قتل، پایان یک مهمانی عجیب

قتل، پایان یک مهمانی عجیب

۱۲ متهم درگیری مرگبار در یک مهمانی شبانه در باغی اجاره‌ای، در جلسه دادگاه منکر اتهامات خود شدند. آنها به تشریح ماجرا پرداخته و مدعی شدند، مسئول مهمانی با شمشیر به مقتول ضربه زده است. شروع این درگیری دسته‌جمعی با متلک مردی در حالت مستی به همسر یکی از مهمانان شروع شد.
کد خبر: ۱۵۱۴۲۴۵
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از زمستان سال ۱۴۰۱ و با گزارش مرگ مشکوک مردی به نام احمد در یکی از بیمارستان‌های غرب تهران آغاز شد. بررسی‌ها نشان داد، احمد بر اثر اصابت ضربه‌های جسم تیز به گردن و بدنش جان باخته است. تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی آغاز و مشخص شد، شب حادثه در یکی از باغ‌های حاشیه شهر مهمانی‌ای بر پا بوده و بین مقتول و تعدادی از مهمانان درگیری رخ داده که در جریان نزاع دسته‌جمعی، چند نفر زخمی شده و احمد به خاطر شدت جراحات جان باخت. 
پس از دو سال تحقیقات جنایی در این پرونده، ۱۲ متهم دستگیر و برای آنها کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. متهمان روز دوشنبه و سه‌شنبه پای میز محاکمه ایستاده و اتهامات خود را انکار کردند. در ابتدای این جلسه اولیای‌دم برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. 
سپس یکی از وکلای آنها گفت: متهم ردیف اول و دوم با اتهام مشارکت در قتل رو‌به‌رو هستند. متهم ردیف اول به نام شایان در صفحات مختلف اقرار کرده که به کمر مقتول ضربه زده است. مهرزاد، متهم ردیف دوم در تحقیقات به ضربه‌زدن به گردن احمد اقرار کرده و در بازسازی صحنه جرم می‌گوید یادم نیست. میثم متهم ردیف سوم هم ادعا می‌کند یک‌دفعه مقتول روی دستش افتاده است. او آزاد است که تقاضای بازداشتش را داریم. سپس نوبت به مهرزاد رسید که در دفاع از خود در برابر اتهام مشارکت در قتل، ایراد ضرب‌و‌جرح، مشارکت در نزاع و قدرت‌نمایی با چاقو گفت: میثم مسئول مهمانی بود. من وقتی آنجا رسیدم دعوای دوم شروع شد. یک چاقوی تیغه کوتاه داشتم که با آن دو، سه ضربه به کتف احمد زدم. به خاطر زمستان لباس زیاد پوشیده بود و تیغه چاقو بر بدنش ننشست. میثم شمشیر دستش بود و با آن به گردن احمد ضربه زد. من را بعد از مدتی آزاد کردند و از آگاهی خواستند به آنجا بروم و گفتند چاقویت را بیاور و بعد بازداشتم کردند. جراحتی که به گردن مقتول وارد شده با چاقو ایجاد نمی‌شود. من پشت‌سرش بودم و راست دستم. پس اگر من زده بودم، سمت راست گردنش زخمی می‌شد. میثم روبه‌رویش بود و با شمشیر زد. دست شایان هم قمه بود. 
در ادامه میثم با اتهام مشارکت در نزاع منجر‌ به قتل، قدرت‌نمایی با شمشیر و ایراد جرح با شمشیر در جایگاه ایستاد و با رد ادعای مهرزاد گفت: آنچه در دست داشتم، شبیه شمشیر بود اما تیغه‌ای آهنی بدون تیزی داشت. برای رعب و وحشت از آن استفاده کردم و به کتف و کمر احمد ضربه زدم. 
متهم درباره اعترافات قبلی‌‌اش اظهار کرد: من جای تنگ و تاریک قرار می‌گیرم، مشکل اعصاب پیدا می‌کنم. در زمان بازداشت هم در این شرایط بودم و هر کاری کردم، نتوانستم از آن وضعیت خلاص شوم. 
