اخراج تاریخی اریک تن هاخ محدودیت نقش سرمربیان را اثبات کرد
پایان سلطه مردان شماره یک
این یک اتفاق شگفت انگیز و بی سابقه در فوتبال جهان بود،اتفاقی که شوکی بزرگ به یکی از مطرح ترین مربیان دنیای فوتبال وارد کرد؛اریک تن هاخ.حالا او نامی ترند شده در فوتبال است،مردی که ترول های بیشماری از اوساخته شده وبه شدت با نام خانوادگی اش شوخی می شود.تن هاخ در زبان هلندی نام خانوادگی رایجی است.
معنایش به صورت دقیق میشود «کنار آبگیر». اما کلمه«تن» در این نام باب شوخی های زیادی رابا مردهلندی باز کرده چون در زبان انگلیسی به معنای عدد۱۰ است. حالا به اریک می گویند تن ویکز. این شوخی اشاره واضح به زمانی است که او در بایرلورکوزن سپری کرد، دقیقا ۱۰ هفته. او رکورد زد، رکورددار سریع ترین اخراج تاریخ به عنوان یک سرمربی. چرا یک تیم بزرگ اروپایی در این مدت کوتاه تصمیم می‌گیرد سرمربی خود را اخراج کند؟
نسل جدید مربیان با قوانین جدید
تن هاگ در زمان حضور در منچستریونایتد به عنوان سرمربی به «سون هاگ» (سون به معنای هفت) هم معروف شده بود که کنایه به باخت سنگین و باورنکردنی ۷بر صفر یونایتد مقابل لیورپول بود. تن هاگ، تن ویکز، سون‌هاگ یا هر نام دیگری مهم نیست. اخراج او از بایرلورکوزن آن هم در حالی که فقط دو هفته از شروع فصل جدید بوندسلیگا می‌گذرد نشان می‌دهد نسل جدیدی از مربیان در فوتبال اروپا در راه است، مربیانی که ابدا نباید در انتخاب بازیکن دخالت کنند، نباید تفکرات سنتی را محور اصلی تمرینات تعیین کنند و نباید در مقابل توصیه های فنی باشگاه از خود مقاومت نشان دهند. جهان مدرن فوتبال اکنون به سمت محدود کردن مربیان می‌رود. اصلا چه کسی می‌گوید یک نفر با هر تفکری باید روی نیمکت بنشیند و در نهایت تفکرات تاکتیکی خودش را نشان بدهد؟ حالا فوتبال مدرن دنیا به این نتیجه رسیده که «نفر اول نیمکت» دیگر معنای چندانی نخواهد داشت. موفقیت یک تیم مجموعه ای از تفکرات فنی مدرن افراد مختلفی است که سرمربی فقط آن را هدایت خواهد کرد. این اصل مهمی است که کم کم به دنیای فوتبال غالب می شود. در این مورد مثال های واضحی هم وجود دارد.
خداحافظی با مردان مطلق
آرنه اشلوت بر خلاف اریک تن هاخ سرنوشت بسیار زیبایی داشت. او هم مانند هموطن خود از باشگاه های هلند به لیگ برتر انگلیس رسید با این تفاوت که به جای یک باشگاه تجاری و بیمار به نام منچستریونایتد به لیورپول پیوست و همان فصل نخست موفق شد به قهرمانی لیگ برتر برسد. اشلوت نیز نقش محدودی در لیورپول دارد. او سرمربی است اما بار فنی تیم صد در صد روی دوش او نیست. مرد هلندی اجرا کننده نقشه فنی لیورپول است و قرار نیست تفکرات خود را از باشگاههای هلند به تیم لیورپول تزریق کند. اشلوت در واقع ادامه دهنده راه فنی یورگن کلوپ است. حتی پپ گواردیولا هم نقش مطلق در منچسترسیتی ندارد. یک تیم بزرگ بر عملکرد آبی پوشان شهر منچستر حکومت می‌کند.
