نگاهی به زنجیره ارزش جهانی هوافضا
آسمان آبی بالای فرودگاه مهرآباد، هواپیمایی با لوگوی «ساخت ایران» در حال برخاستن است. این نه یک رویا، بلکه فرصتی واقعی است. در دنیایی که بوئینگ و ایرباس با درآمدهای نجومی سلطنت میکنند، ایران کجای این آسمان ایستاده و چگونه میتواند از حاشیه به مرکز زنجیره ارزش بپیوندد؟
دعوتی برای پرواز
زنجیره ارزش جهانی هوافضا، با تمرکز بر صنعتی تجاری، جایی است که بازیگران کلان (از غولهای تولید مانند بوئینگ تا تأمینکنندگان کوچک قطعات) رویکردهای خود را به نمایش میگذارند. چالشها آشکارند: بازارهای داخلی نابالغ، موانع ورود به زنجیره جهانی و خلأ رگولاتوری. آنچه واضح است اینکه دولتها باید زیرساختهای ورود بنگاهها را فراهم کند، ازجمله یک نهاد رگولاتوری مستقل همسو با استانداردهای FAA آمریکا یا EASA اروپا. این نهاد میتواند برای تولید اجزای حیاتی به شرکتهای ایرانی گواهی دهد. با اجرای درست، ایران از تأمینکننده ساده به شریک ساخت و تولید تبدیل میشود. این نهفقط یک تحلیل، بلکه پیشنهادی برای سرمایهگذاری است که در آن ارزشافزوده بالا،کلید پایداری در اقتصاد جهانی محسوب میشود.
۷ مرحله از ایده تا بازیافت: قلب تپنده زنجیره
ذینفعان اصلی در این زنجیره، تولیدکنندگان، تأمینکنندگان، کاربران، مؤسسات مالی، حاکمیت و تشکلها هستند. از منظر فناوری و تولید، هفت مرحله کلیدی وجود دارد: طراحی و تحقیق و توسعه، تولید قطعات، زیرمونتاژها، یکپارچهسازی نهایی، خدمات پس از فروش، فعالیتهای پایان عمر (زمینگیر کردن و اسقاط و بازیافت). این مراحل، مانند یک خط تولید زنده، جریان پیوستهای از ایده تا بازیافت را ترسیم میکنند.
مهمترین و پرهزینهترین مرحله در صنعت هوافضا، طراحی و تحقیق و توسعه (R&D) است. توسعه یک هواپیما ممکن است تا ۱۸سال به طول انجامد و هزینهای بالغ بر ۱۵میلیارد دلار، مانند مورد بوئینگ ۷۸۷، در بر داشته باشد. غولها با شرکایی مانند جنرالالکتریک برای موتورها هزینه را تقسیم میکنند. ۵۰ درصد بودجه R&D توسط تأمینکنندگان سطح اول تأمین میشود. تولید قطعات، از آلیاژهای تیتانیوم تا توربینهای پیشرفته، متنوع است. یکپارچهسازی نهایی، جایی است که جادو رخ میدهد: مونتاژ بدنه در کارخانههای غولپیکر. اما ستاره واقعی، خدمات پس از فروش (MRO) است، که ۶۰ درصد درآمد صنعت را میبلعد؛ سالانه صدمیلیارد دلار تا سال ۲۰۲۵.
چه چالشهایی داریم؟
چالشها هم آشکارند؛ ریسکهای ژئوپلیتیک (تحریمها)، وابستگی به زنجیره جهانی و استانداردهای سختگیرانه. برای ایران، فرصت در پاییندست (قطعات ساده) است، اما ورود به بالادست نیاز به سرمایه عظیم دارد. بازیافت ۹۰ درصدی مواد، مانند برنامه بوئینگ برای Dreamliner، آینده را رقم میزند. طبق بررسیهای نیوسی و ژگ (۲۰۱۰)، این مراحل نهتنها فنی، بلکه استراتژیک هستند؛ جایی که همکاری، کلید موفقیت است.
اعداد نجومی پشت ابرها
ارزش بازار جهانی هوافضا در سال ۲۰۱۶ به ۷۰۰میلیارد دلار رسید که بخش تجاری آن ۴۰۰میلیارد دلار را تشکیل میداد. پیشبینی میشود این بازار تا سال ۲۰۳۰ با رشد سالانه ۵درصد گسترش یابد. آمریکا (بوئینگ) ۴۰درصد و اروپا (ایرباس) ۵۰درصد از سهم صادرات را در اختیار دارند. آسیا، بهویژه چین و هند، بهعنوان واردکنندگان اصلی شناخته میشوند. جریان اقتصادی این صنعت، مشابه نمودارهای بورس،روشن است: درآمد بوئینگ ۹۶میلیارد دلار و ایرباس ۷۵میلیارد دلار بوده است.
