سیستانوبلوچستان با تنوع جغرافیایی و فرهنگی خود، گنجینهای غنی از صنایع دستی را در خود جای داده است. این صنایع نهتنها بیانگر هنر و خلاقیت ساکنان منطقه به شمار میروند بلکه بهدلیل کاربرد معیشتی، برای قرنها پویایی خود را حفظ کرده و بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره بسیاری از خانوارها محسوب میشوند. حالا و با وجود چالشهای عمیق خشکسالی، کارشناسان عنوان میکنند بهخاطر ظرفیت بسیار بالایی که در بخش صنایع دستی در سیستانوبلوچستان وجود دارد، با یک برنامهریزی درست و منسجم میتوان از آن بهعنوان یک راهبرد کلیدی در جهت ایجاد اشتغال پایدار و درآمدزایی بهره برد.بر اساس آمار رسمی، بیش از ۸۰۰۰ نفر در استان سیستانوبلوچستان در حوزه صنایع دستی فعالیت دارند که از این تعداد، حدود ۷۵درصدشان را زنان تشکیل میدهند. آمار مورد اشاره بهخوبی نشان میدهد که این بخش چگونه میتواند بهویژه در بین جامعه زنان، که اغلب از مشاغل رسمی دور ماندهاند، منبع درآمدی حیاتی ایجاد کند.
صنایعی با شهرت جهانی
مدیر اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان سراوان که بهعنوان دومین بانوی بلوچ مدیر میراث فرهنگی سیستانوبلوچستان مطرح است با بیان اینکه استان دارای صنایع دستی بسیارشاخص و منحصربهفردی است، به جامجم میگوید: «از میان تولیدات استان میتوان به سفال کلپورگان که توسط زنان بلوچ و بدون استفاده از چرخ سفالگری ساخته و با نقوشی سنتی تزئین میشود اشاره کرد؛ سفالی که شهرتی بینالمللی داشته و طرفداران زیادی را در دنیا به خود اختصاص داده است.»
مهوش اسعدی ادامه میدهد: «سوزندوزی و سکهدوزی هم در لیست هنرهای ظریفی قرار دارند که روی پارچه انجام میشود. این هنر، عصاره ذوق و خاطرات قوم بلوچ بوده و محصولاتی مانند رومیزی، جانماز و پشتی میآفرینند. حصیربافی یا خولکبافی هم که زمانی مواد اولیه آن از نیزارهای تالاب هامون تأمین میشد، ازصنایع دستی اصیل منطقه سیستان است.»
به گفته مدیر اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان سراوان، ازدیگر هنرهای قابل توجه این استان میتوان به پارچهبافی سنتی یا همان جومهبافی با پیشینهای ۵۰۰۰ ساله، سیاهدوزی، آهنگری سنتی و ساخت زیورآلات سنتی اشاره کرد.
یک دنیا بازدهی با کمی حمایت
با وجود ظرفیتهای درخشانی که در سیستانوبلوچستان وجود دارد، توسعه صنایع دستی با موانع جدی روبهروست که از اصلیترین آنها میتوان به پیامدهای خشکسالی طولانیمدت استان اشاره کرد.کمبود مواد اولیه که بهخاطر خشکشدن تالاب بینالمللی هامون بهعنوان منبع اصلی گیاه خولک و دیگر نیهای مورد استفاده درحصیربافی به وجود آمده، بسیاری از هنرمندان را با چالش مواجه کرده است. اکنون فعالان حوزه صنایع دستی مجبورند مواد اولیه را با هزینههای گزاف از استانهای شمالی مانند گلستان یا حتی از افغانستان وارد کنند که سود حاصل از تولید را بهشدت کاهش میدهد.
به گفته کارشناسان، هنرمندان محلی اغلب با مشکل حضور دلالان مواجه هستند که محصولات را با قیمت نازلی خریداری کرده و در بازارهای داخلی و خارجی مانند دبی با سود کلان به فروش میرسانند. این امرباعث میشود سود اصلی به جیب واسطهها برود.ضعف در مدیریت و نبود حمایت هم مثل همه عرصههای دیگر کاملا مشهود است. اگرچه نهادهایی مانند «بنیاد برکت» برای ایجاد اشتغال پایدار در روستاها فعال شدهاند اما هنرمندان از تداومنداشتن حمایتهای دولتی و محدود بودن آن به دورههای کوتاهمدت گلایه دارند. ضمن اینکه خشکسالی باعث نابودی کشاورزی و دامپروری که ستونهای اصلی اقتصاد منطقهاند، شده است. گزارشها حاکی از نابودی ۸۰درصد مشاغل کشاورزی و مهاجرت اجباری بسیاری از ساکنان روستاها به نقاط دیگر است. در چنین شرایطی، انگیزه برای حفظ هنرهای سنتی نیز تحت تأثیر قرارمیگیرد.
تحول و راهبردهای عملی
سیستانوبلوچستانیها که روزهای سخت کمآبی و خشکسالی را تجربه میکنند، حالا میتوانند این چالشها را به فرصت تبدیل کنند، اما تمام کارها نیازمند یک برنامه جامع و چندوجهی هستند که بر پایه ظرفیتهای بومی استوار باشند.
به گفته کارشناسان، ایجاد بانک مواد اولیه با حمایت نهادهای دولتی برای خرید متمرکز و تأمین ارزانقیمت مواد مورد نیاز هنرمندان و کاشت و پرورش گیاهان بومی مانند خولک در طرحهای احیای تالاب هامون و مناطق دیگر بسیار مهم است.
معرفی جایگزینهای سازگار با کیفیت مطلوب برای کاهش وابستگی به منابع خارج از استان و توسعه بازار و بازاریابی هوشمند نیز باید در دستورکار باشد. در همین راستا، استفاده از ظرفیت گردشگری برای توسعه بازار از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا گزارشها نشان میدهد گردشگران خارجی بهویژه اروپاییها علاقه زیادی به بازدید از مناطقی مانند سیستانوبلوچستان و خرید صنایع دستی اصیل دارند.
بنابراین برندسازی و دریافت گواهینامههای جغرافیایی برای محصولات منحصربهفردی مانند سفال کلپورگان و سوزندوزی بلوچی میتواند برای این محصولات ارزشافزوده بیشتری ایجاد کند. ایجاد مجتمعهای کارگاهی وهنری مشابه مدل «مجتمعهای گلخانهای» که در بخش کشاورزی مطرح شده نیز با گردهمآوردن هنرمندان، در مقیاس صرفهجویی ایجاد کرده و به جاذبهای برای گردشگران تبدیل میشوند.