حجاب در حقیقت، یک قرارداد اجتماعی-الهی است که ساختار جامعه و نقش زن در آن را از منظر توحیدی تعریف میکند. این پوشش، نهتنها یک تکلیف فردی بلکه یک اصل بنیادین در ساختار هویت ملی و دینی است که باید در برابر هجمههای فرهنگی محافظت شود. هویت زن مسلمان بر پایه همین مفهوم شکل میگیرد؛ هویتی که خود را مقید به مفاهیم متعالی میداند و اصالت خود را در تقابل با سلیقههای زودگذر جهان غرب جستوجو میکند.
آموزههای الهی درباره حجاب
اساس و ریشه هر حکمی در دین مبین اسلام، قرآن کریم است. آیات متعددی در قرآن شریف به مسأله حجاب و عفاف اشاره دارند که مهمترین آنها در سوره نور و احزاب آمده است. این آیات، مبنای فقهی و شرعی این حکم را تشکیل میدهند و آن را از یک عرف اجتماعی به یک تکلیف الهی ارتقا میدهند.
آیات کلیدی قرآن کریم
سوره نور، آیه ۳۱: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیوبِهِنَّ وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِأَبْعُولِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ أَبْعُولِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ أَبْعُولِهِنَّ أَوْ إِخْوَٰنِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَٰنِهِنَّ أَوْ بَنِى أُخْوَٰتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَٰنُهُنَّ أَوِ التَّٰبِعِینَ غَیرِ أُولِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَآءِ وَ لَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» این آیه با تأکید بر غض بصر و حفظ فرج، رعایت پوشش را برای حفظ عفت فردی و اجتماعی ضروری میداند. عبارت «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن» به صراحت بر لزوم پوشش مو و سینه توسط خمار (روسری) دلالت دارد. سوره احزاب، آیه ۵۹: «یا أَیهَا النَّبِی قُل لِّأَزْوَاجِک وَ بَنَاتِک وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِک أَدْنَىٰ أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا» این آیه دستور به پوشیدن جلباب (پوشش سراسری) میدهد تا زنان مؤمنه از زنان دیگر شناخته شوند و از آزار و اذیت مصون بمانند. این نشان میدهد که حجاب، یک سپر حمایتی در برابر تعرضات اجتماعی است. این آیات نشان میدهد که حجاب نهتنها برای حفظ فرد از آسیبهای اخلاقی، بلکه برای سلامت عمومی جامعه نیز واجب شمرده شده است. حفظ نظم اخلاقی جامعه مستلزم رعایت این احکام از سوی تمام اعضای آن، اعم از زن و مرد، است.
دیدگاه امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
حضرت امام خمینی (ره)، حجاب را یکی از ارکان عزت زن و استقلال کشور میدانستند. ایشان بهشدت مخالف این برداشت بودند که حجاب، محدودیت یا عقبماندگی ایجاد میکند بلکه آن را رهاییبخش از قید و بندهای فرهنگ مبتذل غربی قلمداد میکردند. ایشان حجاب را ضامن استقلال و عزت زن دانسته و فرمودهاند: «زن باید در میدان باشد، اما با حفظ آن چیزى که اسلام براى او مقرر کرده است؛ این براى احترام به زن است، نه تحقیر او.» امام خمینی (ره) در تبیین این دیدگاه، بر دو نکته تأکید داشتند: اولا، حجاب موجب میشود زن به عنوان یک انسان با کرامت دیده شود، نه کالایی برای عرضه. ثانیا، ایشان حجاب را عامل مصونیت زن در میدانهای اجتماعی میدانستند و بر مسئولیت حکومت اسلامی در صیانت از این ارزش تأکید داشتند؛ چرا که عفاف عمومی، زیربنای سلامت یک حکومت اسلامی است.
دیدگاه آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی)، همواره بر اهمیت بنیادین حجاب در حفظ ساختار خانواده و هویت ملی تأکید کردهاند. ایشان حجاب را بخشی از «حفظ حیا و عفت عمومی» و از وظایف اصلی نظام اسلامی خواندهاند که حکومت موظف به اجرای آن است.
رهبر معظم انقلاب در تبیین پیامدهای بی حجابی میفرمایند: «بیعفتی و بیحجابی، ضربه به خانواده و جامعه است؛ این خواست دشمنان است که زن ایرانی با هویت و شخصیت خود فاصله بگیرد.» ایشان بارها هشدار دادهاند که ترویج بیحجابی، از ابزارهای جنگ نرم فرهنگی دشمنان علیه ملت ایران است. هدف دشمن، نه صرفا تغییر ظاهر افراد بلکه تخریب تدریجی باورهای دینی و اجتماعی است که حجاب نماد بیرونی آنهاست. بنابراین، دفاع از حجاب، دفاع از سنگرهای عقیدتی و فرهنگی کشور محسوب میشود. این دیدگاه، مسأله حجاب را از یک امر فردی صرف خارج کرده و آن را به یک مسأله امنیتی-فرهنگی ارتقا میدهد که نیازمند راهبردهای حکومتی منسجم است.
