تلویزیون از سالهای دور تاکنون همواره مجالی بوده تا محصولاتی با تنوع ژانری روی آنتن برود. به غیر از پخش محصولات خارجی در گونههای اکشن، حادثهای، فانتزی، کمدی و تاریخی نیاز بوده که سریالهای ایرانی در چنین گونههای مخاطبپسندی داشته باشیم.
هنوز اگر بخواهیم صنعت تصویر متحرک در ایران را مرور کنیم، متوجه میشویم که در برخی ژانرها مثلا ژانر تاریخی معدود آثار قدرتمندی که داریم محصول تلویزیون هستند. مثلا سریالهای هزاردستان یا سربداران یا مختارنامه، واقعا بینظیر هستند. در حیطههای مثل ماورایی نیز تلویزیون پیشتر سعی کرد پیشتاز باشد و سریالهای خوبی تولید کند. پس اگر بخواهیم باز هم گستره متنوعی از مخاطب را به سمت تلویزیون بیاوریم، راه و رسمش ایجاد تنوع ژانری در سریالهایی است که تولید میشود. مدام که نباید ملودرام یا کمدی ساخت، بلکه باید همه جور سریالی تولید و روانه آنتن کرد.
نبود تنوع ژانری به کاهش مخاطب منجر میشود و ما در این چند سال اخیر، سریال اکشن خوب و استانداردی نداشتهایم در صورتی که هم کارگردانان باتجربهای در این گونه داریم و هم طراحان اکشنکار خوب، ولی شاید، چون نمیخواهیم هزینه مناسبی انجام دهیم، سمت این ژانر نمیرویم. در این شرایط میشود با تشکیل کارگروهها و استفاده از متخصصان و کارشناسان امتحان پسدادهای در حوزههای ژانری گوناگون، شرایط تولید محصولات مختلفی در حیطه اکشن، حادثهای، ماورایی، تاریخی، ترسناک، زندگینامهای و... را فراهم آورد.
پیشرفت صنعت سریالسازی در ایران بسیار زیاد وابسته است به تولیدات تلویزیون، چون متاسفانه پلتفرمهای خانگی نتوانستهاند در کلیت جریانساز باشند و متاسفانه بارها به مخاطب بیمحلی کردهاند. وقتی روند عرضه یک سریال خانگی به خاطر کپیبرداری از سریالی دیگر مدتها متوقف میشود و مخاطب حتی هزینه اشتراکی که داده را ازدسترفته میبیند، معلوم است که اعتماد مخاطب به پلتفرم از بین میرود. وقتی یک سریالی خانگی قصد دارد با تاکید بر نماهای زننده و فیالمثل تاکید بر استعمال دخانیات توسط بازیگران زن جلب توجه کند، مشخص است که مخاطب سریال را پس میزند. چون از محصول ملی انتظار پردهدری ندارد. مخاطب سریال ایرانی هم جذابیت میخواهد و هم حفظ اخلاقیات و حرمت خانواده، البته سریالها و آثار ماندگار تلویزیون همین گونه بوده که ماندگار شدهاند، پس باید باز هم کوشید برای تولید چنین سریالهایی.