آمار منتشرشده از بخشهای مختلف جشنواره، که براساس دادههای رسمی بنیاد سینمایی فارابی و دبیرخانه جشنواره استخراج شده، یک نکته کلیدی را آشکار میکند: عقبنشینی کمی که میتواند کیفیت و تاثیرگذاری فرهنگی این رویداد را تحتالشعاع قرار دهد. درحالی که دوره سیوششم (۱۴۰۳) با تنوع ژانری و تعدد فیلمها فضایی پرجنبوجوش ایجاد کرد، ارقام امسال خبر از یک روند نزولی میدهند که ریشه در مشکلات عمیقتری درتولید سینمای کودک درایران دارد.به همین بهانه نگاه جزییتری به آمارها داشتهایم ومشکلات سینمای کودک ونوجوان راکه درسالهای گذشته سوژه ثابت رسانههای کشوربوده،بررسی کردهایم.
عقبنشینی ۳۸ درصدی
بخش مسابقه ملی فیلمهای بلند داستانی، که در دوره سیوششم با حضور ۱۳ اثر منتخب یکی از غنیترین فصلهای رقابتی بود، امسال تنها ۸ فیلم را در رقابت دارد. فیلمهایی مانند «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و «رویای پفکی» اثر مهدی رجبی در دوره قبل، طیف متنوعی از داستانها را پوشش میدادند. در مقابل، دوره جاری با آثاری چون «بچه مردم» به کارگردانی محمود کریمی و «چشم بادومی» ساخته ابراهیم امینی، هرچند از نظر کیفی قابل دفاعاند اما کاهش پنج فیلم نسبت به سال قبل ، این کاهش نه تنها بر غنای بخش ملی اثر میگذارد بلکه نشاندهنده چالشهای بزرگتری در تولید فیلمهای کودک است.
این افت تولیدات شاید در نگاه اول نشان از دلزدگی فیلمسازان کودک نسبت به آن باشد اما علت این دلزدگی کمتوجهی مدیران سینمایی نسبت به این گونه از سینما است. بهعنوان مثال فرزاد اژدری، یکی از فیلمسازان سینمای کودک، در مصاحبهای که اخیرا با روزنامه جوان داشته تاکید کرده که مدیران سینمایی به او پیشنهاد کردهاند بهجای فیلم کودک، کمدی بسازد، زیرا بازار آن سودآورتر است. او میگوید: «گاهی تصور میشود شاید من دیگر موضوعی برای ساخت نداشتم یا انگیزهام را از دست دادم اما واقعیت این است که شرایط تولید برای سینمای کودک بسیار دشوار شده و حمایتها کافی نیست.»
این روند نزولی ریشه در عوامل متعددی دارد. براساس گزارشهایی که در رسانهها منتشر شده، کمبود بودجه یکی از اصلیترین دلایل افول تولیدات کودک است. همچنین پوران درخشنده، فیلمساز برجسته، در گفتوگویی عنوان کرده: «در عرصه سینمای کودک و نوجوان نباید دنبال کسب درآمد باشید زیرا مربوط به بچهها و آینده کشور است.» او اشاره میکند که کودکان ایرانی تولیدات داخلی را کمتر میبینند، زیرا کیفیت و جذابیت آنها با آثار خارجی رقابت نمیکند. این نظر با آمار جشنواره همخوانی دارد: ثبتنام آثار داخلی از بیش از ۵۰۰ اثر در سال ۱۴۰۳ به حدود ۳۵۰ اثر در ۱۴۰۴ کاهش یافته، با نرخ پذیرش حدود ۱۰ درصد.
تنوع جغرافیایی در سایه کاهش کمی
مقایسه بخش بینالملل نیز تصویری مشابه ارائه میدهد. در دوره سیوششم، ۱۷۶ اثر از ۴۸ کشور درخواست حضور دادند و ۱۴ فیلم روی پرده رفتند؛ آثاری از چین، روسیه، فرانسه و دیگر کشورها در جشنواره حضور داشتند که فرهنگهای گوناگون را به جشنواره آوردند. امسال اما ۱۸۳ اثر خارجی بررسیشد و تنها ۱۲ فیلم (۹ خارجی و ۳ ایرانی) انتخاب شدهاند. این آثار شامل «طوفان» از چین، «درانیکی» از روسیه، «میان صخرهها و ابرها» از پرو/شیلی، «هانی» از دانمارک، «مری آنینگ» از سوئیس/بلژیک/فرانسه، «ماهی در قلاب» از تاجیکستان/ایران، «خانم بوتس» از کانادا، «قصههای باغ جادو» از چک/اسلواکی/اسلوونی/فرانسه، و «مخفیگاه» از کره، به علاوه آثار ایرانی «بچه مردم»، «چشم بادومی» و «موی گرگ» است. کاهش دو فیلم شاید کوچک به نظر برسد اما همراه با افت بخش ملی، روندی کلی را نشان میدهد.
