۷ اکتبر روز نکبت صهیون

۷ اکتبر روز نکبت صهیون

۷اکتبر۲۰۲۳عملیات طوفان‌الاقصی همچون فریادی ازعمق ستمدیدگی ومقاومت دربرابراشغالگری‌طولانی‌مدت رژیم‌صهیونیستی خود را نشان داد و نه تنها مرزهای دفاعی و امنیتی این رژیم را درهم شکست، بلکه پرده از چهره واقعی آن برداشت و جهان را وادار به بازنگری در روایت‌های جعلی از رژیم‌صهیونیستی کرد.
کد خبر: ۱۵۲۱۵۸۱
نویسنده فاطمه مرادی - گروه بین‌الملل
 
رژیم اشغالگر، که با میلیاردها دلار کمک تسلیحاتی از سوی آمریکا-بیش از ۲۰ میلیارد دلار تنها در دو سال اخیر- و سکوت یا حمایت ضمنی اروپا، به‌عنوان یک ماشین جنگی عمل می‌کند، پاسخ وحشیانه‌ای داد که به نسل‌کشی آشکار در غزه منجر شد: بمباران بیمارستان‌ها، مدارس، پناهگاه‌ها و حتی مناطق مسکونی، جایی که کودکان زیر آوار مدفون می‌شوند، زنان بی‌دفاع هدف قرار می‌گیرند و گرسنگی به‌عنوان سلاحی سازمان‌یافته علیه مردم مظلوم به‌کار گرفته می‌شود. غزه اکنون و پس از دو سال جنایت رژیم، جایی است که زیرساخت‌هایش به‌طور کامل نابود شده، قحطی عمدی حاکم است و نسل‌کشی سیستماتیک ادامه دارد. با این‌حال، طوفان‌الاقصی، همچون توفانی که ابرهای تاریک فراموشی را می‌شکافد، مساله فلسطین را از اعماق حاشیه و فراموشی بیرون کشید و آن رابه کانون توجه جهانی تبدیل کرد، درحالی که روایت مظلومیت رژیم‌صهیونیستی در افکار عمومی جهان فروپاشید و نفرت از این رژیم در دل جوامع غربی و مسلمان‌نشین ریشه دواند. پرسش کلیدی این گزارش در دومین سالگرد عملیات طوفان‌الاقصی این است که آیا طوفان‌الاقصی، با وجود هزینه‌های انسانی هولناک و فاجعه‌بار، در ترازوی استراتژیک، تاریخی و بلندمدت، وزنه‌ای سنگین‌تر از ویرانی‌هایش دارد؟ به همین منظور در ادامه به واکاوی عمیق زمینه‌های داخلی و بین‌المللی این عملیات، دستاوردها، هزینه‌ها و تاثیرات جهانی آن خواهیم پرداخت. 

