این مسأله باعث دو مشکل عمده در سریالهای ایرانی شده بود: اول اینکه تنها قصههایی امکان روایت در قاب تلویزیون را داشتند که در فضای شهری محدود تهران بگذرند و بههمیندلیل بخش مهمی از جغرافیای متنوع و زیبای ایران از قاب سیمای ملی حذف شده بود. دومین مسأله این بود که بهدلیل محدود بودن داستانها در تهران، تنوع قومیتی، زبانی و فرهنگی ایران که همگی بخش مهمی از تاریخ، فرهنگ و تمدن این سرزمین هستند، مغفول واقع میشدند. اما چند سالی است که تنوع تولید مجموعههای تلویزیونی در قاب سیما، از تهران فراتر رفته تا جاذبههای سراسر ایران را به تصویر بکشد؛ مجموعههایی که هرکدام نقاط بکر استانهای مختلف را در قاب سراسری تلویزیون به نمایش گذاشتهاند. اهمیت این تولیدات از آنجاست که میتواند مصداق بارز هویتمحوری و عدالتگستریای باشد که در سند تحول صداوسیما بر آنها تاکید شده است.
سریالهای تازه در چهارگوشه ایران
در همین میان، تازهترین خبرها حاکی از آن است که سریال «امیدوارها» به کارگردانی داریوش یاری بهتازگی کلید خورده و وارد مرحله تولید شده است. این مجموعه خانوادگی مرتبط با استان یزد، بخشی از ضبط خود را در کارخانه نساجی انجام داده است. آنطور که گفته میشود این مجموعه تلاش کرده از سطح مرسوم مجموعههای استانی فراتر رود. هرچند که فعلا جزئیاتی در مورد بازیگران آن اعلام نشده است. در این میان، چند سریال دیگر نیز پس از طی مراحل برآورد، وارد پیشتولید شدهاند. ازجمله این مجموعهها میتوان به «حزب بلوط» در مرکز چهارمحالوبختیاری، سریال «تیم آزادی» مرکز سمنان، «خانواده بهبودی» مرکز قزوین و سریال «ملکآباد» مرکز سیستانوبلوچستان اشاره کرد. آنطور که معاون سیمای معاونت استانها بهتازگی به جامجم خبر داده، قرار است بهزودی خبرهای بیشتری ازچند مجموعه استانی هم اعلام شود. بااینحال، پیگیری تولید پنج سریال در استانهای مختلف اتفاقی ویژه است که به نظر میرسد به قطار تولیدات نمایشی استانی سرعت بخشیده است.
روایت زمینخواری در «دامون»
براساس خبرهای منتشرشده، سریال «دامون» نیز ضبط خود را به اتمام رسانده و وارد مرحله تدوین شده است. این مجموعه تلویزیونی در بیان اهمیت و حفظ جنگلهای هیرکانی ساخته شده است. دامون بهنوعی مصائب تخریب جنگلهای هیرکانی و قاچاق چوب را به نمایش میگذارد. البته پیش از این سریالها و فیلمهایی در انتقاد از قطع درختان، عدم توجه به طبیعت و قاچاقچیان چوب و زمینخواری ساخته شده است.
مسعود فرخندهطینت، تهیهکننده و کارگردان که در کارنامه خود ساخت چندین تلهفیلم، مجموعه نمایشی و مستند را تجربه کرده، سراغ ساخت یک سریال تلویزیونی با همین دغدغه رفته است. عمار تفتی، علی اوسیوند، مجید پتکی، میلاد میرزایی، فریده دریامج، سلمان خطی، منوچهر علیپور، مریم خدارحمی، مهرداد فلاحتگر، مرتضی زارع، سپیده پهلوانزاده، الناز اسماعیلی و افشین سنگچاپ در این مجموعه بازی کردهاند.
بازتاب سیستانوبلوچستان در قاب سیما
مجموعه «بادار» نیز که قرار است اولین مجموعه مرتبط با سیستانوبلوچستان در سطح ملی باشد، بهتازگی ضبط خود را به پایان رسانده است. رشید حاجتمند، بهعنوان تهیهکننده و سیروس حسنپور، کارگردان این مجموعه ۳۰قسمتی است. بادار، یک درام اجتماعی است که در خانوادهای سیستانی روایت میشود، چهرهای جدید از سیستانوبلوچستان نشان میدهد و سعی دارد در حوزه دانشبنیان و کارآفرینی تصویری نو بازنمایی کند. در این مجموعه تلویزیونی فرشته سرابندی، محمد رشنو، حسین شریفی، کاوه خداشناس، رضا خدادادبیگی، آزیتا ترکاشوند، شیوا خسرومهر، فهیمه مومنی و ... به ایفای نقش میپردازند.