برچسب بی رحمانه
محدود کردن نقش مربیان در فوتبال حرفه ای و مدرن اروپا اتفاقی است که از مدت ها پیش رخ داده است. و این اریک تن هاخ بود که با هیچ محدودیتی کنار نیامد. او می‌خواست در همه چیز نقش داشته باشد. از خرید بازیکن گرفته تا صفر تا صد اعمال تاکتیکی تیم. اما بایرلورکوزن چنین نقشی نمی‌خواست. نتیجه این شد که لوکاس واسکز بی‌خبر به لورکوزن آمد و تن هاخ روحش هم خبر نداشت. نقش محدودکننده مربیان در فوتبال اروپا در باشگاه های بارسلونا و رئال مادرید هم به وضوح دیده میشود. مربیان محدود کم کم نقش محدود خود را هم می‌پذیرند. کسانی که از زیر بار این نقش فرار کنند خیلی سریع کنار گذاشته می‌شوند، مانند اریک تن هاخ. او از سوی برخی کارکنان لورکوزن برچسب بدترین مربی تاریخ باشگاه را هم دریافت کرده است.
۲ اخراج در یک سال
در دنیای فوتبال که مربیان دیگر مثل سابق نمی‌توانند بر همه چیز سلطه داشته باشند اریک تن هاخ باز هم بی تیم شده است. اخراج در اکتبر گذشته از منچستریونایتد و حالا اخراج از بایرلورکوزن رکورد دو اخراج در کمتر از یک سال را برای او ثبت کرده است. شاید این انصاف نباشد. اما برای او هنوز وقت برای ماجراجویی هست، جایی که بالاخره حرف خودش را به کرسی بنشاند. از همین الان زمزمه ها در رابطه با حضور او در لیگ ترکیه است. تن هاخ بدون فوتبال هم اوضاع مالی خوبی دارد. خانواده تن هاخ به دلیل فعالیت در ملک و املاک یکی از ثروتمندترین ها حداقل در هاکسبرخن (زادگاه تن هاخ) هستند. او پول نیاز ندارد و به همین دلیل اهداف جاه طلبانه‌اش در فوتبال بسیار جالب به نظر می‌رسد. اما سبک اوهنوز مورد احترام است، به خصوص درهلند ودرتیم آژاکس.تن هاخ عجیب ترین مربی دریک سال اخیر است.بیشترین انتقادات، هجمه‌ها و ترول های مجازی متعلق به او بوده است. بیشترین خبرسازی باز هم به او برمی‌گشت. اما مرد طاس دست برنمی‌دارد. او را شاید خیلی زود دوباره در مستطیل سبز دیدیم. شاید در ترکیه، شاید در هلند.امابازگشت او به لیگ تاپی مثل انگلیس و یا لالیگای اسپانیا خیلی بعید به نظر می‌رسد.
حالا که مرد جنجالی از لورکوزن اخراج شده اظهارنظر درباره او از فارسی زبان ها هم زیاد شده است. برخی او را با علی دایی مقایسه می کنند و برخی دیگر او را با فاصله بدترین اما خوش شانس ترین مربی تاریخ می‌دانند. برخی دیگر نیز به شدت اعتقاد دارند او به درد کار کردن در ایران می‌خورد، جایی مثل استقلال، پرسپولیس و سپاهان. اما باور کنید با توجه به اتفاقات گسترده حتی حضور او هم در فوتبال ایران بعید نیست!
نسل جدید مربیان با قوانین جدید
تن هاگ در زمان حضور در منچستریونایتد به عنوان سرمربی به «سون هاگ» (سون به معنای هفت) هم معروف شده بود که کنایه به باخت سنگین و باورنکردنی ۷بر صفر یونایتد مقابل لیورپول بود. تن هاگ، تن ویکز، سون‌هاگ یا هر نام دیگری مهم نیست. اخراج او از بایرلورکوزن آن هم در حالی که فقط دو هفته از شروع فصل جدید بوندسلیگا می‌گذرد نشان می‌دهد نسل جدیدی از مربیان در فوتبال اروپا در راه است، مربیانی که ابدا نباید در انتخاب بازیکن دخالت کنند، نباید تفکرات سنتی را محور اصلی تمرینات تعیین کنند و نباید در مقابل توصیه های فنی باشگاه از خود مقاومت نشان دهند. جهان مدرن فوتبال اکنون به سمت محدود کردن مربیان می‌رود. اصلا چه کسی می‌گوید یک نفر با هر تفکری باید روی نیمکت بنشیند و در نهایت تفکرات تاکتیکی خودش را نشان بدهد؟ حالا فوتبال مدرن دنیا به این نتیجه رسیده که «نفر اول نیمکت» دیگر معنای چندانی نخواهد داشت. موفقیت یک تیم مجموعه ای از تفکرات فنی مدرن افراد مختلفی است که سرمربی فقط آن را هدایت خواهد کرد. این اصل مهمی است که کم کم به دنیای فوتبال غالب می شود. در این مورد مثال های واضحی هم وجود دارد.