ابعاد داخلی‌؛ محاصره، سرکوب و خفقان در غزه
عملیات طوفان‌الاقصی، ریشه در سیاست‌های سیستماتیک رژیم‌صهیونیستی دارد که غزه را به «بزرگترین زندان روی زمین» تبدیل کرده است - توصیفی دقیق که ایلان پاپه، تاریخ‌نگار برجسته اسرائیلی و منتقد صهیونیسم، در کتاب خود با عنوان «The Biggest Prison on Earth: A History of the Occupied Territories» (منتشرشده در ۲۰۱۷) به‌کار می‌برد. پاپه در این اثر، با استناد به اسناد تاریخی و آرشیوی رژیم صهیونیستی، استدلال می‌کند که از سال ۱۹۶۷ به بعد، سرزمین‌های اشغالی فلسطینی به‌عنوان یک «مگا-زندان» طراحی شده‌اند، جایی که فلسطینیان تحت کنترل مطلق نظامی، اقتصادی و حتی فرهنگی قرار دارند و هرگونه مقاومت با مجازات جمعی پاسخ داده می‌شود. او به‌طور مفصل توصیف می‌کند که چگونه رژیم صهیونیستی، از طریق محاصره، شهرک‌سازی و کنترل مرزها، فلسطینیان را به حاشیه رانده و غزه را به نمادی از «زندان روباز» تبدیل کرده، جایی که زندانیان -یعنی مردم غزه - آزادانه حرکت نمی‌کنند اما رژیم هر لحظه می‌تواند آنها را مجازات کند. پاپه تاکید می‌کند که این سیاست‌ها ریشه در استراتژی‌های اولیه صهیونیستی برای «پاکسازی قومی» دارند، جایی که هدف نهایی، حذف تدریجی فلسطینیان از سرزمین‌های‌شان است، و محاصره غزه بخشی از این استراتژی بلندمدت است. 
از سال ۲۰۰۷، زمانی که حماس کنترل غزه را به‌دست گرفت، رژیم اشغالگر محاصره‌ای کامل و غیرانسانی را تحمیل کرد که اقتصاد این نوار ساحلی کوچک را کاملا فلج کرد و دو میلیون فلسطینی را در شرایطی غیرقابل تحمل قرار داد. پیش از عملیات طوفان‌الاقصی، نرخ بیکاری در غزه به سطوح فاجعه‌باری رسیده بود. طبق گزارش‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO) در ۲۰۲۳، نرخ بیکاری کلی در غزه ۱/۴۵ درصد بود که این نرخ در میان جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله به ۶۳ درصد هم می‌رسید، و بیش از ۶۱ درصد مشاغل موجود در غزه از بین رفته بودند. فقر نیز به‌طور گسترده‌ای شیوع داشت‌؛ ۵/۸۱ درصد جمعیت غزه زیر خط فقر ملی زندگی می‌کردند، و ۷۱ درصد پناهندگان فلسطینی در اردوگاه‌های متراکم با نرخ بیکاری ۶/۴۶ درصد دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند. این آمارها، که توسط سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی و سازمان ملل تایید شده، نشان‌دهنده یک بحران اقتصادی ساختاری است که رژیم‌صهیونیستی عمدا آن را ایجاد و حفظ کرده تا مقاومت را تضعیف کند.  محاصره رژیم‌صهیونیستی، دسترسی به منابع حیاتی را به شدت محدود کرد. بیش از ۶۲ درصد جمعیت غزه نیاز به کمک غذایی داشتند، و اکثر خانوارها تنها ۶ تا ۸ ساعت آب لوله‌کشی هر ۳ تا ۵ روز یکبار دریافت می‌کردند. گزارش‌های سازمان عفو بین‌الملل تاکید می‌کنند که این محاصره، نقض آشکار حقوق بشر و مجازات جمعی است، جایی که دسترسی به آب، برق، دارو و مواد غذایی به شدت محدود شده و تنها ۱۰ درصد آب غزه قابل شرب بود. ساعات برق‌رسانی روزانه اغلب به کمتر از چهار ساعت می‌رسید، که این امر منجر‌به بحران‌های بهداشتی شدید، مرگ‌های ناشی از کمبود تجهیزات پزشکی و فساد مواد غذایی می‌شد. دیده‌بان حقوق بشر (HRW) در گزارش خود، این شرایط را «بحران انسانی دائمی» توصیف کرده و اشاره می‌کند که رژیم‌صهیونیستی با کنترل مرزها و واردات، عمدا اقتصاد غزه را فلج کرده تا مردم را به تسلیم وادارد. 
شکست توافقات دیپلماتیک متعدد، مانند توافق اسلو در دهه ۱۹۹۰، که رژیم‌صهیونیستی به هیچ‌یک از تعهدات خود در آن پایبند نماند، فشار بر فلسطینیان را دوچندان کرد. سازمان ملل متحد در گزارش‌های پیش از اکتبر ۲۰۲۳، اعلام کرد که رژیم هزاران هکتار زمین فلسطینی را در کرانه باختری مصادره و ساخت بیش از ۲۲ شهرک جدید غیرقانونی را تایید نموده، که این اقدامات مستقیما نقض قطعنامه‌های شورای امنیت مانند قطعنامه ۲۴۲ است. این شهرک‌سازی‌ها «نقض سیستماتیک حقوق مالکیت» و بخشی از سیاست آپارتاید رژیم بود، جایی که فلسطینیان از خانه‌های خود رانده می‌شوند تا جای‌شان را شهرک‌نشینان صهیونیست بگیرند. اهانت‌های مداوم به مسجد‌الاقصی، مقدس‌ترین مکان مسلمانان پس از مکه و مدینه، جرقه‌های خشم را شعله‌ور ساخت. در سال ۲۰۲۳، بیش از ۴۸ هزار شهرک‌نشین مسلح تحت حفاظت نیروهای رژیم به محوطه مسجد وارد شدند و محدودیت‌های شدیدی برای نمازگزاران فلسطینی اعمال شد. این تجاوزات «تحریک عمدی و نقض حقوق مذهبی» بود که هدف آن کنترل ایدئولوژیک و پاکسازی قومی بوده است. وضعیت وخیم اشتغال، فقر گسترده و پیشروی‌های مداوم رژیم در سرزمین‌های اشغالی، گزینه‌های دیگری برای فلسطینیان باقی نگذاشت. حماس، که سال‌ها از عملیات بزرگ اجتناب می‌کرد تا از تشدید محاصره جلوگیری کند، در نهایت به عملیاتی پیشگیرانه روی آورد زیرا دیپلماسی بن‌بست خورده بود و زندگی روزمره در غزه به مرز فروپاشی رسیده بود. 
   
