بایسته‌های مذاکرات احتمالی با تروئیکا
«جام‌جم» از بی‌اعتمادی فزاینده ایران به اروپا و مسیر دشوار گفت‌وگوها در فضای پساجنگ ۱۲روزه گزارش می‌دهد

بایسته‌های مذاکرات احتمالی با تروئیکا

مذاکره به‌مثابه حلقه‌ای از جنگ ترکیبی

ضربه به مراکز هسته‌ای در جنگ ۱۲ روزه، جدیدترین حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران بود که رسما مسئولیت آن‌را به عهده گرفتند اما اولین ضربه به توان هسته‌ای ما نبود.
کد خبر: ۱۵۱۹۰۸۶
نویسنده سپهر خلجی / استادیار دانشگاه
 
جنگ علیه توان هسته‌ای ایران در طول سه دهه در قالب جنگ ترکیبی و به اشکال مختلف دنبال شده که آسیب‌های آن کمتر از جنگ مستقیم نبوده است:
۱) آمریکا با همکاری شرکای راهبردی خود سال‌هاست صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را به شدیدترین وجه ممکن تحریم و ایران را به‌عنوان عضو آژانس و معاهده عدم اشاعه، از حقوق خود در دست‌یابی به تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای محروم و در مسیر کسب حقوق هسته‌ای ما اخلال کرده است. 
۲) با سازماندهی حملات سایبری متوالی در بازه‌های زمانی مختلف عملا جنگ سایبری علیه تاسیسات هسته‌ای ایران ‌راه انداختند. حمله سایبری «استاکس‌نت» به تاسیسات نطنز مشترکا توسط آمریکا و اسرائیل اجرا شد. 
۳) علاوه بر تحریم و ضربه سایبری، همزمان ترور را نیز در دستور کار خود داشتند. از یک دهه قبل موج ترور دانشمندان و فعالان دانش هسته‌ای ایران را اجرا کردند که شهادت شخصیت‌هایی همچون شهریاری، علی‌محمدی، رضایی‌نژاد، احمدی‌روشن و... نمونه‌هایی از آن بوده است. 
۴) همچنین در تمام این سال‌ها خرابکاری‌های فیزیکی در مراکز هسته‌ای در تاسیسات نطنز و... را از طریق جاسوسان و مزدوران خود به اجرا گذاشتند که نمونه‌های متعددی برای آن وجود دارد. 
۵) حمله مستقیم به تاسیسات هسته‌ای روی زمین و زیر زمین در فردو، نطنز و اصفهان با بمب‌های سنگرشکن در واقع جدیدترین مرحله از سلسله اقدامات آمریکا علیه توان هسته‌ای و در ادامه جنگی است که سه‌دهه قدمت دارد. 
همه این اقدامات جنایتکارانه درحالی صورت گرفت که ایران عضوآژانس و عضو معاهده ان‌پی‌تی است، ناظران و بازرسان آژانس در ایران حضور داشتند، دوربین‌های نظارتی به‌طور حداکثری در مراکز هسته‌ای ایران نصب بوده و ایران در تمام این سال‌ها به‌طور متناوب و دوره‌ای با آمریکا و اروپا مذاکره کرده که در مقطعی به برجام منتهی و بعد از برجام نیز به‌رغم خروج آمریکا و بدعهدی اروپا، ایران همچنان پای میز مذاکره بوده است. 
در تمام این ادوار مذاکره نه به‌عنوان مسیری برای حل و فصل اختلافات بلکه به‌عنوان ابزاری در چارچوب جنگ ترکیبی علیه ایران و با هدف ضربه به منافع ملی و محروم‌کردن کشور از حقوق هسته‌ای عمل کرده است. در هر دوره از مذاکرات به‌جای گشایش در مساله هسته‌ای محدودیت جدیدی بر آن اعمال و نظارت حداکثری بر آن نیز در دستور دائمی مذاکرات قرار گرفت و تداوم مذاکرات هیچ‌گاه به کاهش تحریم‌ها منجر نشد. 
در شرایطی که طرف مقابل با هر روشی حتی در بستر مذاکره کمر به انهدام صنعت هسته‌ای ایران بسته و رسما بر ضرورت نابودی آن تاکید دارد و در جدیدترین اقدام سنگین‌ترین حمله آشکار نظامی را برای نابودی آن انجام داده، منطقا ادامه مذاکره باید در چارچوب جنگ ترکیبی و با هدف ضربه به باقیمانده توان هسته‌ای مورد توجه قرار بگیرد. اگرچه عده‌ای در ایران مذاکره را فرصتی برای کاهش تنش و رسیدن به راه‌حل تبلیغ می‌کنند اما تجربه به‌ویژه در ماه‌های اخیر نشان داده که در بستر جنگ ترکیبی مذاکره فرصتی برای یافتن راه‌حل نیست بلکه ابزاری موازی است برای ضربه و تسلیم و تکمیل اقدامات قبلی؛ به‌عبارتی پله‌کردن مذاکره برای ورود در سایر موضوعات. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