نمی‌خواستم مجری و گوینده باشم، مرا دعوت کردند
بهمن هاشمی، راوی بی‌ادعا و طناز دوبله ایران در گفت‌وگو با «قاب کوچک»:

نمی‌خواستم مجری و گوینده باشم، مرا دعوت کردند

بهمن هاشمی، هنرمند برجسته و چهره‌ ماندگاردرعرصه دوبله ایران، داستان هنری خود را از دل خیابان‌های شلوغ و پرهیاهوی تهران آغاز کرد و با تلاشی بی‌وقفه و همتی مثال‌زدنی، قدم به استودیوهای دوبله نهاد؛ جایی که هیچ‌گاه آن‌قدر رسمی و خشک نشد که لطافت ذاتی و طنازی درونی‌اش را از دست بدهد.
کد خبر: ۱۵۲۰۰۱۷
نویسنده معصومه نورزاد - گروه قاب‌کوچک
 
وی که متولد اول مرداد ۱۳۴۱ با نام اصلی اکبر میرزاهاشمی است، مسیر هنری خود را به ‌دور از نقشه‌ها و برنامه‌ریزی‌های دقیق، به شکلی بداهه و مبتنی بر استعداد و فرصت، از مجری‌گری زنده تلویزیونی آغاز کرد و به پشت میکروفن دوبله رسید؛ سفری هنری و پرفرازونشیب که نمادی از صبر، پشتکار و عشق به هنر بود. بهمن هاشمی، راوی پیشکسوت و بی‌ادعا و طنزپردازی است که به تصاویر جان و روحی تازه می‌بخشد.ورود او به دنیای دوبله با آزمونی از سوی کیومرث صالح‌نیا، مدیر گروه ورزش شبکه دو، همراه با همکاری و همراهی خسرو خسروشاهی آغاز شد؛ از آن زمان تاکنون صدای گرم و اصیل او نقش‌های ماندگار و متمایزی خلق کرده است. همکاری‌اش با بزرگان این عرصه چون بهرام زند و ناصر طهماسب زبانزد خاص و عام بوده و همواره به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی دوبله ایران شناخته می‌شود. آنچه این صدای وفادار و بی‌تکلف را از سایرین متمایز می‌کند، نگاه عمیق، عاشقانه و متعهدانه‌اش به هنر دوبله است؛ بهمن هاشمی دوبله را نه صرفا یک شغل بلکه عشقی جاودانه و پرشور می‌داند که تنها با وفاداری، صبر و پشتکار بی‌وقفه در آن ماندگار شد. امروز، پس از گذشت چند دهه فعالیت مداوم در عرصه اجرا، بازیگری، مدیریت دوبلاژ و تهیه‌کنندگی، بهمن هاشمی همچنان با همان طنازی ویژه و بی‌مانند خود می‌درخشد؛ صدایی که در یاد مخاطبان نقش بسته و جایگاه خود را در تاریخ دوبله ایران حفظ کرده است. بهمن هاشمی هنرمندی است که وقتی درباره دوبله سخن می‌گوید، همچون یک شاعر، نقش‌ها را زندگی می‌کند و با نگاهی طنزآمیز و جذاب از روزهای نخستین ورودش به دنیای دوبله می‌گوید؛ روزهایی که نه از روی انتخاب شخصی بلکه براساس «خواست مقدر خداوند» به این مسیر هدایت شد. او روایت زندگی و کارنامه حرفه‌ای خود را در گفت‌وگویی صمیمانه با قاب کوچک تلویزیون بازگو کرده است؛ روایتی که آشکار می‌سازد عشق، وفاداری و استقلال سه اصل محوری و همیشگی در زندگی حرفه‌ای‌اش بوده‌است. هاشمی درباره ورود خود به عرصه صدا و تصویر چنین بیان می‌کند: «نمی‌خواستم مجری و گوینده باشم، مرا دعوت کردند و همین باعث تغییر مسیر زندگی‌ام شد.» نخستین‌ بار صدایش در خیابان، در لابراتوار عکس آریا شنیده شد؛ زمانی که زنده‌یاد جمشید راهول، عکاس برجسته روزنامه «دنیای ورزش»، استعداد نهفته‌اش را کشف کرد و زمینه حضور او را در تلویزیون فراهم‌ساخت. بدین ترتیب، در شبکه دو و در حضور کیومرث صالح‌نیا، مدیر گروه ورزش، نخستین آزمون رسمی صدای او شکل‌گرفت و پایه‌گذار ورودش به دنیای هنر شد. به باور هاشمی، اساس و رکن اصلی کار در عرصه دوبلاژ وفاداری بی‌چون‌وچرا به نقش و کاراکتری است که به‌جای آن سخن می‌گوید. صدایش چنان گرم و باورپذیر بود که همکاران و مخاطبان گمان می‌کردند وی سال‌ها در این حرفه حضور مستمر داشته است. هاشمی زندگی شخصی خود را کاملا از کار و حرفه‌اش جدا می‌داند و معتقد است شخصیت‌هایی که به‌جای آنها صحبت می‌کند، تأثیر عمیقی بر شخصیت واقعی او ندارند. جمله‌ای کوتاه اما پرمغز و تأمل‌برانگیز همیشه بر زبان او جاری