قهرمانی ملی از کردستان
ازجمله پروژههای پخششده استانها، مجموعه «سنجرخان» بود که روایت خود را براساس یک قهرمان واقعی قرار داد. سنجرخان در صداوسیمای مرکز کردستان تولید شد و ابتدا توسط مرحوم ضیاءالدین دری روایت شد. پس از درگذشت او، کارگردانی این مجموعه به محمدحسین لطیفی سپرده شد. داستان با نمایش وقایع سال ۱۲۹۶ آغاز میشود و در ادامه، دوران کودتای رضاخان در سال ۱۲۹۹ به تصویر میکشد. در این سریال، رضاخان با عنوان «رضا شصتتیر» قصد جنگ با سنجرخان را داشت. سریال مورد اشاره برگهای تاریخ از زمان جنگ جهانی اول و دوران قحطی تا شهادت سنجرخان در ظهر عاشورای سال ۱۳۳۷ را ورق میزد. نکته حائز اهمیت این بود که ۸۵درصد از بازیگران سریال از استان کردستان انتخاب شده بودند. این سریال در اواخر سال ۱۴۰۲ از شبکه یک سیما پخش شد و در آن فرشید گویلی، محمود پاکنیت، احمد نجفی، قطبالدین صادقی، پیام دهکردی، علی اوسیوند، حمیدرضا نعیمی و جلیل فرجاد بازی کردند.
«سوجان» گیلان
«سوجان» نیز از دیگر مجموعههای موفق استانی است که به کارگردانی حسین تبریزی روی آنتن رفت. تهیهکنندگی این اثر را مهدی کریمی و میثم آهنگری به عهده داشت و روایت زندگی دختری به نام سوجان را در دل یک قصه خانوادگی و عاشقانه بیان میکرد. قصه سوجان در دل جنگلهای سرسبز شمال بود و مخاطبان را با سه نسل از قهرمانان خود آشنا میکرد. این مجموعه توانست جای خود را در دل مخاطبان باز کند.
«بیستکووید» مشهدی
سریال «بیستکووید» تصویربرداری خود را در مشهد و اطراف آن انجام داد و از شبکه سه پخش شد. این مجموعه با محوریت وقایع ورخدادهای دوران کروناساخته شد،اما همه چیزرادرقالب روایتهای شیرین وجذاب ارائه میداد.بیستکووید، داوطلبشدن عدهای از مردم را برای کمک به کادردرمان به تصویرمیکشید اما در میان این افراد، شخصی بود که انگیزه حضورش با دیگران فرق داشت. ابوالفضل حاجتمند، تهیهکننده مجموعه مورد اشاره گفته بود: سریال، خوشبختانه فضای شیرینی دارد اما بهصورت تلطیفشده فضای کرونا را تاریخنگاری میکند. سریال از روزهای پیش ازکرونا شروع میشود، ازروزهای فعالیت آن گروههای جهادی که به میدان آمدند، بچهمسجدیها و گروههایی که درروستاها فعالیت کردند. سریال به تزریق واکسن میرسد و با زبانی شیرین حرفهای مهمی را مطرح میکند. علی عاملهاشمی،جواد سلطانی،محمد دلگشا، حسن زارعی، بهار نوحیان، علیرام نورایی، آزیتا ترکاشوند، میرطاهر مظلومی، فرزاد جمشیدی، حسام خلیلنژاد، فاطمه مقدس، علی ذکریایی، فهیمه مؤمنی، بهار داورزنی، ابتسام بغلانی، صفر کشکولی، اسدالله یکتا، یاسر حمزه و پانتهآ کیقبادی در این سریال ایفای نقش کرده بودند.
یک ترور در کرمان
مجموعه «ترور» را هم باید دیگر اثری دانست که روایتی از کرمان را به دل قصه برده بود. این مجموعه امنیتی، درباره ترور نافرجام حاجقاسم سلیمانی بود. ترور به نویسندگی آرش قادری، کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیهکنندگی مجتبی امینی، با هنرمندی بازیگرانی همچون فرهاد قائمیان، انوش معظمی، رامین راستاد، مهدی سلوکی، افشین سنگچاپ، یدالله شادمانی، حضور محمدحسین لطیفی و هدایت هاشمی با هنرمندی شهرام ابراهیمی در نقش سبحان روی آنتن رفته بود.
ردی از خون در شیراز
مجموعه «روز خون» را هم باید اثر دیگری دانست که در استانها تولید شده بود. این مجموعه که به واقعه حادثه تروریستی در شیراز میپرداخت، در هفت قسمت ۴۰ دقیقهای در صداوسیمای مرکز استان فارس ساخته شد. کارگردانی این اثر را حمید همتی و تهیهکنندگی آن را مرتضی رضایی انجام داده بود. روز خون به روایت زندگی پنج خانوادهای میپرداخت که در روز حادثه در حرم شاهچراغ حضور داشتند و هرکدام به شکلی درگیر این واقعه شده بودند.
به وقت مرهم در قم
سریال «مرهم» با نام قبلی «پردیسان»، اگرچه از تولیدات سیمافیلم به شمار میرود اما بخش مهمی از ضبط خود را در قم انجام داد. این مجموعه درباره زندگی منیژه است که پس از سالها دوری از ایران، برای یافتن گمشدهاش به کشور بازمیگشت، اما سرنوشت برای او ماجراهای غیرمنتظرهای رقم میزد. فضای داستان در زندگی خانوادههای روحانیون میگذشت و روایتهای متفاوتی از زندگیها آنها را به تصویر میکشید. در این سریال، همسران شخصیتهای اصلی همگی روحانیونی بودند که برای تبلیغ به مناطق مختلف رفته و در این مسیر با ماجراهای گوناگونی مواجه میشدند. تهیهکنندگی مرهم در دست سیدسجاد قافلهباشی و پرویز امیری و کارگردانی آن در دست محمدرضا آهنج بود.