نقطه کانونی این نشست، طرحی با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» (TRIPP) بود که با تمرکز بر ایجاد کریدور جعلی زنگزور در منطقه سیونیک ارمنستان، نهتنها به دنبال بازتعریف نظم منطقهای، بلکه به دنبال تهدید منافع حیاتی ایران و روسیه بهطور مستقیم است. از همین روی این دیدار و طرحهای مرتبط با آن، نه گامی به سوی صلح، بلکه توطئهای برای حذف مسکو از معادلات منطقه و محاصره ژئوپلیتیکی ایران و تضعیف جایگاه آن در قفقاز جنوبی است؛ اتفاقی که سکوت تهران و مسکو را در پی نخواهد داشت. در این بین نباید نقش پاشینیان و علیاف بهعنوان دو لبه یک قیچی در این بازی، بهعنوان ابزارهایی در خدمت منافع آمریکا را از نظر دور داشت.
طرح TRIPP، پوششی برای سلطه آمریکا
طرح مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی (TRIPP) بهعنوان محور اصلی مذاکرات سهجانبه معرفی شده و ظاهرا با هدف حل مناقشه میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان از طریق ایجاد کریدوری در منطقه سیونیک ارمنستان طراحی شده است. این کریدور ۴۳ کیلومتری، که نخجوان را به سرزمین اصلی آذربایجان متصل میکند، بهعنوان یک پروژه تجاری و زیرساختی معرفی شده و قرار است تحت مدیریت شرکتهای خصوصی آمریکایی، بدون حضور نظامی مستقیم آمریکا، اداره شود. با این حال، از منظر ایران، این طرح چیزی بیش از یک پروژه اقتصادی است و در واقع تلاشی برای تحکیم سلطه آمریکا بر قفقاز جنوبی و قطع شریانهای استراتژیک ایران و روسیه محسوب میشود. اسناد کلیدی که قرار است در این نشست امضا شود، شامل بیانیه مشترکی برای رسمیت بخشیدن به عادیسازی روابط میان باکو و ایروان، توافقنامه صلح دوجانبه، خروج دو کشور از گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا و یادداشتهای تفاهم دوجانبه با آمریکا برای تقویت روابط اقتصادی است. این اسناد، اگرچه به ظاهر در راستای صلح هستند اما باید این طرح را ابزاری برای تثبیت نفوذ غرب در منطقه و تضعیف حاکمیت ملی ارمنستان و استقلال استراتژیک منطقه دانست. پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله کریدور زنگزور به یک شرکت خصوصی آمریکایی که از سوی مقامات دیپلماتیک ایالات متحده مطرح شده، نشانهای آشکار از تلاش برای کنترل فراسرزمینی این مسیر استراتژیک است که میتواند حاکمیت ارمنستان را به خطر اندازد و کشور را در محاصره ژئوپلیتیکی قرار دهد. این طرح نهتنها صلح پایدار را تضمین نمیکند، بلکه با تبدیل یک مسأله سیاسی به یک پروژه تجاری تحت کنترل آمریکا، زمینه را برای تسلط بلندمدت واشنگتن بر قفقاز فراهم میکند. این اقدام با وعدههای فریبنده اقتصادی و صلح، در واقع به دنبال تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع غرب و به ضرر ایران و روسیه تعریف شده است.
اهداف آمریکا؛ محاصره ایران و طرد روسیه
دیدار سهجانبه واشنگتن و طرح TRIPP بخشی از یک استراتژی کلان کاخ سفید برای بازتعریف نظم منطقهای در قفقاز جنوبی است که مستقیما منافع ایران و روسیه را هدف قرار داده است. برخی تحلیلگران این تحرکات را بخشی از راهبردی میدانند که با هدف محاصره و تحت فشار قرار دادن ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ایران طراحی شده است. این استراتژی شامل سه محور اصلی است:
۱- کنترل کریدور زنگزور و قطع شریانهای تجاری ایران: کریدور زنگزور، که بهعنوان بخشی از طرح TRIPP معرفی شده، مسیری استراتژیک برای انتقال انرژی و کالاها از آسیای مرکزی به ترکیه واروپا ایجاد میکند.این مسیر با دورزدن ایران و روسیه، وابستگی اروپا به منابع انرژی این دو کشور را کاهش میدهد. ازمنظر ایران، این کریدور نهتنها دسترسی تهران به ارمنستان و مسیرهای تجاری شمال-جنوب را محدود میکند، بلکه با تقویت روابط اقتصادی آذربایجان و ترکیه، موقعیت ایران را در منطقه تضعیف میکند. پیشنهاد اجاره ۱۰۰ساله این کریدور به یک شرکت آمریکایی، که به معنای کنترل غیرمستقیم آمریکا بر این مسیر است، تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ایران تلقی میشود.
۲- تقویت محور ضدایرانی و ضدروسی: نزدیکی ارمنستان به غرب، بهویژه از طریق رزمایشهای مشترک با آمریکا و تمایل پاشینیان به همکاری با ساختارهای فراآتلانتیکی، نشانهای از چرخش استراتژیک ایروان است که با انتقادات شدید بسیاری از کارشناسان در ایران مواجه شده است. این روند، همراه با تقویت روابط آذربایجان با اسرائیل و آمریکا، بهویژه از طریق پتانسیل پیوستن به «توافقنامه ابراهیم ۲»، محور جدیدی را در منطقه ایجاد میکند که مستقیما منافع ایران را تهدید میکند. این محور، با حمایت ترکیه و آمریکا، به دنبال محاصره ایران و کاهش نفوذ آن در قفقاز است.
