جادوی عروسکها درواقع یک فیلم سینمایی است و از دل یک سریال بیرون آمده و قرار است در چند ماه آینده برای پخش در یکی از پلتفرمها آماده شود. جشنواره فیلم کودک و نوجوان بهانهای شد تا با کارگردان این اثر و چالشهای فیلمسازی برای کودکان گفتوگو کنیم.
داستان «جادوی عروسکها» به قصههای کهن برمیگردد. چه انگیزهای باعث شد بهسمت ساخت فیلم کودک بروید، بهویژه که این روزها ساخت فیلم کودک ریسک محسوب میشود؟
علاقهام به سینمای کودک از زمانی شروع شد که خداوند به من دو دختر دوقلو عطا کرد. با بزرگ شدن آنها و تماشای فیلمهای متعدد با هم، ناخودآگاه ذهنم بهسمت سینمای کودک رفت. همچنین سالها پیش با دوستی در زمینه ساخت تیزرهای تبلیغاتی و کارهای ویژوال همکاری میکردم و همیشه تلاشمان این بود که کارهایمان مدرن و بهروز باشد. جادوی عروسکها در واقع نسخه سینمایی سریالی به نام «قصه هزار افسون» است که قبلا ساختهام. داستان این فیلم به زمان حال و گذشته مرتبط است. یعنی اتفاقی از دهه ۵۰ آغاز میشود و تا امروز ادامه مییابد. در این داستان، کتابی به نام «هزار افسون» وجود دارد که مجموعهای از افسانههاست و اتفاقات طبیعت را رقم میزند. قصه حول محور یک شخصیت مثبت و یک شخصیت منفی که قصد دارد کتاب را بدزدد و از آن سوءاستفاده کند میگذرد. داستان از شب تولد پسری شروع میشود که پدر جراحش دیروقت به خانه رسیده و بهجای هدیهای مثل موبایل یا تبلت از یک دستفروش عروسکی برایش میخرد. این پسر که انتظار هدیه بهتری داشته، ناراحت میشود و آرزو میکند کاش این عروسک زنده شود تا بتواند با آن درددل کند. عروسک زنده میشود و از آن به بعد ماجراهای زیادی آغاز میشود. پسر همراه با دستفروشی که عروسک را از او خریدهاند گروهی تشکیل میدهند و تا پایان داستان پیش میروند تا هم کتاب «هزار افسون» را پیدا کنند و هم فردی را که گم شده نجات دهند.
به نظرتان ویژگی اصلی این فیلم کودک چیست؟
جادوی عروسکها تلفیقی از یک درام ایرانی و فناوری مدرن است. حدود ۶۰ تا ۷۰درصد این کار از جلوههای ویژه (CG) و ویژوال تشکیل شده و سعی کردیم اثری بهروز خلق کنیم. تا این لحظه بازخوردها از کسانی که کم و بیش فیلم را دیدهاند رضایتبخش بوده وامیدوارم بااکران فیلم مخاطبان هم ازآن راضی باشند.بچههایم هم تاحدی درپروژه حضورداشتندو دوستانشان را برای تماشای فیلم دعوت کردند. از مرحله نگارش فیلمنامه تا آمادهسازی نهایی، نظرات مختلفی جمعآوری کردم. چون برایم مهم بود که نظر مخاطبان بهویژه کودکان را بدانم. شکر خدا تا حالا بازخوردها مثبت بوده و امیدوارم نتیجه نهایی را ببینم.
تلفیق داستانهای کهن با فضای امروزی بهویژه برای کودکانی در معرض رسانههای متعدد، کار سختی است. چگونه این تعادل را ایجاد کردید؟
برای این کار تحقیقات زیادی انجام دادم و فیلمهای کودک ایرانی و خارجی مختلفی را تماشا کردم. بچههای خودم و دوستانشان هم در این مسیر همراهم بودند. به این نتیجه رسیدم که بچهها و نوجوانان امروز چه میخواهند. از طرفی چون خودم متعلق به دهههای گذشتهام همیشه سعی کردهام بهروز باشم. علاوه بر این رابطهام با بچههایم متفاوت از رابطه دوستانشان با والدینشان است و خودشان و دوستانشان این را تأیید میکنند. فکر میکنم نیمی از این موضوع به فطرت و شخصیتم برمیگردد و نیمی دیگر به حرفهام در سینما.این شناخت به من کمک کردتا بدانم نسل امروزهم به داستانهای سنتی علاقهمند است وهم به ماجراهای مدرن و تکنولوژیک. فیلم ما هر دو را دارد؛ درامی سنتی که بزرگسالان را هم جذب میکند و ماجراهایی بهروز که برای بچهها جذاب است. چهار کودک در داستان ما کارهای مدرن و بهروزی انجام میدهند که با دنیای امروز همخوانی دارد.