رئیس دادگاه از متهم خواست ماجرا را به‌طور کامل شرح دهد که او گفت: در مرحله اول دعوا یک ضربه به سر احمد زدم و گفتم برو و دنبال داستان نباش. او رفت و ۴۵ دقیقه بعد برگشت. چند نفر همراهش بودند و چوب و قمه داشتند. در را بستیم که به سمت ما سنگ پرت کردند. وقتی دیدند در را باز نمی‌کنیم شروع به تخریب خودروی مهمانان کردند و مجبور شدیم در را باز کرده و با آنها درگیر شویم. حدود ۱۰ نفر ریختن سر احمد و او را زدند. گفتم نزنید، می‌میرد اما گوش ندادند. 
شاهرخ، سومین متهمی بود که در جایگاه ایستاد و گفت: در دعوا بودم. مهمانی طوری بود که باید با خودمان چاقو می‌بردیم. در جریان درگیری، من با دوست احمد درگیر بودم که دیدم میثم با شمشیر به گردن مقتول ضربه زد. من هم با چاقو به ساق پای احمد زدم. 
چهارمین متهم هم روایتی مشترک داشت و مدعی شد میثم با شمشیر به گردن احمد دو ضربه زد. 
سهراب، پنجمین متهمی بود که روایت کاملی از ماجرا تعریف کرد و گفت: بعضی از مهمانان با همسرشان به آنجا آمده بودند. من چند لحظه‌ای از همسرم فاصله گرفتم و وقتی برگشتم، فهمیدم یکی از مهمانان مست بوده و مزاحمش شده است. بچه‌ها مرد مزاحم را بیرون کردند. دوستم شایان، دیجی مراسم بود، از او خواستم موزیک را قطع کند تا از آنجا برویم که این کار را نکرد. من برای بررسی اوضاع به سر کوچه رفتم که مقتول آنجا بود و صدایم کرد. گفت اینجا چه خبره؟ در جواب گفتم باید به تو جواب پس بدهم. وقتی این جواب را دادم، تهدید کرد گوشم را می‌برد و بعد ضربه‌ای به صورتم زد. دوستانم دخالت کردند و او در حالی که می‌رفت، تهدید کرد با دوستانش بر می‌گردد و باغ را شخم می‌زند و زن‌ها را می‌برد. بعد از ۴۵ دقیقه با سه ماشین آمدند و در را بستیم که آجر پرت کرده و ماشین‌ها را تخریب کردند. مجبور شدیم در را باز کنیم. مقتول را ۱۰ نفری دوره کرده و می‌زدند. چند نفرمان به شمال رفتیم که در آنجا شایان گفت‌‌؛ اگر آنجا دوربین داشته باشد من ضربه‌ای به کمر مقتول زدم. البته به نظرم برای این‌که جلوی همسرش خودنمایی کند این حرف را زد. وسایل دیجی اجاره‌ای بودند و در حال جمع‌آوری آنها بود و در دعوا او را ندیدم. 
یکی دیگر از متهمان هم گفت: من با ماشین برادرم به آن محل رفتم. حتی میثم مقابل در از من با کارتخوانی که دستش بود، ورودی گرفت. بعد از دعوا ماشین در جوب افتاد و فرار نکردم. دوستان و بستگان مقتول به آنجا آمدند و هرچه گفتم در ماجرا بی‌تقصیر هستم فایده نداشت و با چاقو مرا زدند و بعد هم زندانی شدم. 
متهم دیگر هم ادعا کرد‌‌؛ وقتی دعوا شروع شد آجری به سرم خورد و تا پایان مهمانی بیهوش بودم. 
در جلسه دیروز نوبت به دفاع شایان رسید که او هم اتهامش را انکار کرد و گفت: من دیجی مراسم بودم و در زمان درگیری پشت سیستم بودم و فکر نمی‌کردم دعوا این‌قدر گسترده باشد. داشتم وسایل را جمع می‌کردم و به مقتول ضربه‌ای نزدم. 
پس از دفاعیات ۱۲ متهم پرونده ازجمله صاحب باغ، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
newsQrCode
برچسب ها: قتل مهمانی دادگاه
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