نظرات اندیشمندان جهان برای درک ابعاد عمیقتر مسأله
لازم است نگاهی به دیدگاههای متفکران غیرمسلمان نیز انداخته شود. بسیاری از این متفکران، با وجود عدم التزام دینی، به ماهیت انسانی حجاب و آثار آن اشاره کردهاند و آن را نه یک ظلم، بلکه یک انتخاب آگاهانه یا یک ساختار حمایتی دانستهاند. به عنوان نمونه، کارن آرمسترانگ، محقق غربی و تاریخنگار ادیان، میگوید: «حجاب، انتخابی آگاهانه از سوی زنان مسلمان برای رهایی از فشارهای ظاهری و تجاری بر بدن زن است. این پوشش، مرزهایی را مشخص میکند که بر اساس آن، ارزش زن به جوهر وجودی او وابسته است نه به نمای بیرونی.» همچنین جان اسپوزیتو، استاد روابط بینالملل و اسلامشناس برجسته، حجاب را نشانه مقاومت فرهنگی در برابر سلطه نمادهای غربی میداند. از دیدگاه او، حجاب به عنوان یک نماد، به زنان مسلمان اجازه میدهد تا هویت خود را در تقابل با جهانبینی مادی غرب تعریف کنند و از تکرار کلیشههای ارائه شده توسط رسانههای جمعی فاصله بگیرند. این دیدگاهها نشان میدهد که مفهوم حجاب، فراتر از مرزهای دینی، به عنوان یک رویکرد ارزشی در برابر مصرفگرایی و کالاییسازی بدن انسان در جوامع مدرن مطرح شده است.
پروژه دشمنان و خطر بیبندوباری در سالهای اخیر
دشمنان آشکار و پنهان نظام اسلامی، با بهرهگیری گسترده از رسانهها و شبکههای اجتماعی، در حال القای بیحجابی و بیبندوباری بهعنوان «مدرنیته» و «آزادی پیشرو» هستند. این پروژه، یک عملیات پیچیده سایبری-فرهنگی است که با هدف تخریب بنیان خانواده، از بین بردن حیا در جامعه و کاهش سرمایه اجتماعی امت اسلامی صورت میگیرد. این تهاجم فرهنگی دارای مؤلفههای زیر است: ۱-کالاییسازی بدن زن: ترویج استفاده از بدن زن به عنوان ابزاری برای جذب مخاطب و فروش محصول. ۲-شکستن قبحها: عادیسازی رفتارهایی که در فرهنگ اسلامی ناهنجار تلقی شده و مخل نظم عمومی است. ۳-القای اجبار بودن آزادی: جا انداختن این تصور که زن تنها زمانی آزاد است که از تمامی محدودیتهای دینی دست بردارد. سیاستمداران و اتاقهای فکر غربی به صراحت به این استراتژی اذعان دارند. برای نمونه، نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، آشکارا از لزوم تشویق شکستن حجاب در ایران برای «تضعیف هویت جامعه» سخن گفته است. این اعتراف، ماهیت سیاسی و هدفمند این جریان را بر ملا میسازد.
مسئولیت حکومت اسلامی بر اساس مبانی فقهی شیعه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حفظ عفت عمومی و جلوگیری از ترویج فساد (معروف به امر به معروف و نهی از منکر حکومتی) وظیفه حکومت اسلامی است. این مسئولیت ماهیتی چندوجهی دارد: ۱. جنبه حمایتی و ترویجی حکومت موظف است محیطی را فراهم آورد که رعایت حجاب برای بانوان مؤمن تسهیل شود؛ تبلیغ و تبیین: ارائه آموزشهای صحیح و مستدل درباره کرامت زن و فلسفه حجاب. حمایت از بانوان محجبه: ایجاد فضایی که زنان محجبه احساس امنیت و احترام اجتماعی کنند و از قضاوتهای نادرست مصون بمانند. تقویت نهاد خانواده: تقویت بنیانهای اخلاقی خانواده که بزرگترین حامی حجاب درونی افراد است. ۲. جنبه بازدارنده و اجرایی این جنبه شامل اقدامات قانونی برای مقابله با مظاهر آشکار بیبندوباری است که نظم عمومی جامعه را مخدوش میکند؛ ممانعت از اشاعه بیعفتی: اجرای قوانین مربوط به پوشش در اماکن عمومی. مقابله با رسانههای مفسدهانگیز: مسدودسازی و برخورد با شبکههای خارجی که به طور هدفمند در حال تخریب بنیانهای اخلاقی جامعه هستند. این مسئولیت سنگین، نیازمند ترکیبی از روشهای ایجابی (فرهنگی و تربیتی) و سلبی (قانونی و انتظامی) است تا تعادل میان آزادی فردی (در چهارچوب شرع) و حفظ سلامت جمعی برقرار گردد. قانون اساسی در اصل ۱۰۸، این وظیفه را برای قوه مجریه تعریف کرده است.
جمعبندی:
حجاب برای زن مسلمان ایرانی، نه یک اجبار، بلکه نماد آزادی واقعی، استقلال فکری و کرامت انسانی است. این ارزش، با آموزههای قرآن و سنت، فرمایشات امام خمینی (ره) که آن را رمز عزت زن میدانست، و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب که آن را سنگر دفاع در برابر جنگ نرم دشمن قلمداد میکردند، معنا یافته است.
حتی اندیشمندان منصف جهان نیز به این نکته اشاره کردهاند که حجاب میتواند ابزاری برای رهایی از دیکتاتوری زیباییشناسی مادی باشد. در جهان امروز که دشمنان با پروژههای پیچیده رسانهای بهدنبال تضعیف هویت زن مسلمان و فروپاشی ساختار خانوادهاند، مسئولیت حکومت اسلامی در صیانت از حیا و عفت عمومی، سنگی و راهبردی است. این صیانت باید با تکیه بر مبانی فقهی، تدابیر فرهنگی عمیق و اجرای قانونی منسجم صورت پذیرد تا هویت اسلامی جامعه ایرانی در برابر امواج سهمگین تهاجم فرهنگی، به سلامت حفظ شود. حجاب، باقیمانده و پرچمدار هویت زنی است که ارزش خود را در خالق خود مییابد، نه در بازار کالاهای گذرا.