اصفهان، این شهر افسانهای که در قلب فلات ایران جای گرفته، فقط یک شهر نیست بلکه یک موزه زنده، یک قطب صنعتی و علمی پیشرو و نگین کشاورزی ایران است. لقب نصفجهان که برازنده آن است، فقط اشاره به زیباییهایش ندارد، بلکه به ظرفیتهای عظیم فرهنگی، اقتصادی و علمی آن نیز مینگرد.
چرا اصفهان، نصفجهان!
لقب تاریخی نصفجهان ریشه در عصر طلایی اصفهان، یعنی دوره صفویه بهویژه در زمان شاهعباس اول دارد. در آن دوران، اصفهان مملو از بناهای بینظیری بود که گویی نیمی از زیباییهای جهان را در خود جای داده است. میدان نقش جهان که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، مسجد شیخ لطفالله، مسجد امام، کاخ عالیقاپو، سیوسه پل، پل خواجو، چهلستون، هشت بهشت و کاخهای بیشمار دیگر را باید مجموعهای از شاهکارهای معماری دانست که همگی در یک نقطه متمرکز شدهاند. دکتر تورج حاجیرحیمیان، محقق اجتماعی با بیان اینکه اصفهان در یک دوره مرکزیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران را برعهده داشت،به جامجم میگوید: وقتی اصفهان پایتخت صفویان بود، به مرکز تجمع هنرمندان، صنعتگران، بازرگانان و دانشمندان از سراسر ایران وجهان تبدیل شد.رونق اقتصادی وفرهنگی به حدی بود که با بزرگترین شهرهای جهان آن زمان رقابت میکرد. او ادامه میدهد: همچنین تنوع فرهنگی و مذهبی و وجود کلیساهای تاریخی مانند کلیسای وانک در منطقه جلفا، کنیسهها و محلات مختلف برای اقلیتهای قومی و مذهبی، تصویری کوچک از جهان بزرگتر را در این شهر نمایش میداد. به همین دلیل ضربالمثل اصفهان نصف جهان وارد ادبیات فارسی شد و این عبارت کهن ادبی برای نشان دادن عظمت و کمال شهر اشاره دارد.
جان دوباره به کالبد اصفهان
بیشک اصفهان از نظر گردشگری بینظیر است و بهطور طبیعی پتانسیل تبدیل شدن به قطب اول گردشگری ایران را دارد. میدان نقش جهان و مسجد جامع، دو اثر ثبت شده اصفهان در میراث جهانی یونسکو هستند که در کنار هزاران اثر ثبتی ملی، نام این منطقه را در همه دنیا بر سر زبانها انداختهاند. دکتر حاجیرحیمیان با بیان اینکه خاتمسازی، میناکاری، قلمزنی یا قلمکاری، نقرهکاری و دهها هنر دیگر که خود جاذبهای برای توریسم و به نمایش کشیدن هنر و صنایعدستی بیبدیل در دنیا هستند، میگوید: «این منطقه دارای فرهنگ و آداب ورسوم غنی است. گویش اصفهانی، غذاهای محلی مثل بریانی، یخنهترش و کلهجوش،موسیقی محلی ومراسمات وخاص وویژه درکنار داشتههای طبیعی مانند کویر درشرق(خور و بیابانک)، کوهستان در غرب (کوه صفه و زاگرس)، و رودخانه زایندهرود که خود یک اکوسیستم است، برای صنعت گردشگری و طبیعتگردی و ژئوتوریسم تعریفی دوباره دارد.»
این محقق اجتماعی به راهکارهای تبدیل دوباره اصفهان به قطب گردشگری ایران و جهان اشاره کرده و تاکید میکند: احیای زایندهرود گامی بزرگ و مهم است. مدیریت هوشمندانه آب و ایجاد جریان دائم و پایدار، ولو محدود در بخش مرکزی شهر برای بازگرداندن روحیه و زیبایی به شهر بسیار ضروری است. او با بیان اینکه نیازمند گردشگری هوشمند هستیم، تصریح میکند: توسعه اپلیکیشنهای جامع، راهنمای صوتی، واقعیت افزوده برای بناهای تاریخی و تسهیل خدمات آنلاین رزرو و پرداخت باید در دستور کار باشد. یکی از مشکلات صنعت گردشگری ایران این است که بهخاطر برخی تحریمها، نسلهای جدید در دیگر کشورها، کمتر اسم استانها و ظرفیتهای طبیعی و تاریخی این کشور را میشنوند. همین موضوع میتواند گردشگری ایران را در آینده به چالش بکشد. به همین دلیل تنوعبخشیدن به تورها و توسعه تورهای تخصصی مثل تور معماری، تور صنایعدستی، تور عکاسی، تور نجفآباد - شهر ملی فناوری، تور کویرنوردی و... بسیار ضروری است. همچنین معرفی هدفمند اصفهان در شبکههای اجتماعی بینالمللی و تولید محتوا به زبانهای مختلف باید در دستور کار باشد.
صنایع و کشاورزی پررونق
اگرچه کشاورزی اصفهان امروز با چالش خشکسالی مواجه است اما تاریخی پررونق دارد. دشت اصفهان بهدلیل رسوبات زایندهرود، از حاصلخیزترین دشتهای ایران است. جالب است بدانیم اصفهان قطب تولید برنج، گیاهان دارویی مانند زعفران، گل محمدی، پسته، انار، گردو وسیب درختی بوده وهنوزهم در برخی ازاین محصولات حرف اول رامیزند. وجود صنایع تبدیلی و غذایی و کارخانههای بزرگ فرآوری محصولات کشاورزی نشاندهنده ظرفیت بالای این استان است. این درحالی است که سطح مکانیزاسیون کشاورزی در این استان از میانگین کشوری بالاتر است. با این حال آینده کشاورزی اصفهان نه در کشت محصولات پرآببر، بلکه در کشاورزی نوین است. تغییر الگوی کشت، توسعه کشاورزی گلخانهای و استفاده از روشهای هیدروپونیک و ایروپونیک و همچنین استفاده از فناوریهای نوین مانند آبیاری تحت فشار دقیق، استفاده از سنجش از دور و مدیریت آب و خاک چارهای برای خروج از وضعیت کنونی است. در یک کلام باید گفت که اصفهان بهدلیل ظرفیتهای خدادادی در کنار حوزههای فرهنگ، صنعت، کشاورزی و علم، همچنان نصف جهان ایران است. اما امروز این گنجینه ملی در معرض تهدید جدی خشکسالی ومدیریت ناکارآمد منابع آب قرار دارد. نجات اصفهان فقط نجات یک شهر نیست، بلکه نجات هویت تاریخی، اقتصادی وعلمی یک ملت است. این امرمیسر نیست مگر با عزمی ملی، مدیریت علمی و خردمندانه و مشارکت همگانی. آینده اصفهان میتواند درخشانتر ازگذشته باشد، به شرطی که از گذشته درس بگیریم و به سمت توسعه پایدار و مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان حرکت کنیم.