پاسخی به توطئه عادی‌سازی
از منظر بین‌المللی، عملیات طوفان الاقصی پاسخی مستقیم به پروژه‌های عادی‌سازی روابط بود که آرمان فلسطین را به حاشیه رانده و به فراموشی سپرده بود. توافقات صلح ابراهیم(Abraham Accords) در سال ۲۰۲۰، که روابط رژیم‌صهیونیستی با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان را عادی کرد، بدون حل مساله اشغال و حقوق فلسطینیان پیش رفت و به «فراموشی» کامل آرمان فلسطین کمک کرد. حماس این توافقات را تهدیدی وجودی می‌دانست، زیرا مذاکرات احتمالی عربستان سعودی با اسرائیل فلسطینیان را کاملا رها می‌کرد و تمرکز را بر منافع اقتصادی تغییر می‌داد. طوفان الاقصی، عادی‌سازی را متوقف کرد و کشورهای عربی را تحت فشار افکار عمومی قرار داد، جایی که اعتراضات گسترده در خیابان‌های عرب‌نشین خواستار قطع روابط با رژیم شد. در سپتامبر ۲۰۲۵، پنج سال پس از امضای توافق ابراهیم، گزارش‌ها نشان می‌دهد که این توافقات همچنان پابرجا مانده‌اند اما گسترش آنها به کشورهای جدید مانند عربستان، سوریه یا لبنان-که ترامپ در دومین دوره ریاست‌جمهوری‌اش به آن اشاره کرده- به دلیل جنگ غزه و فشار افکار عمومی متوقف شده است. 
 
