طبق مطالعات وزارت بهداشت مردم 7 استان از وضعیت غذایی نامطلوبی برخوردارند

رتبه‌بندی استان‌ها از نظر امنیت غذایی

هویتی گره خورده با دریا

هویتی گره خورده با دریا

برای مردم ساحل‌نشین استان بوشهر، دریا تنها یک جغرافیا نیست؛ یک همزیستی تاریخی است. از گذشته‌های دور تا امروز، خلیج ‌فارس منبع تأمین غذا، ایجاد شغل، شکل‌گیری فرهنگ و حتی تعاملات اجتماعی بوده است.
کد خبر: ۱۵۱۸۲۳۴
نویسنده سجاد مرسلی - گروه ایران
 
درگذشته‌های نه‌چندان دور وحتی تا همین دو دهه پیش،وابستگی معیشتی به دریادر استان بوشهر بسیار چشمگیر بود. براساس آمارهای منتشرشده توسط سازمان شیلات ایران و استانداری بوشهر در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ شمسی‌ به‌طور متوسط بین ۶۰ تا ۷۰درصد ساکنان شهرها وروستاهای ساحلی این استان،مستقیم یا غیرمستقیم امرار معاش خود را از طریق مشاغل مرتبط با دریا می‌گذراندند.آن‌طور که قدیمی‌های جنوب می‌گویند صیادی سنتی وصنعتی،ساخت و تعمیر لنج و قایق، صادرات و واردات کالا از طریق بنادری مثل بوشهر و گناوه و دیلم، فروشندگی ادوات صیادی و ارائه خدمات جنبی و طی چند سال اخیر با صنایع فرآوری ماهی و میگو مثل پرتودهی، خشک کردن و تولید کنسرو، خانواده‌های زیادی نان شب‌‌شان را با واسطه یا بی‌واسطه از دریا تأمین کرده و می‌کنند. 
   
وابستگی مستقیم اقتصادی به دریا 
اگرچه امروزه با توسعه شهرنشینی و ایجاد صنایع بزرگی نظیر پتروشیمی و انرژی‌های هسته‌ای و گسترش مشاغل خدماتی، تعداد افرادی که از راه دریا امرار معاش می‌کنند کاهش یافته اما براساس برآوردهای اخیر، هنوز هم حدود ۳۰ تا ۴۰درصد بوشهری‌ها، به‌ویژه در شهرهای کوچک و روستاهای ساحلی، وابستگی مستقیم اقتصادی به دریا دارند. برای بسیاری از آنها هنوز دریا تنها گزینه معیشتی است.  با این حال و در کمال تأسف طلای آبی جنوب ایران با یک بحران جدی زیستی مواجه است و کاهش محسوس ذخایر آبزیان در نتیجه مجموعه‌ای از عوامل انسانی و طبیعی شتاب نگران‌کننده‌ای پیدا کرده است.  صید بی‌رویه و غیرقانونی شاید اولین دلیل کم شدن میزان آبزیان در خلیج ‌فارس و دریای عمان باشد.  چند سالی می‌شود که در مورد صید ترال کف صحبت‌ها می‌شود و گزارش‌های زیادی هم منتشر شده است؛ روشی مخرب که در ظاهر برای صید میگو استفاده می‌شود اما به مانند شخم زدن کف دریاست. این شبکه‌ها علاوه بر میگو، تمامی آبزیان کفزی، تخم‌ها و نوزادان ماهیان و حتی اکوسیستم کف دریا را نابود می‌کنند و خسارتی جبران‌ناپذیر به بار می‌آورند. 
اگر روش‌های مخرب را کنار بگذاریم، صید بیش از حد مجاز هم به‌نوبه خود دریا را ضعیف و تهی می‌کند. تعداد زیاد شناورهای صیادی اعم از مجاز و غیرمجاز و استفاده از تورهای ریزچشمه، فرصت تکثیر طبیعی را از ماهیان گرفته است. ماهیان قبل از رسیدن به سن بلوغ و تخم‌ریزی صید می‌شوند و ادامه حیات آبزیان از بین می‌رود.  ورود پساب‌های صنعتی و شهری که میزان آلاینده‌ها را در آب به‌شدت افزایش داده، صدمات جبران‌ناپذیری به دریا وارد کرده است. تخلیه پساب‌های تصفیه نشده کارخانجات به‌ویژه پتروشیمی‌ها در کنار فاضلاب شهرهای ساحلی، اکوسیستم آبی را مسموم کرده است. 
همچنین تخلیه آب توازن کشتی‌ها باعث ورود گونه‌های مهاجم و بیماری‌زا به آب‌های خلیج ‌فارس شده و تعادل زیستی را برهم زده است. این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد که نشت نفت از سکوها، کشتی‌ها و خطوط لوله، اثرات مرگباری بر آبزیان دارد. 
   
