پرونده رژیم البته مملو از اقدامات تروریستی و جنایات جنگی است اما این عملیات برای کل مقاومت، بهویژه حزبالله، یک تجربه بزرگ بود. البته حزبالله همیشه انتظار نهایت فریبکاری از طرف مقابل را داشت و در طرحهای پیشبینی شده خود برای هریک از فرماندهان ارشد جانشینانی درنظر گرفته بود. به همین جهت هم بعد از این عملیات تروریستی بلافاصله فرماندهان جوانی که در میادین مختلف بهویژه مبارزه با تروریستها در سوریه، آموزشهای عملی دیده بودند، بهسرعت جایگزین شدند. پس از این عملیات، یک پوستاندازی و نگرش جدید نسبت به مدیریت و فرماندهی در حزبالله شکل گرفت.
این امر موجب شد حزبالله در کوتاهترین زمان، افراد موثر و مسئول را در حوزههای مختلف معرفی و جایگزین و ساختار سازمانی خود را تقویت کند تا بتواند در مقابل دشمنان متعدد مقاومت کند و ایستادگی کامل داشته باشد.این تجربه موفق در بازتولید سلسله مراتب فرماندهی، پس از عملیاتهای تروریستی بعدی که منجر به شهادت آقای سیدحسن نصرالله و چند فرمانده نظامی دیگر شد، هم باعث شد که سازمان حزبالله بهسرعت در خود تحولی ایجاد کند که برای دشمنان غیرقابل باور بود؛ به گونهای که امروز بخش قابلتوجهی از طرحهای آمریکایی-اسرائیلی در زمینه خلعسلاح حزبالله و تضعیف پشتوانههای اصلی امنیت ملی لبنان، بهطور موفقیتآمیزی مدیریت شده است.
همچنین با وجود آسیبهایی که حزبالله در عملیاتهای دو ساله گذشته تحمل کرد، دیدیم که همین نگرش پویا درباره چگونگی تداوم مقاومت، حمایت از آرمان فلسطین و بهویژه مردم غزه باعث شد تا قبل از آتشبس، ضربات غیرقابل جبرانی به دشمنان وارد آید.حزبالله به مثابه سازمانی هوشمند و مستقل توانست با انباشت و مطالعه نتایج انبوه این تجربیات تلخ اما گرانسنگ دستاوردهای متعددی را بومیسازی کند و امروز شاهدیم که همچنان متکی به حمایت بخش گستردهای از جامعه لبنان، با هوشمندی بیشتری در مقابل توطئه خلعسلاح و ایجاد جنگ داخلی در لبنان، بنبست راهبردی دیگری را به آمریکا، رژیمصهیونیستی و کشورهای منطقه وابسته به آنها تحمیل کند و در واقع از این مرحله، توطئه سیاسی و امنیتی طرف مقابل هم سربلند بیرون آید.