توقف کریدور صهیونیستی
این پروژه‌ها، با حمایت مستقیم ایالات متحده تحت دولت بایدن و سپس ترامپ در دومین دوره، رژیم را به‌عنوان «شریک اقتصادی» تثبیت می‌کردند اما عملیات طوفان‌‌الاقصی با برجسته‌کردن جنایات رژیم، روند عادی‌سازی را مختل نمود و مساله فلسطین را به اولویت منطقه‌ای و جهانی بازگرداند. علاوه بر این، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)، که از هند از طریق عربستان، اردن و اسرائیل به اروپا می‌رسید، بخشی از این استراتژی بود تا نقش ایران را کاهش دهد و اسرائیل را به هاب اقتصادی تبدیل کند. گزارش‌های ژئوپولیتیکال مونیتور و شورای آتلانتیک در ۲۰۲۵ تأکید می‌کنند که جنگ غزه و بی‌ثباتی ناشی از آن، IMEC را به تعویق انداخت و ریسک‌های امنیتی را افزایش داد، جایی که سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی اکنون در هاله‌ای از ابهام قرار دارند و پیشرفت آن تنها روی کاغذ باقی‌مانده است. تحلیل‌ها نشان می‌دهد که بدون جنگ غزه، IMEC می‌توانست زمان حمل و نقل را ۴۰ درصد کاهش دهد اما اکنون به دلیل بی‌ثباتی، ترکیه به‌عنوان جایگزین مطرح شده و نقش اسرائیل تضعیف شده است.  حماس در بیانیه‌های خود پس از عملیات، تصریح کرد که این اقدام برای جلوگیری از «عادی‌سازی و فراموشی آرمان فلسطین» انجام شد، و نتایج نشان می‌دهد که موفق بوده است. دولت‌های اروپایی، مانند بریتانیا و فرانسه، که ابتدا سکوت یا حمایت کردند، تحت فشار افکار عمومی مجبور به بازنگری شدند. وتوهای مکرر آمریکا در شورای امنیت -بیش از شش مورد تا سپتامبر ۲۰۲۵-مانع محکومیت رژیم شد اما این حمایت‌ها اکنون به‌عنوان شریک جرم شناخته می‌شوند. در نهایت، عملیات الاقصی پروژه‌های عادی‌سازی را به چالش کشید و نشان داد که بدون حل مساله فلسطین، هیچ صلح پایداری در منطقه ممکن نیست. 
   
ضربه مهلک به هیمنه نظامی و اطلاعاتی رژیم
طوفان‌الاقصی دستاوردهای استراتژیک عظیمی برای فلسطینیان به ارمغان آورد؛ نخست با فرو‌ریختن هیمنه ادعایی نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی. شکست اطلاعاتی فاجعه‌بار ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که اجازه داد حماس بدون هشدار عمده حمله کند، یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های تاریخ موساد و ارتش اسرائیل بود و توسط کارشناسان «بدترین شکست اطلاعاتی در تاریخ اسرائیل» توصیف شد. گزارش رسمی ارتش رژیم (IDF) در فوریه ۲۰۲۵ اعتراف کرد که IDF در مأموریت حفاظت از غیرنظامیان شکست خورده» و عدم آمادگی برای حمله گسترده، منجر‌به «فاجعه کامل» شد. گزارش‌های نیویورک‌تایمز و هاآرتص در ۲۰۲۵ فاش می‌کنند که رژیم بیش از یک سال پیش از حمله از برنامه‌های حماس آگاه بود اما «نقص تحلیلی» و غفلت فاحش، هشدارها را نادیده گرفت و سیستم‌های جاسوسی پیشرفته‌اش را بی‌اثر کرد. موساد و شین‌بت، با ابزارهای پیشرفته مانند جاسوسی سایبری و نفوذ انسانی، نتوانستند حمله را پیش‌بینی کنند‌؛ حماس با استراتژی‌های فریب، از جمله اطلاعات غلط و تمرین‌های نظامی ساختگی، سیستم‌های رژیم را گمراه کرد. نفوذ نیروهای مقاومت به پایگاه‌های نظامی، اسارت صدها سرباز و نابودی سیستم‌های دفاعی مانند گنبد آهنین، تصویر «ارتش شکست‌ناپذیر» را نابود کرد. 
دو سال بعد، در ۲۰۲۵، این شکست‌ها رژیم را فلج کرده‌؛ استعفاهای متعدد مقامات اطلاعاتی و نظامی، از جمله رئیس شین‌بت و رئیس اطلاعات IDF، و اعتراف نتانیاهو به «شکست تاریخی»، هیمنه رژیم را زیر سؤال برد. گزارش‌های داخلی رژیم نشان می‌دهد که اعتماد عمومی به ارتش به پایین‌ترین سطح رسیده، با تنها ۴۰ درصد اعتماد در نظرسنجی‌های داخلی. حماس با فریب رژیم و بی‌اثر‌کردن ابزارهای جاسوسی، ضربه‌ای اطلاعاتی وارد کرد که حتی ارتش اسرائیل در گزارش‌هایش به «ناکارآمدی کامل» اذعان دارد. این دستاوردها، رژیم را در باتلاق غزه‌گیر انداخت و اعتماد عمومی به ارتش را کاهش داد که برای فلسطینیان پیروزی بلندمدتی در برابر اشغالگری است. 
   