۳. تضعیف روسیه و بیثباتی منطقهای: از منظری دیگر، طرح TRIPP و دخالت آمریکا در قفقاز، تلاشی برای طرد روسیه از این منطقه استراتژیک است. خروج ارمنستان و آذربایجان از گروه مینسک که تحت نفوذ روسیه فعالیت میکرد و جایگزینی آمریکا بهعنوان میانجی اصلی، به معنای پایان نقش سنتی مسکو در قفقاز است. این امر میتواند به کاهش نفوذ روسیه در سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا منجر شود که برای ایران، بهعنوان عضو جدید پیمان اقتصادی اوراسیا میتواند نگرانکننده باشد. کارشناسان روسی و حتی ارمنی هشدار میدهند که این روند میتواند به قطبیسازی بیشتر منطقه و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی منجر شود.
پاشینیان و علیاف؛ ابزارهای غرب در قفقاز
نیکول پاشینیان و الهام علیاف، هرچند با انگیزههای متفاوت بهعنوان ابزارهایی در خدمت اهداف آمریکا در قفقاز عمل میکنند و اقدامات آنها تهدیدی مستقیم برای منافع ایران و روسیه است.پاشینیان، که با انتقادات داخلی به دلیل عقبنشینی از ادعاهای تاریخی ارمنستان در قرهباغ مواجه است، به دنبال کسب حمایت غرب برای تضمین امنیت خود در برابر ترکیه و آذربایجان است. این چرخش استراتژیک، که با نزدیکی به آمریکا و دوری از روسیه همراه است، نهفقط حاکمیت ارمنستان را به خطر میاندازد،بلکه این کشوررابه یک بازیگروابسته به غرب تبدیل میکند.واگذاری کنترل کریدور زنگزوربه شرکتهای آمریکایی، که به معنای کاهش حاکمیت ارمنستان بر خاک خود است، ازسوی تحلیلگران ایرانی بهعنوان «خیانت» پاشینیان به منافع ملی ارمنستان و متحدان سنتیاش، از جمله ایران، تلقی میشود. این اقدام میتواند به ناآرامیهای داخلی در ارمنستان منجر شود و این کشور را به «سوریهای دیگر» تبدیل کند. تقویت محور ضدایرانی علیاف، با بهرهگیری از حمایت آمریکا و ترکیه، به دنبال تثبیت دستاوردهای نظامی آذربایجان در قرهباغ و گسترش نفوذ منطقهای است. نزدیکی باکو به اسرائیل و پیوستن احتمالی به «توافقنامه ابراهیم ۲» تهدیدی مستقیم برای امنیت ایران خواهد بود. تقویت روابط آذربایجان با غرب، بهویژه از طریق کریدور زنگزور، میتواند به افزایش حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران منجر شود. این امر، همراه با تلاش باکو برای تضعیف مسیرهای تجاری ایران، از جمله کریدور شمال-جنوب، بهعنوان بخشی از یک استراتژی ضدایرانی است که با حمایت آمریکا به پیش میرود. طرح TRIPP و دخالت آمریکا درقفقاز، تهدیدات متعددی برای ایران به همراه دارد. کریدور زنگزور با قطع ارتباط مستقیم ایران با ارمنستان و مسیر شمال-جنوب، دسترسی تهران به بازارهای اروپا را محدود میکند. این امر، همراه با پروژههایی مانند «کریدور داوود» در کردستان عراق و«کانال بن گوریون»درخلیجفارس،بخشی ازاستراتژی محاصره ایران است که موقعیت ژئواکونومیک آن را تضعیف میکند. حضورشرکتهای خصوصی آمریکایی درکریدور جعلی زنگزور، که برخی آن را پوششی برای استقرار غیرمستقیم نیروهای نظامی میدانند، میتواند به تشدید تنشها در مرزهای شمالی ایران منجر شود. تقویت روابط جمهوری آذربایجان با اسرائیل نیز تهدیدات امنیتی جدیدی ایجاد میکند. نزدیکی ارمنستان به غرب و کاهش نفوذ روسیه میتواند به قطبیسازی بیشتر قفقاز و افزایش رقابتهای ژئوپلیتیکی منجر شود.
مسیر پرچالش آمریکا
در بلندمدت، طرح ترامپ با چالشهای ساختاری و ژئوپلیتیکی مواجه است که میتواند به ناکامی کامل آن منجر شود.واگذاری کنترل کریدور زنگزور به یک شرکت آمریکایی برای ۱۰۰سال که گفته میشود درطرح ترامپ گنجانده شده، میتواند به کاهش دائمی حاکمیت ارمنستان برخاک خود منجر شود. تحلیلگران ارمنی این اقدام را بهعنوان «کنترل فراسرزمینی» آمریکا تلقی میکنند که میتواند به بیثباتی بلندمدت در ارمنستان و منطقه منجر شود. این محور، که با حمایت آمریکا پیش میرود، میتواند به افزایش تنشهای نظامی در نزدیکی مرزهای ایران منجر و دربلندمدت، این امرممکن است به واکنشهای نظامی یا دیپلماتیک ایران و روسیه منجر شود. از منظر ایران، روسیه و مخالفان دولت فعلی ارمنستان این طرح نهتنها صلح را تضمین نمیکند، بلکه منطقه را به صحنهای برای درگیریهای نیابتی تبدیل خواهد کرد.کارشناسان بینالمللی بر این عقیده هستند که موفقیت طرح ترامپ به توانایی آمریکا در مدیریت روندهای پیچیده منطقه قفقاز بستگی دارد وبه دلیل مقاومت داخلی در ارمنستان، واکنشهای ایران و روسیه، یا رقابت با چین این طراحی شکست خواهد خورد و جایگاه آمریکا در قفقاز تضعیف میشود.