدود ۷۰۰۰ مرگ ناشی از مواد مخدر در کشور ثبت شده که نزدیک به نیمی از آنها با متادون مرتبط است. مطالعات دیگر نشان میدهد که ۲۸درصد از مرگهای ناشی از مسمومیتهای خوراکی، به متادون مربوط بودهاند. در خرداد امسال نیز سازمان امور اجتماعی کشور اعلام کرد:«سال گذشته ۲۵۸۴ نفر بر اثر مسمومیت با متادون جان خود را از دست دادهاند، یعنی بالاتر از هر ماده مخدر دیگری.»
متادون، دارویی است که ارزان و در دسترس بوده و نظارتی نیز روی توزیع آن بهدرستی انجام نمیشود. همین سه ضلع، مثلث مرگ را ساختهاند. قدیرزاده میگوید: «در پروندهای، دختری ۱۷ ساله با خوردن چند قرص ۴۰ میلیگرمی متادون فوت کرد. نوجوانان بهسادگی این قرصها را از عطاریها تهیه میکنند. این دسترسی آسان است که جان انسانها را به خطر میاندازد.»
در بسیاری از کشورها، داروهایی چون بوپرنورفین جایگزین متادون شدهاند؛ داروهایی ایمنتر، کنترلشدهتر و با اثر درمانی بهتر اما در ایران، سیاستهای قدیمی هنوز ادامه دارد. این درمانگر اعتیاد بیان میکند: «بوپرنورفین در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نتایج بسیار خوبی داشته اما در ایران سهم ناچیزی دارد. وزارت بهداشت تولید متادون را افزایش داده و همین باعث شده این داروی پرخطر بیش از پیش در دسترس قرار گیرد.»
چرخهای که باید شکسته شود
کارشناسان معتقدند ریشه بحران در نگاه کمیگرای نهادهایی مانند وزارت بهداشت است. تولید بیشتر، بهعنوان شاخص موفقیت دیده میشود، نه نجات بیماران. کارخانهها سالهاست خط تولید متادون را حفظ کردهاند و بازنگری در سیاستها به تأخیر افتاده است. نتیجه روشن است: دارویی که باید درمان کند، با خروج از مسیر سلامت، به تیغی در دست نظام درمان تبدیل شده است. بهگفته کارشناسان متادون قرار بود ناجی باشد اما حالا خودش قاتل خاموش است. دارویی که از دل نیت درمان زاده شد، امروز قربانی سیاستهای غلط، ضعف نظارت و سودجویی شده است. تا وقتی تولید بیرویه، معیار موفقیت تلقی شود، هر شیشه متادون که بدون نظارت توزیع میشود، یادآور وعدهای است که باید زندگی میبخشید اما مرگ میآورد.