هزینه‌های غزه برای حراست از آرمان فلسطین
علی‌رغم دستاوردها، فلسطینیان و حماس ضربات بزرگی دریافت کردند. رژیم‌صهیونیستی با بمباران بی‌وقفه و سیستماتیک غزه، بیش از ۶۷هزار فلسطینی را به شهادت رساند که ۳۱ درصد کودکان و ۱۶ درصد زنان بودند. وزارت بهداشت غزه و دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل (OCHA) گزارش می‌دهند که تا اکتبر ۲۰۲۵، بیش از ۱۶۸هزار زخمی ثبت شده است. تخریب زیرساخت‌ها فاجعه‌بار بود. طبق آمار بانک جهانی در ۲۰۲۵، ۷۸‌درصد ساختمان‌های غزه آسیب دیده یا نابود شده‌اند که شامل ۸۹درصد مسکن، ۸۴ درصد مراکز بهداشتی، مدارس و شبکه آب است. حملات به مدارس و بیمارستان‌ها مداوم است، با ۷۷۲ حمله به مراکز درمانی، که منجر‌به کشته شدن پزشکان، بیماران و ویرانی سیستم بهداشت شده است. رژیم با ایجاد قحطی سازمان‌یافته -از طریق محاصره کامل، بمباران مزارع، انبارهای غذایی و قطع آب- گرسنگی را به ابزاری برای نسل‌کشی تبدیل کرد‌؛ کارشناسان سازمان ملل غزه را در آستانه قحطی کامل توصیف می‌کنند، با ۲۳۵ مرگ ناشی از سوءتغذیه تا اکتبر ۲۰۲۵، عمدتا کودکان. 
   
شکست روایت صهیونیستی
طوفان الاقصی مساله فلسطین را به اولویت جهانی تبدیل کرد و روایت مظلومیت رژیم را شکست. اعتراضات عظیم در آمریکا و اروپا، با تمرکز بر دانشگاه‌ها، جنبش تحریم، بایکوت و سرمایه‌زدایی را تقویت کرد‌؛ بیش از ۱۰۰ دانشگاه آمریکایی و اروپایی در ۲۰۲۴-۲۰۲۵ روابط با رژیم را قطع کردند و تحریم‌های آکادمیک ۶۶ درصد افزایش یافت. در آمریکا، نظرسنجی‌های گالوپ و نیویورک تایمز در ۲۰۲۵ نشان می‌دهد ۵۳ درصد مردم نظر منفی به رژیم دارند، ۳۵ درصد با فلسطینیان همدردی می‌کنند، و حمایت از عملیات نظامی رژیم به ۳۲ درصد کاهش یافته است. در کشورهای حامی رژیم مانند آمریکا، اعتراضات خیابانی و دانشگاهی (مانند هاروارد و کلمبیا) نفرت از رژیم را آشکار کرد، با نسل جوان غربی رژیم را «اشغالگر جنایتکار» معرفی می‌کند. رژیم برای کنترل روایت، به خرید رسانه‌های اجتماعی و پروپاگاندا روی آورد‌؛ گزارش‌های نیویورک‌تایمز و آنادولو در ۲۰۲۵ فاش کرد که رژیم میلیون‌ها دلار (۵۰ میلیون دلار با گوگل و X) برای تبلیغات آنلاین خرج کرده تا قحطی را انکار کند، با پرداخت تا ۷۰۰۰ دلار به اینفلوئنسرها، استفاده از AI برای تصاویر جعلی، و فشار به پلتفرم‌ها. نتانیاهو اذعان کرد که پلتفرم‌هایی مانند تیک‌تاک برای «شستشوی مغزی» ضروری هستند اما این تلاش‌ها شکست روایت رژیم را تایید می‌کند، زیرا اعتراضات جهانی، اسرائیل را به انزوا کشانده‌اند. تا سپتامبر ۲۰۲۵، ۱۵۷کشور-بیش از ۸۰ درصد اعضای سازمان ملل- فلسطین را به رسمیت شناختند، شامل فرانسه، انگلیس، کانادا، استرالیا، پرتغال، بلژیک، و دیگران، که این تغییر مستقیما نتیجه عملیات و فشار جهانی است. 
   
