
ایشان در سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشودند؛ شهری که قلب تپنده معرفت اهلبیت(ع) بود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در کنار امام کاظم(ع) سپری کردند و از همان آغاز با فضای علم، دعا، عبادت و آشنایی با متون قرآنی و حدیثی پرورش یافتند. از همین رو، سیره فردی حضرت معصومه(س) با دانشطلبی و بندگی خداوند گره خورده بود. نقل شده است که ایشان از همان جوانی مجالس علمی و پاسخ به پرسشهای دینی را برعهده میگرفتند و جایگاه علمی ویژهای در میان بانوان مدینه داشتند.
از نظر زندگی فردی، حضرت معصومه(س) در سادهزیستی و معنویت الگویی کمنظیر بودند. زندگی ایشان، اگرچه کوتاه بود، اما با عبادت، تقوا و پیروی از پدر بزرگوارشان امام کاظم(ع) و سپس برادرشان امام رضا(ع) همراه شد. آنچه ایشان را ممتاز میکرد، پیوند «زندگی شخصی» با «مسیر بزرگ تاریخی اهلبیت» بود.
هجرت ایشان به سوی ایران، یک سفر صرفاً خانوادگی نبود. در دل این سفر، معنای عمیق وفاداری به ولایت و همراهی با جریان هدایت نهفته است. حضرت معصومه(س) با این حرکت نشان دادند که زن میتواند در بزنگاههای حساس تاریخ، نقشی همتراز با مردان ایفا کند و زمینهساز تحولی تمدنی شود.
اقامت ۱۷ روزه ایشان در قم، با وجود بیماری و رنج، پر از نشانههای معنوی بود. در همین مدت کوتاه، مردم قم از حضور ایشان بهرهمند شدند و این شهر به برکت وجود ایشان مسیر تازهای در تاریخ یافت. وفات حضرت در سال ۲۰۱ هجری و دفن در قم، آغازگر دورانی شد که در آن این شهر به قطب علمی و معرفتی شیعه تبدیل گردید.
علمای شیعه در طول تاریخ همواره بر شأن و منزلت حضرت معصومه(س) تأکید داشتهاند.
شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال، ایشان را بانویی عالِمه و فاضله معرفی میکند و بر نقش معنوی و علمی ایشان در قم تأکید دارد. او مینویسد که وجود بارگاه حضرت معصومه(س) سبب نزول برکات و توجه خاص اهلبیت(ع) به قم شده است.
علامه طباطبایی نیز در تفسیر و نوشتههای خود بارها به قم و جایگاه آن اشاره میکند و معتقد است که بسیاری از برکات علمی حوزه قم، در حقیقت به برکت حضور حضرت معصومه(س) و جایگاه معنوی ایشان در این شهر است.
در ادبیات دینی مردم قم نیز، ایشان به عنوان «کریمه اهلبیت» شناخته میشوند؛ لقبی که مرحوم آیتالله سید محمود مرعشی نجفی آن را نقل کرده و نشاندهنده مقام والای ایشان در نزد اهلبیت(ع) است.
امروز، وقتی از قم بهعنوان «پایتخت علمی تشیع» سخن میگوییم، باید بدانیم که این جایگاه تنها یک توسعه تاریخی نیست، بلکه میراث زندگی و هجرت بانویی است که پیوند میان زندگی فردی، معرفت دینی و حرکت تمدنی را در تاریخ به نمایش گذاشت.