این نگاه غلط شباهت زیادی با تحلیلهای نادرست صدام حسین در آغاز جنگ تحمیلی دارد. او نیز با اتکا به تبلیغات ضدانقلاب، سلطنتطلبان و تحلیلهای غلط برخی دولتهای اروپایی، تصور میکرد ایران در آستانه فروپاشی قرار دارد. از همینرو خود را محق دانست تا قرارداد الجزایر را یکجانبه لغو کرده و بخشهایی از خاک ایران، بهویژه استان خوزستان را تصرف کند. همانگونه که تجربه نشان داد، این تحلیلها اشتباه بود و تاریخ بار دیگر در حال تکرار شدن است.
کشورهایی که امروز بحث جزایر ایرانی را مطرح میکنند، به نظر میرسد تمایلی به عبرتگیری از تاریخ ندارند. اسناد و مدارک رسمی و متقن حقوقی که در سازمان ملل متحد نیز ثبت شده، مالکیت بیچونوچرای ایران بر این جزایر را اثبات میکند. این مالکیت بر پایه توافقهای رسمی میان ایران و طرفهای ذینفع پیش از انقلاب تثبیت شده و همان زمان نیز از سوی کشورهای مقابل پذیرفته شده بود. با وقوع انقلاب اسلامی، همانگونه که صدام بهدنبال فرصتطلبی برآمد، این کشورها نیز بار دیگر این مسأله را بهصورت ابزاری سیاسی مطرح کردند.
طی دهههای گذشته، موضوع جزایر تقریبا هر سال در نشستهای شورای همکاری خلیجفارس تکرار شده است و حتی چند بار تلاش کردند آن را در سازمان همکاری اسلامی نیز مطرح کنند که البته با ناکامی مواجه شدند. در نشستهای اخیر این کشورها با بازیگران فرامنطقهای نیز شاهد تکرار همین رویکرد هستیم؛ آنان تلاش میکنند با درج چنین بندهایی در بیانیهها، فشار سیاسی یا اخلاقی بر ایران وارد کنند. این درحالی است که چنین اقدامات تحریکآمیزی چیزی جز تکرار همان فرصتطلبی گذشته، مبتنی بر محاسبات نادرست کشورهای غربی و برخی دولتهای عربی نیست.
درخصوص راهکار جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این شیطنتها باید گفت که موضع کشورمان طی بیش از چهار دهه گذشته همواره روشن، مستحکم و مبتنی بر اسناد حقوقی غیرقابل تردید بوده است. خوشبختانه اسناد مربوط به مالکیت جزایر بهگونهای دقیق تنظیم شده که هیچگونه شبهه یا ایراد حقوقی نمیتوان بر آن وارد کرد. بنابراین نخستین وظیفه ما ایستادگی قاطع بر اصول و مواضع قانونی کشور است.
در گام دوم، جمهوری اسلامی ایران باید همچنان از طریق دیپلماسی فعال و مقتدرانه، مخالفت خود را با این ادعاهای بیاساس بهصورت رسمی اعلام کند. در عینحال، لازم است قدرت دفاعی و بازدارندگی خود را حفظ و در مواقع لازم به نمایش بگذارد تا هیچیک از کشورها حتی در سطح تهدید نیز جرأت تعرض یا ماجراجویی نداشته باشند. ایران، کشوری کوچک و بیاهمیت نیست؛ با وسعت بیش از یکمیلیون و 600 هزار کیلومتر مربع، سابقه تاریخی و سیاسی غنی و روحیه بالای مردمش، هرگز کوتاه نمیآید و تن به تسلیم نخواهد داد.
همانگونه که در جنگ تحمیلی 12روزه اخیر نیز مردم و نیروهای مسلح نشان دادند روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدات بیگانگان در ایران زنده است. بنابراین راهحل جمهوری اسلامی ایران همان استمرار بر مواضع اصولی و مقاومت در برابر فشاره، همراه با استفاده هوشمندانه از ابزار دیپلماسی برای خنثیسازی این طرحهای فرصتطلبانه است.