اسکار؛ واگذاری پرخطا به خانه سینما؟

این همه دولت‌ها آمدند ورفتند و مدیران سینمایی‌شان، وقت سپری کردند تا دوره‌شان تمام شود، بدون این‌که تحولی زیرساختی (به جز ارتقای معاونت به سازمان) پی‌ بریزند. کشوری با داشتن کمیت قابل قبول درتولید،برگزاری سالانه حدود۴۰ جشنواره فقط سینمایی و...از داشتن یک سازمان جشنواره‌ها محروم است؛ساختاری که می‌توانست موجودیتش مستقل از تغییر دولت‌ها تعریف شود ومثلا چارتی برای استقرار جشنواره‌های متعدد و همین انتخاب و معرفی فیلم برای اسکار و...در آن تثبیت شود.
کد خبر: ۱۵۱۴۷۲۱
نویسنده محمد تقی فهیم |منتقد سینما
 
این روزها بار دیگر در آستانه معرفی فیلم به مراسم اسکار، حرف و حدیث پیرامون این رویداد مهم جهانی داغ و چگونگی انتخاب نماینده کشور ما هم در این رابطه با جدیت دنبال می‌شود، اما تفاوت امسال با دوره‌های قبل در زمینه ساختار اداری کمیته انتخاب است. یعنی امسال انتخاب و معرفی فیلم از بنیاد سینمایی فارابی به خانه سینما واگذار شده است (تغییری که سال‌ها خانه سینما برای قدرت سیاسی و چانه‌زنی بیشتر پیگیر آن بود) اما آنچه در این رابطه قابل تامل و نقد و بررسی است این است ‌که در طول تاریخ شرکت فیلم‌های ایرانی در اسکار، بحث و نظر پیرامون «چگونگی» و «چه» این حضور چرخیده ولی روی «دلیل» فرستادن فیلم به اسکار کمتر تمرکز شده است مگر یک دوره که به تحریم اسکار و نفرستادن فیلم میرکریمی به این رویداد ختم شد.در واقع به ندرت پیش آمده در زمینه فرستادن فیلم به اسکار به این طرف قضیه فکر شود تا به طور کلی ببینیم اساسا این حضور در اسکار چرا باید هر سال انجام شود و اساس این شور و شوق هم مولفه‌های در نظر گرفته شده باب میل آکادمی‌نشینان مراسم اسکار باشد؟ دوستان اینجا و در کمیته انتخاب همه ساله مدت زیادی را ماموریت می‌گیرند تولیدات یک ساله سینمای ایران را رصد کنند تا به نمونه مورد تایید و درراستای سیاست‌های اسکار برسند در حالی که از ابتدا تقریبا روشن است که این اتفاق نهایتا بین دو یا سه فیلم دور می‌زند.‌انگار اعم وظیفه و ماموریت کمیته انتخاب کشف و درک خواست و مولفه‌های مورد اهتمام اسکاری‌ها بوده و هست. در نظر بگیرید از نخستین فیلم نماینده ایران در اسکار که دایره مینا، ساخته مرحوم داریوش مهرجویی، قبل از انقلاب در سال ۱۹۷۷ میلادی بود تا آخرین اثر سال گذشته، تحت عنوان «در آغوش درخت» در همه نزدیک به ۳۰ فیلمی که به اسکار معرفی شده است، همه «چگونگی» تعیین فیلم به این ختم می‌شده که امسال اسکار به چه ویژگی‌هایی در آثار توجه دارد و متاسفانه همیشه هم این غلط فاحش در زمینه «چه» بروز داشته است؛ بدین رویکردکه فیلم چه چیزی ازایران می‌گوید.ازهمین‌روست که ایران در مناسبات با اسکاری‌ها، بهره‌ای در زمینه رشد و توسعه سینمای خوب نبرده و این«از ایران گفتن»هم طبعا بخش اعم آن در چارچوب و در راستای دیپلماسی سیاستمداران آمریکایی یا کلا شعارهای روز غرب درنسبت‌شان با شرق و جهان سوم و کشورهای در حال توسعه بوده است. حالا کارنامه اسکاری ایران با یک بار رسیدن به مرحله پنج اثر نهایی (با فیلم بچه‌های آسمان) و دو بار کسب مجسمه توسط اصغر فرهادی بسته مانده است. بنابراین در تمام بیست وچند دوره دیگرعلی‌رغم کشمکش‌های زیاد وبحث وحدیث‌های فراوان پیرامون چگونگی انتخاب فیلم تا رسیدن به گزینه نهایی، مسیری بروکراتیک و پرهزینه پیموده شده ولی نتیجه‌اش، نرسیدن دست سینمای ایران به مجسمه اسکار بوده است. بنابراین می‌شود پیش‌بینی کرد که استقرار کمیته انتخاب درخانه سینما نه تنها باعث تقویت دقت و تمرکز بر چرایی شرکت در اسکارنخواهد شد بلکه این اتفاق خطر چنبره قدرتمندان صنف و احتمالا تاثیر نفوذ و لابی‌ و اراده‌های غیر ملی و مغایر وحدت بر نتیجه نهایی را یحتمل تقویت خواهد کرد. بالاخره این‌که آیا در راستای «چرایی» شرکت ما در اسکار، آقایان توجه خواهند کرد که خودمجسمه اسکار از فضای«ترامپی»امسال شرمنده خواهد بود؟
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