است: «همه را دوست دارم و هرکس مرا دوست ندارد، مشکل از اوست.» آغاز فعالیت دوبله بهمن هاشمی با همکاری در سریال «ناوارو» به مدیریت مرحوم بهرام زند رقم خورد. اما نقطه عطف واقعی کارنامه‌اش، آزمونی بود که خسروخسروشاهی، دوبلور برجسته و استاد بزرگ دوبله، از او گرفت؛ آزمونی ساده با جمله‌ای کوتاه: «چای می‌نوشی یا قهوه؟» همین جمله سرنوشت حرفه‌ای او را رقم زد و باعث شد با معرفی خسروشاهی، کارت کارآموزی خود را از انجمن دوبلاژ دریافت کند. نخستین نقش بلند و جدی او در فیلم «نانی و مانی» به مدیریت هنرمند توانمند، رفعت هاشم‌پور بود. 
هاشمی دوبله را بیش از آن‌که یک شغل بداند،عشق، هنر و سرگرمی روح‌نواز می‌خواند. اومی‌گوید:«دوبله برای من خستگی ندارد، مگر از نظر محدودیت‌های بودجه‌ای. هرگز خود را از نظر مالی به آن وابسته نکردم؛ محدود کردن درآمد به دوبله خطایی بزرگ است.» 
او بیش از ۱۱سال است که به‌عنوان مدیر دوبلاژ مشغول فعالیت است و درحال‌حاضر مدیریت دوبلاژ فیلم سینمایی آمریکایی «سر کوه» را بر عهده دارد. هنرمند پیشکسوت دوبله معتقد است: پرداختن به رخدادهای تلخ و ناگوار جهان، سودمند نیست و تنها استرس را افزایش می‌دهد. از نظر هاشمی، استرس بزرگ‌ترین دشمن انسان و «مادر همه بیماری‌ها» محسوب می‌شود. سلامتی در نگاه او بالاترین موهبت به شمار می‌رود و آرامش واقعی در نداشتن نیازهای مفرط و وابستگی به جامعه اطراف نهفته است. درباره فناوری نیز معتقد است که پیشرفت جهان امری اجتناب‌ناپذیر است و لزوما منفی نیست؛ بلکه باید با هوشمندی و آگاهی آن را پذیرفت. هاشمی درباره زندگی می‌گوید: «زندگی را خیلی جدی نمی‌گیرم و به اتفاقات غم‌انگیز جهان توجه چندانی ندارم اما آدم‌های خشک و عبوس روحیه‌ام را به‌هم‌می‌ریزند.» این جمله ساده و گویا به‌خوبی او را معرفی می‌کند؛ مردی که به دور از دغدغه‌های پیچیده و پرتکلف دنیای امروز، مسیر خود را به شکلی ساده، مؤثر و ماندگار طی کرده است. بهمن هاشمی، دوبلور پیشکسوت و صدای ماندگار تلویزیون، در یکی از خاطرات خود به همکاری با ابوالحسن تهامی در دوبله سریال «پیگرد» اشاره می‌کند. 
او می‌گوید: آقای تهامی مشغول دوبله سریالی به نام پیگرد بود. یک روز به من گفت: «برو تیتر را تو بگو». خودش ۹۰ قسمت را دوبله کرده بود، اما آن روز خواست من تیتر آن قسمت را بگویم. ما دو نفر آنونس‌گو بودیم و این هم یکی از آن همکاری‌های خاطره‌انگیز و صمیمی بود. اما شاید یکی از مهم‌ترین لحظات حرفه‌ای بهمن هاشمی، مربوط به زمانی باشد که در سریال پرطرفدار «قصه‌های جزیره» با تصمیمی مواجه شد که وفاداری‌اش به مخاطب و همکار را نشان داد. در آن زمان، علیرضا باشکندی ۵۰ قسمت از این سریال را گویندگی کرده بود اما به‌دلیل اختلاف‌نظر از ادامه همکاری منصرف شد. در ادامه از بهمن هاشمی خواسته شد که جایگزین باشکندی شده و رل را ادامه دهد اما او با درک جایگاه حرفه‌ای همکارش و حفظ حرمت صدای تثبیت‌شده شخصیت، پیشنهاد را نپذیرفت. 
وی تاکید کرد: به احترام علاقه‌ مخاطبان به صدای همکارم و حفظ یکدستی سریال، قبول نکردم. باور داشتم که صدای باشکندی بخشی از هویت این کاراکتر شده و نمی‌خواستم این پیوستگی رابشکنم. او در قبال همکاران جوان و تازه‌وارد مسئولیت‌پذیر است و بیان می‌کند که اگر قرار باشد کاری مؤثر و ماندگار برای دوبلاژ انجام دهد، فراهم‌کردن اسپانسر و حمایت مالی برای نسل تازه و جوانان مستعد خواهد بود. به باور او، واحد دوبلاژ با حضور آقای شکیبا پویاتر شده است، چراکه وی خود و دیگران را به صمیمانه‌ترین شکل ممکن دوست دارد و همین علاقه و مهربانی موجب رشد و شکوفایی این بخش مهم هنری شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