زیاده‌طلبان سینما مشغول کارند؟!

وزیر ارشاد در نشست رسانه‌ای خود اعلام کرد که کمیته انتخاب نماینده اسکار به خانه سینما محول نخواهد شد. چند هفته قبل بود که در همین ستون نسبت به این جا‌به‌جایی هشدار داده و تبعات این واگذاری و اشتباه استراتژیک را برشمرده بودم. البته اخیرا و پس از نزدیک به دو هفته از اعلام وزیر، خانه سینما طی بیانیه‌ای از مسئولیت کمیته انتخاب انصراف داد! دراین اعلامیه طوری موضع‌گیری شده بود که گویا چون خواسته‌های خانه برآورده نشده، بنابراین به چنین تصمیمی نائل آمده‌اند.
کد خبر: ۱۵۱۸۹۵۷
نویسنده محمدتقی فهیم | منتقد سینما
 
حالا معلوم نیست که ارشاد منصرف شده یا خانه سینما، ولی فرقی هم نمی‌کند، از آنجا که این رویه تصحیح شد، موضوع را ادامه نمی‌دهم و صرفا به منظور برجسته‌سازی این حسن خلق وزیر محترم در زمینه انتقاد‌پذیری است که به آن اشاره شد اما قضیه به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ چنانچه شنیده شده مدیریت جدید بنیاد سینمایی فارابی از ناحیه برخی سیاست‌های تازه‌اش زیر فشار زیاده‌خواهان و برخی لابی‌ها قرار دارد. مثلا در یک نمونه از این قضایا، تصمیم به متوقف کردن پروژه ساخت فیلم «چشمهایش» نوشته بزرگ‌علوی به کارگردانی بهمن فرمان‌آرا است. تصمیم فیلمساز محترم در ۸۵ سالگی به ساخت فیلم، آن‌هم در این مقیاس بزرگ نه تنها مذموم نیست که حتی جای امیدسازی هم دارد، بنابراین مشکل، مخالفت با فیلم ساختن این کارگردان پیشکسوت نیست چنانچه همین الان در آن‌سوی آب‌ها کلینت ایستوود ۹۵ساله درحال ساخت فیلم است (با این تفاوت که ایشان از جیب مبارک چنین ریسکی را پیشه ساخته است نه با بودجه عمومی و وجود خیل جوانان بیکار) و حتی به نظر نگارنده بی‌احترامی ایشان به سیمرغ‌های جشنواره فجر را هم می‌توان نادیده گرفت و کاری نداریم به این‌که ایشان چند سال قبل سیمرغ‌های با بودجه همین فارابی را پس فرستاد. ضمن این‌که اساسا هر اقتباسی از ادبیات غنی ایران می‌تواند سینمای فقیر ایران را تکان دهد. البته مسأله اصلی و مهم‌تر به این قضیه برمی‌گردد که در وضعیت از لحاظ کنونی سیاسی-اجتماعی، ساخت فیلم و اقتباس از روی رمان چشمهایش چه اولویتی دارد که مدیریت دولتی باید بابت تولید آن ۶۰میلیارد هزینه کند، آن‌هم در شرایطی که موضوعات بر زمین مانده به‌روز زیادی وجود دارند و حتی کتاب‌های با اهمیت و اولی‌تری در قفسه کتابخانه‌ها درحال خاک خوردن است، کتاب‌های مناسب اقتباس که حتی التفات به آن وظیفه و تعهد دستگاه فرهنگی کشور شناخته می‌شود، از قبیل زمین سوخته، برخی آثارنادر ابراهیمی،محمود دولت‌آبادی،رضا امیرخانی وحتی بعضی از رمان‌های عامه‌پسندی که باعث جلب و جذب مخاطبان انبوه به سالن‌ها می‌شود و...نه این‌که چنین سرمایه‌گزاری بزرگی برای رمانی عشقی با رویکرد محتوایی غیروگرایش فلسفه ماتریالیستی درلایه‌های زیرین‌ آن صورت بگیرد.حالا اخباری به گوش می‌رسد که برخی ذی‌نفوذ‌ها، لابی‌ها و جریانات جناحی-سیاسی به انحای مختلف مترصد راه‌اندازی این پروژه و جذب سرمایه‌ توسط منابع عمومی از جمله بنیاد سینمایی فارابی هستند، یعنی به جای بازخواست هدر دهنده ۱۵میلیارد از بیت‌المال و تصویب پروژه، بازهم با انتصاب و تثبیت عوامل چنین اشتباه و غلطی، خواسته و ناخواسته گذر نفوذ حامیان پروژه را دارند هموار می‌کنند. از جمله ادله مدافعان و واسطه‌ها براین گزاره تاکید دارد که چون تا به حال چیزی معادل ۱۵ میلیارد هزینه پیش تولید و کلید زدن پروژه شده، پس طریق منطقی، تامین بودجه چند ۱۰میلیاردی فیلم است اما به مصداق ضرب‌المثل معروف باید گفت که «از هرجا جلو ضرر گرفته شود، منفعت است» سوخت هزینه تا اینجا به مراتب عقلانی‌تر است تا سرمایه‌گذاری بزرگی روی فیلم و کارگردانی که براساس تجربه آثار قبلی‌اش، می‌توان گیشه‌ای شکست‌خورده‌ برایش پیش‌بینی کرد‌. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