دانشجویان پزشکی پس از سالها تلاش و گذراندن دورههای دشوار عملی و نظری، انتظار دارند بتوانند مهارت و دانش خود را در محیطی واقعی و تخصصی بهکار گیرند، اما در کشور ما، حتی فارغالتحصیلان با تخصصهای دقیق و حیاتی مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، با محدودیت در یافتن شغل متناسب روبهرو میشوند.
در این میان برخی مجبور میشوند مسیرهای شغلی نامرتبط را انتخاب کنند یا برای ادامه فعالیت حرفهای خود به خارج از کشور مهاجرت کنند. این درحالی است که در بسیاری از کشورهای جهان، فارغالتحصیلان پزشکی بلافاصله وارد محیطهای کاری تخصصی میشوند و مسیر رشد حرفهای آنها برنامهریزی شده است. این امر علاوه بر حفظ سرمایه انسانی، باعث افزایش نوآوری و کیفیت خدمات درمانی میشود، اما در ایران، فقدان برنامهریزی هدفمند و نبود زیرساختهای لازم باعث میشود استعدادهای بالقوه بسیاری بلااستفاده باقی بماند. یکی دیگر از مشکلات، نبود سامانههای جامع برای هدایت دانشجویان و پزشکان به فرصتهای شغلی متناسب با تواناییها و علاقه آنهاست؛ در نتیجه دانشجویان و پزشکان توانمند حتی در حوزههای حساس و حیاتی با بیکاری یا اشتغال در زمینههای غیرمرتبط مواجه میشوند و بخش بزرگی از پتانسیل علمی و تخصصی کشور هدر میرود. راهکار این بحران، ایجاد سازوکارهای نوآورانه برای اتصال دانشجویان و پزشکان به فرصتهای شغلی واقعی است.
شناسایی نیازهای واقعی کشور، طراحی مسیرهای شغلی متناسب با تخصص و علاقه و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای اشتغال، میتواند مانع از مهاجرت نخبگان شود و زمینه رشد علمی و درمانی را در کشور تقویت کند.
اگر این موضوع جدی گرفته نشود و برنامهریزی برای مدیریت منابع انسانی نخبگان پزشکی بهبود نیابد، کشور نه فقط با کمبود نیروهای متخصص مواجه خواهد شد، بلکه کیفیت خدمات درمانی و نوآوریهای علمی نیز کاهش خواهد یافت. دانشجویان و پزشکان نخبه، سرمایهای ارزشمند برای جامعه هستند و نباید بهدلیل بیتوجهی به فرصتهای شغلی و فقدان مدیریت کارآمد، از دست بروند.