جنگل‌های حرا، زایشگاه آبزیان 
در جنوب ایران زیستگاه‌های طبیعی منحصربه‌فردی وجود دارد که تخریب هر کدام از آنها می‌تواند ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به کل طبیعت باشد.جنگل‌های حرا که به‌عنوان «زایشگاه آبزیان» شناخته می‌شوند، به‌دلیل پروژه‌های عمرانی، ساخت و سازهای ساحلی و ورود آلودگی‌ها در معرض خطر هستند.تخریب آبسنگ‌های مرجانی هم کم‌خطرتر ازتخریب جنگل‌های حرا نیست.درآب‌های جنوب،مرجان‌ها پناهگاه ومحل تغذیه بسیاری ازماهیان هستند.برهمین اساس افزایش دمای آب، رسوبات ناشی از پروژه‌های ساحلی و فعالیت‌های انسانی آنها را نابود می‌کند. البته افزایش دمای آب و اسیدی شدن دریاها یک پدیده جهانی هستند که بر چرخه زندگی، تولیدمثل و مهاجرت بسیاری از گونه‌های آبزی تأثیر منفی گذاشته‌اند. 
   
به سوی آینده‌ای پایدار 
نجات دریا و بازگرداندن آن به جایگاه و نقش‌های سنتی‌اش نیازمند عزمی ملی، مدیریتی علمی و مشارکت مردمی است. راهکارها در چند محور قابل دسته‌بندی هستند که کارشناسان، مدیریت علمی وسختگیرانه صید، اجرای دقیق و بدون اغماض «قاعده صید پایدار» و تعیین سهمیه صید براساس مطالعات علمی، حذف تدریجی و نهایتا ممنوعیت روش‌های مخرب صید مانند ترال کف و تقویت نظارت بر صید، نظیر استفاده از سیستم ردیابی روی شناورها و برخورد قاطع با صید غیرقانونی را بخشی از آن می‌دانند. 
نسرین عسکریان، کارشناس زیست‌شناسی دریا در مقابل این سوال که ‌آیا باز هم دریا و صید ماهی می‌تواند به شغل ثابت جنوبی‌ها تبدیل شود، به جام‌جم‌ می‌گوید: پاسخ یک آری مشروط است. دریا همچنان می‌تواند نان‌آور باشد اما نه به شیوه سنتی و بی‌ضابطه گذشته. او ادامه می‌دهد: ‌آینده معیشت ساحل‌نشینان در تلفیقی هوشمندانه از ‌صید مسئولانه‌، ‌آبزی‌پروری‌ و ‌گردشگری دریایی‌ نهفته است. 
به گفته او اجباری کردن سیستم‌های تصفیه پیشرفته برای تمامی صنایع و شهرهای ساحلی، ایجاد و گسترش مناطق حفاظت شده دریایی که فرصت تکثیر و رشد آبزیان را فراهم کند و همچنین اجرای پروژه‌های احیای اکوسیستم از جمله کاشت مجدد جنگل‌های حرا و محافظت از آبسنگ‌های مرجانی بخشی از اقداماتی است که در کمترین زمان ممکن باید در دستور کار قرار بگیرد.عسکریان تأکید می‌کند: توسعه پرورش آبزیان وایجاد مزارع پرورش ماهی در قفس در دریا و سایت‌های پرورش میگو در ساحل می‌تواند فشار بر ذخایر طبیعی را کم کند و اشتغال پایدار ایجاد نماید. ضمن این‌که توسعه صنعت گردشگری دریایی هم درآمدهای جدیدی برای جوامع محلی ایجاد خواهد کرد.دریا یک منبع پایان‌ناپذیر نیست بلکه یک امانت اکولوژیک است. نجات آن تنها با نگاه کردن به این موهبت الهی به عنوان یک منبع درآمد ممکن نیست بلکه نیازمند دیدن آن به‌عنوان یک ‌خانه مشترک‌ برای تمامی زیست‌مندانش است. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