این اقدام نه تنها اعتبار تاریخی اتحادیه اروپا در حفظ بیطرفی و احترام به تمامیت ارضی دولتهای منطقه را مخدوش میسازد، بلکه از منظر ملت ایران، به معنای حمایت آشکار از تجزیه تمامیت ارضی یک کشورمستقل تلقی میشود. این نوع موضعگیریها، اعتبار باقیمانده اروپا نزد افکار عمومی ایران رابه سرعت درحال زدودن است.به نظرمیرسد این اقدام اروپایی، یک مانور سیاسی برای جبران شکستهای پی در پی در سیاست خارجی منطقهای آنها باشد،به ویژه دررابطه با تحریمهای سازمان ملل. تلاش غرب برای فعالسازی مجدد تحریمهای سازمان ملل ازطریق مکانیسم ماشه(Snapback Mechanism)عملا با مخالفت قاطع و هماهنگ روسیه و چین مواجه شد. این مخالفت مانع از شکلگیری کمیته نظارت بر تحریمها گردید و در نتیجه، غرب توجیه حقوقی و سیاسی خود را برای اعمال تحریمهای بینالمللی بیشتر از دست داد. فعالسازی مکانیسم ماشه برای اروپا، نه تنها نتیجهای نداشت، بلکه به یک افتضاح سیاسی و حقوقی بینالمللی تبدیل شد. این اقدام بار دیگر نشان داد سیاستمداران اروپایی در محاسبات خود نسبت به تحولات جهانی و نقش بازیگران اصلی دچار اشتباه محاسباتی فاحش بودهاند. این اشتباه، یک نقطه سیاه دیگر در سوابق تاریخی روابط اروپا با ایران ثبت میکند؛ سیاستی که به جای تسهیل دیپلماسی، مسیر تقابل را با تأیید ادعاهای تنشزا تقویت میکند.تأیید ادعاهای منطقهای با نادیده گرفتن اسناد تاریخی و حاکمیت دولت مرکزی، مستقیما در تضاد با اصول بنیادین حقوق بینالملل است. انتظار میرود این اقدام، علاوه بر تضعیف روابط دوجانبه، زمینه را برای تشدید تنشها و افزایش سوءظنها نسبت به اهداف واقعی غرب در منطقه فراهم آورد. زیرا حمایت از تجزیهطلبی در هر شکلی، خط قرمز بینالمللی محسوب میشود.