امیر مشهدیعباس، مدیرکل سابق امور سینمایی و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در این رابطه میگوید: «سینمای کودک ایران دچار بیمهری و مدیریت غلط است. سرمایهداری در سینمای کودک رشد کرده و آثار باسمهای و کهنه تولید میشود.» این بیمهری به بخش بینالملل هم سرایت کرده، جایی که تنوع جغرافیایی حفظ شده اما تعداد آثار کاهش یافته. بهعبارت دیگر از طرفی کیفیت پایین تولیدات داخلی، از جمله داستانهای بیرمق و از طرف دیگر پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به پلتفرمهای نمایش خانگی، حضور کودکان در سینما را کاهش داده که این بهخودی خود زنگ خطری برای سینمای کودک محسوب میشود.
از امید به محدودیت
افت تعداد آثار در بخشهای دیگر نیز ادامه دارد. بخش مسابقه کوتاه داستانی ملی از ۲۰ اثر در ۱۴۰۳ به ۱۵ اثر در ۱۴۰۴ رسیده، که اغلب حاصل کار فیلمسازان نوجوان است. در دوره قبل، موضوعات متنوعی مانند محیطزیست و دوستی پوشش داده میشد اما امسال بیشتر به داستانهای خانوادگی محدود شده. در بخش انیمیشن نیز آثار حاضر در جشنواره از ۱۰ به ۷ اثر کاهش یافته، که فرصت رقابت را محدودتر کرده است. در مجموع، از بیش از ۶۰ اثر در تمام بخشها در ۱۴۰۳ به ۴۲ اثر در ۱۴۰۴ رسیدهایم. این افت بر تعداد سانسها تأثیر میگذراد و احتمالا سانسهای جشنواره حدود ۲۰۰ سانس به ۱۵۰ سانس کاهش یافته، هرچند ۱۸ استان همچنان میزبان برخی آثار هستند.
دلایل ریشهای افول سینمای کودک
این آمار آینهای از وضعیت کلی تولید سینمای کودک در ایران است. سینمای کودک ایران بهدلایل مختلف بیش از یک دهه است که وارد رکود شده. در اینگونه سینمایی زمانی (در دهههای ۶۰ و ۷۰)، فیلمسازانی مانند عباس کیارستمی و مجید مجیدی جریانسازی کردند اما امروز دیرزمانی است که هیچ فیلم ماندگاری برای کودک تولید نشده. جریانی که سینما را با کمدیهای عامهپسند قبضه کرده، مانع تولید فیلمهای کودک میشود. کمبود سرمایهگذاری جدی موجب کاهش تولیدات باکیفیت شده و نگرانیهای فرهنگی ایجاد کرده. عدم اکران مناسب و شرایط نامناسب، فیلمسازان را به ژانرهای دیگر سوق داده. همچنین مجید زینالعابدین، مدیر پیشین سازمان سینمایی فارابی و دبیر سیوششمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان در نشست بررسی ادوار این جشنواره گفت: سرمایهگذاری در حوزه سینمای کودک در کشور بهاندازه قرارداد یک بازیکن فوتبال هم نیست، که این خود نشاندهنده اولویت پایین این حوزه در نظام فرهنگی کشور است.
لزوم بازنگری در سیاستها
این مقایسه نشان میدهد که جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان در فاصله یک سال، از نظر کمی کوچکتر شده است. دوره سیوششم با حجم آثار و تنوع موضوعات مخاطبان بیشتری جذب کرد، در حالی که دوره سیوهفتم با تعداد کمتر، شاید بر کیفیت تمرکز کند اما گستره تاثیرگذاری سابق را ندارد. این روند، هم هشدار و هم فرصتی برای بازنگری در سیاستهاست.
جشنواره باید تعامل جدیتری با فیلمسازان داشته باشد. حفظ تعادل میان کمیت و کیفیت، لازمه تداوم «شکوه رویاهای کودکانه» است. در نهایت، اگر حمایتهای دولتی افزایش یابد و بخش خصوصی تشویق شود، سینمای کودک میتواند احیا شده و نسل جدید را با آثار ایرانی تغذیه کند.