بازیگران فیلم چه کسانی هستند؟ آیا بازیگران شناختهشده کودک در آن حضور دارند؟
چهار کودک اصلی داریم که از بین ۲۰۰ تا ۳۰۰کودک انتخاب شدند. همه آنها قبلا در چند کار بازی کرده بودند و حالا که فیلم را میبینم، میگویم انتخابهایمان بسیار درست بوده و در نقشهایشان عالی هستند. با یک کارگردان تئاتر تمرین کردیم تا بازیهایشان پخته شود. بازیگران چهرهای مثل پژمان بازغی، شبنم قلیخانی، بهنوش بختیاری، نگار عابدی، سیاوش مفیدی، سوسن پرور، مرحوم شهرام عبدلی، فخرالدین صدیقشریف، آرش نوذری، میثم رستگاری، وحید شیخزاده و ساعد هدایتی در این فیلم بازی کردهاند. در مجموع، ۱۷ یا ۱۸بازیگر در کنار کودکان حضور دارند که ترکیب خوبی را شکل دادهاند. پوستری هم آماده کردهام که اطلاعات بیشتری درباره فیلم و عوامل آن دارد و برایتان ارسال میکنم.
سینمای کودک سالهاست با مشکلاتی مثل بودجه و اکران مواجه است. آیا شما هم با چالش تأمین بودجه روبهرو بودید؟
بله، خوشبختانه دوستی داشتم که تهیهکننده و سرمایهگذار این پروژه بود و تا امروز پای کار ایستاده است. هزینههای زیادی صرف کردیم. چون بهطور کامل سریال را با استانداردهای سینمایی ساختیم. به طور میانگین روزانه ۵/۳دقیقه فیلمبرداری کردیم. در حالی که شبکههای نمایش خانگی معمولا زیر ۶دقیقه کار نمیکنند. چون از نظر مالی بهصرفه نیست. یعنی نزدیک به ۱۱ماه یک گروه کامل روی این پروژه کار کردند. هنوز هیچ بازگشت سرمایهای برای سرمایهگذارمان نداشتهایم. چون فیلم نه اکران شده و نه سریال در پلتفرمها پخش شده است. امیدوارم با نیت خیری که داشتند، سرمایهشان چندبرابر برگردد. ساخت فیلم کودک در این شرایط اقتصادی، با توجه به هزینههای بالای تجهیزات که خارجی هستند ریسک بزرگی است.
به نظر شما چرا تهیهکنندگان کمتر سراغ ساخت فیلم کودک میروند؟
دلیل اصلی بازگشت سرمایه است که تا حدی قابل درک است اما بهنظرم مشکل بزرگتر این است که بستر مناسبی از سوی دولت و نهادها برای سینمای کودک فراهم نشده است. بهعنوان مثال اگر یکهزارم بودجهای که صرف تبلیغات خیابانی برای سازمانهای دولتی میشود، به آینده کودکان اختصاص یابد، انگیزه بیشتری برای تولید فیلم کودک ایجاد میشود. من و سرمایهگذارم که فردی ریسکپذیر است، این کار را انجام دادیم اما کسی که در سینما باتجربه باشد معمولا سراغ این کار نمیرود. آنها ترجیح میدهند فیلمی با بازیگران معروف بسازند که فروش چندصد میلیاردی داشته باشد، نه فیلمی برای کودکان که شاید ۲۰میلیارد بفروشد. با این حال فیلمهای کودک زلال و پاک هستند و من از کار در این حوزه راضیام و باز هم فیلم کودک خواهم ساخت.
در ساخت «جادوی عروسکها» با چه چالشهایی مواجه شدید؟
بزرگترین چالش، استفاده گسترده از نوعی جلوههای ویژه بود که در ایران کمتر انجام شده است. ما و آقای امامی که جلوههای ویژه را انجام دادند با ریسک بالایی وارد این کار شدیم. از تجربیات و فیلمهای خارجی الهام گرفتیم و با مشورت و آزمون و خطا پیش رفتیم. نتیجه کار متفاوت و قابل قبول شده و فکر میکنم در مقایسه با فیلمهای کودک و حتی بزرگسال ایرانی، از نظر جلوههای ویژه متمایز است.
پیشنهادی برای اکران بهتر و دیده شدن فیلمهای کودک دارید؟
دوست دارم فضایی مثل «هنر و تجربه» برای سینمای کودک ایجاد شود تا فیلمهای کودک با بودجه و ساختار متفاوت اکران شوند. همچنین دولت میتواند با حمایتهایی مثل کاهش قیمت بلیت یا آوردن دانشآموزان به سینما، مخاطبان را ترغیب کند. این کار برای فرهنگسازی کودکان بسیار ارزشمندتر از برخی تبلیغات خیابانی است. امیدوارم این اتفاق بیفتد.
از هر نوع جشنوارهای برای کودکان استقبال میکنم
جشنوارهها اعم از کودک، فجر یا موسیقی_ بستر مهمی برای هر حرفهای هستند. جشنواره کودک بهترین مکان برای دیده شدن فیلمهای ایرانی است.حضور داوران کودک،خبرنگاران کودک، فیلمسازان و مخاطبان کودک فضایی ایجاد میکند که کارگردانان و تهیهکنندگان بتوانند تعامل کنند و نوعی رقابت شکل بگیرد. امیدوارم فیلم من تلنگری باشد که نشان دهد در ایران هم میتوان چنین کارهایی ساخت، نه فقط فیلمهای ساده با لوکیشنهای محدود. وقتی در دنیای تیزر کار میکردم، دیدم چه کارهای خلاقانهای میتوان انجام داد اما کارگردانان و تهیهکنندگان از این ریسک میترسند. من و سرمایهگذارم این ترس را کنار گذاشتیم و نتیجهای متفاوت خلق کردیم.