چالشهای این وضعیت چیست؟ رقابت چین با C۹۱۹، نوسانات ارزی و فشارهای زیستمحیطی (کاهش ۵۰درصدی کربن تا ۲۰۵۰). خدمات پس از فروش برای کشورهای در حال توسعه ارزشی معادل طلا دارد. ایران، با موقعیت استراتژیک خود بین اروپا و آسیا، میتواند به هاب منطقهای تبدیل شود. درحالحاضر، سهم ایران از بازار جهانی هوافضا کمتر از یک درصد است که عمدتا به بخش دفاعی محدود میشود.
نقش سیاستگذار در ارتقا
سیاستگذاران، قهرمان این داستان هستند. نقش آنها در فراهمسازی زیرساخت، رگولاتوری و حمایت مالی است. ایجاد یک نهاد رگولاتوری مستقل برای گواهینامههای بینالمللی در این میان اهمیت بالایی دارد. سنگاپور، با حمایت دولتی، به هاب خدمات پس از فروش تبدیل شده است. برای ایران، راهبردها شامل سرمایهگذاری دانشگاهی و مشوقهای صادراتی است، هرچند در این میان باید به مشکلاتی همچون عدم هماهنگی نهادها هم اشاره کرد. سیاستگذاران باید ریسکها را کاهش دهند تا بنگاهها وارد شوند. با تمرکز بر تولید و توسعه، ایران میتواند ۱۰درصد بازار خاورمیانه را تصاحب کند. این نهفقط سیاست، بلکه یک پرواز استراتژیک است؛ جایی که دولت، بادبانها را هدایت میکند.
فرود نرم به سوی افق
زنجیره ارزش هوافضا فرصتهایی برای خلق ارزشافزوده بالا ارائه میدهد، اما نیازمند سیاستگذاریهای شفاف و هدفمند است. از تولید و توسعه پرهزینه تا خدمات پس از فروش سودآور، هر مرحله دریچهای از فرصت میگشاید. بهرهگیری از منابع معتبر این مسیر را هموار میسازد. ایران، با تکیه بر توانمندیهای مهندسی خود، میتواند نهتنها بهعنوان مسافر، بلکه در جایگاه خلبان در این صنعت پرواز کند.
سهم ما از سفره آسمان
فناوری هوافضا، تأثیر بسزایی در تولید محصولات با ارزشافزوده بالا دارد. هواپیماها نهتنها مسافران را جابهجا میکنند، بلکه ایمنی را افزایش، هزینهها را کاهش و محیطزیست را نجات میدهند. کشورهای توسعهیافته، با تزریق منابع مالی ارزان به تحقیقات دانشگاهی، این صنعت رابه پیش میرانند.درچهاردهه اخیر،اقتصادهوایی به کانون نوآوری تبدیل شده:سرریز فناوریها (مانند هوش مصنوعی برای پیشبینی خرابیها) همهجا دیده میشود. دو حوزه کلیدی در این صنعت، ساخت و تولید و البته خدمات پس از فروش است. با تقاضای جهانی روبه رشد (طبق پیشبینی IATA، ۴.۵میلیارد مسافر تا ۲۰۳۴)، سرمایهگذاریها انفجاری شده: از خطوط تولید ایرباس در تولوز فرانسه تا مراکز تعمیر بوئینگ در آمریکا.
مسأله اصلی، درک مکانیسم ارتباطی بازیگران است (از تأمینکنندگان تا کاربران نهایی). ساختار زنجیره ارزش، ابزاری قدرتمند برای سیاستگذاران است تا پتانسیل رشد را بسنجند. تمرکز بر صنعتی تجاری (بازاری ۴۰۰میلیارد دلاری در ۲۰۱۶ ) تصادفی نیست. ایران، با موقعیت جغرافیاییاش بهعنوان هاب خاورمیانه، میتواند سهمی از این کیک بردارد. سؤال کلیدی این است که چگونه از افزایش تقاضای جهانی سود ببریم، بدون آنکه در دام وابستگی بیفتیم؟