طوفان‌الاقصی ارزشش را داشت؟
با وجود هزینه‌های انسانی فاجعه‌بار طوفان الاقصی از منظر استراتژیک ارزشمند بود. ضربه مهلک به هیمنه رژیم، که دو سال نتوانست مقاومت را نابود کند، اسرائیل را ضعیف کرد و گزینه‌های نظامی‌اش را محدود ساخت. جلوگیری از عادی‌سازی و IMEC، بسیج افکار عمومی جهانی، افزایش به رسمیت شناختن فلسطین به ۱۵۷ کشور و تغییر نظرسنجی‌ها (۵۳% نظر منفی در آمریکا)، دستاوردهایی بلندمدت هستند که حماس و فلسطینیان را تقویت می‌کنند. عملیات، با زنده نگه داشتن آرمان فلسطین، رژیم را در انزوای جهانی قرار داد و حمایت آمریکا-اروپا را زیر سؤال برد، که پیروزی بزرگی برای مقاومت است. بدون این عملیات، فلسطین فراموش می‌شد و اشغال ابدی می‌گردید‌؛ بنابراین، علی‌رغم درد، ارزش استراتژیک آن غیرقابل انکار است و مسیر عدالت را هموار کرد. 

شرم الشیخ؛ میزبان مذاکرات غیرمستقیم حماس و رژیم صهیونی
روز گذشته مذاکرات تازه‌ای برای پایان دادن به جنگ خونین غزه در مصر آغاز شده، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با لحنی شتاب‌زده از همه طرف‌ها خواسته است«سریع عمل کنند»و مرحله نخست توافق راهمین هفته اجرا کنند.این در حالی است که جنبش مقاومت اسلامی حماس تأکید کرده هر توافقی باید شامل آتش‌بس دائمی، خروج کامل نیروهای اشغالگر از نوار غزه و آزادی اسیران فلسطینی باشد. در همین راستا، هیأتی از رهبران حماس به ریاست خلیل الحیه، برای گفت‌وگو درباره طرح ۲۰ بندی واشنگتن وارد شرم‌الشیخ شده است. براساس این طرح، رژیم صهیونیستی در ازای آزادی گروگان‌ها باید بیش از ۱۹۰۰ اسیر فلسطینی را آزاد کند؛ اماهنوز دوطرف درباره اسامی زندانیان توافق نکرده‌اند و حماس خواستار آزادی چهره‌های سرشناس مقاومت است. در سرزمین‌های اشغالی، بنیامین نتانیاهو با چالشی دوگانه روبه‌روست؛ از یک‌سو فشار سنگین واشنگتن برای پیشبرد توافق و از سوی دیگر مخالفت شدید متحدان افراطی خود در کابینه. با وجود این، دو وزیر تندرو، ایتامار بن‌گویر و بتسلئیل اسموتریچ، به طور موقت از تهدید به فروپاشی دولت عقب‌نشینی کرده‌اند تا مرحله نخست طرح اجرا شود اما خواستار تضمین ادامه جنگ در صورت عدم خلع‌سلاح حماس شده‌اند. درطرح ترامپ،خلع‌سلاح کامل حماس وحضور نیروهای بین‌المللی در غزه پیش‌بینی شده است؛ موضوعی که قاهره آن را صرفا در چارچوب فلسطینی ممکن دانسته و پیشنهاد داده پس از دوره‌ای گذار، اداره نوار غزه به تشکیلات خودگردان سپرده شود.
اما این سناریو با مخالفت شدید محور مقاومت و نیز جناح راست رژیم صهیونیستی روبه‌روست که تشکیل دولت مستقل فلسطینی را خط قرمزخودمی‌دانند.درچنین شرایطی، طرح آمریکا بسیار شکننده بوده و نیازمند تجمیع منافع تمام بازیگران غرب آسیاست.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