خداحافظی با مردان مطلق
آرنه اشلوت بر خلاف اریک تن هاخ سرنوشت بسیار زیبایی داشت. او هم مانند هموطن خود از باشگاه های هلند به لیگ برتر انگلیس رسید با این تفاوت که به جای یک باشگاه تجاری و بیمار به نام منچستریونایتد به لیورپول پیوست و همان فصل نخست موفق شد به قهرمانی لیگ برتر برسد. اشلوت نیز نقش محدودی در لیورپول دارد. او سرمربی است اما بار فنی تیم صد در صد روی دوش او نیست. مرد هلندی اجرا کننده نقشه فنی لیورپول است و قرار نیست تفکرات خود را از باشگاههای هلند به تیم لیورپول تزریق کند. اشلوت در واقع ادامه دهنده راه فنی یورگن کلوپ است. حتی پپ گواردیولا هم نقش مطلق در منچسترسیتی ندارد. یک تیم بزرگ بر عملکرد آبی پوشان شهر منچستر حکومت می‌کند.
برچسب بی رحمانه
محدود کردن نقش مربیان در فوتبال حرفه ای و مدرن اروپا اتفاقی است که از مدت ها پیش رخ داده است. و این اریک تن هاخ بود که با هیچ محدودیتی کنار نیامد. او می‌خواست در همه چیز نقش داشته باشد. از خرید بازیکن گرفته تا صفر تا صد اعمال تاکتیکی تیم. اما بایرلورکوزن چنین نقشی نمی‌خواست. نتیجه این شد که لوکاس واسکز بی‌خبر به لورکوزن آمد و تن هاخ روحش هم خبر نداشت. نقش محدودکننده مربیان در فوتبال اروپا در باشگاه های بارسلونا و رئال مادرید هم به وضوح دیده میشود. مربیان محدود کم کم نقش محدود خود را هم می‌پذیرند. کسانی که از زیر بار این نقش فرار کنند خیلی سریع کنار گذاشته می‌شوند، مانند اریک تن هاخ. او از سوی برخی کارکنان لورکوزن برچسب بدترین مربی تاریخ باشگاه را هم دریافت کرده است.
۲ اخراج در یک سال
در دنیای فوتبال که مربیان دیگر مثل سابق نمی‌توانند بر همه چیز سلطه داشته باشند اریک تن هاخ باز هم بی تیم شده است. اخراج در اکتبر گذشته از منچستریونایتد و حالا اخراج از بایرلورکوزن رکورد دو اخراج در کمتر از یک سال را برای او ثبت کرده است. شاید این انصاف نباشد. اما برای او هنوز وقت برای ماجراجویی هست، جایی که بالاخره حرف خودش را به کرسی بنشاند. از همین الان زمزمه ها در رابطه با حضور او در لیگ ترکیه است. تن هاخ بدون فوتبال هم اوضاع مالی خوبی دارد. خانواده تن هاخ به دلیل فعالیت در ملک و املاک یکی از ثروتمندترین ها حداقل در هاکسبرخن (زادگاه تن هاخ) هستند. او پول نیاز ندارد و به همین دلیل اهداف جاه طلبانه‌اش در فوتبال بسیار جالب به نظر می‌رسد. اما سبک اوهنوز مورد احترام است، به خصوص درهلند ودرتیم آژاکس.تن هاخ عجیب ترین مربی دریک سال اخیر است.بیشترین انتقادات، هجمه‌ها و ترول های مجازی متعلق به او بوده است. بیشترین خبرسازی باز هم به او برمی‌گشت. اما مرد طاس دست برنمی‌دارد. او را شاید خیلی زود دوباره در مستطیل سبز دیدیم. شاید در ترکیه، شاید در هلند.امابازگشت او به لیگ تاپی مثل انگلیس و یا لالیگای اسپانیا خیلی بعید به نظر می‌رسد.
حالا که مرد جنجالی از لورکوزن اخراج شده اظهارنظر درباره او از فارسی زبان ها هم زیاد شده است. برخی او را با علی دایی مقایسه می کنند و برخی دیگر او را با فاصله بدترین اما خوش شانس ترین مربی تاریخ می‌دانند. برخی دیگر نیز به شدت اعتقاد دارند او به درد کار کردن در ایران می‌خورد، جایی مثل استقلال، پرسپولیس و سپاهان. اما باور کنید با توجه به اتفاقات گسترده حتی حضور او هم در فوتبال ایران بعید نیست!
