المپیادی‌ها، الگوی دانش ایرانی

المپیادی‌ها، الگوی دانش ایرانی

روزگار نوجوانی روزگار شیرین و جدیدی‌ست. طعم لذت‌بخشی دارد و عطری را به مشام می‌رساند که تکراری نیست. در این بازه زمانی تعداد زیادی از نوجوانان ایرانی روزهای‌شان را با مفهومی تحت عنوان المپیاد می‌گذرانند. این‌هفته به‌سراغ نوجوانانی رفتیم که آخرین‌روزهای نوجوانی خود را به المپیادهای علمی و ادبی گره زده‌اند و مدال‌های خوشرنگ‌شان روی دیوار اتاق افتخارات ایران، خودنمایی می‌کند.
کد خبر: ۱۵۱۳۴۵۸
نویسنده طهورا روستا و رها پورابراهیم - نوجوانه
 
یک‌مدال بیشتر از هت‌تریک 
محمدمهدی کشاورزی مدال طلای رشته فیزیک را سال ۱۴۰۴ در کشور ایران دریافت کرد و در ادامه به مبارزه با خاور‌میانه و چشم‌بادامی‌ها و خلاصه همه‌ آسیایی‌ها رفت. مدال برنز را در آسیا برداشت و آمد به خانه. البته نه به همین راحتی‌ها. این انتهای داستان او نیست. وی دستی بر اسطرلاب کشیده، ابتدا موفق به دریافت مدال طلای کشوری رشته نجوم سال ۱۴۰۳ شد. سپس به مصاف با جهان رفته و اینجا هم مدال خوش‌رنگ طلای نجوم و اخترفیزیک را به گردن انداخت. 
پس از صحبت‌های اولیه و توضیح راجع‌به روند شرکت در المپیاد از او پرسیدم: «از حس و حالت نسبت به این المپیاد بگو» و شنیدم: در ابتدا که شروع کردم انگار مسیر را نمی‌شناختم و برایم سرشار از ناشناخته‌ها و ناگفته‌ها بود. با کمی کنکاش و کلنجار لذت‌بخش‌تر شد و از خودم پرسیدم پس چرا خودم را بیشتر به سمتش جذب نکنم؟ متوجه شدم عملکردم در این رشته مناسب است پس به این نتیجه رسیدم که اگر من محمدمهدی بهترین خودم را ارائه بدهم پس حتما هم بهترین نتیجه را کسب خواهم کرد. با مستمر‌بودن همین احساس، مسیر المپیاد را پیش بردم. 

-آیا در این مسیر با چالش‌هایی سخت روبه‌رو شده‌ای؟
بله، حتما، احتمال این قضیه بالاست و برای دانش‌‌آموزان زیادی رخ می‌دهد. ممکن است شکل این‌ها برای هر نفر متفاوت باشد اما در نهایت می‌توانم بیان کنم که پیروزی و برتری بر آن چالش‌ها، تلخی آن مشکلات را حسابی می‌شوید و پاک می‌کند. 

آینده را چطور می‌بینی؟ به نظر شما این علم، چه جایگاهی در آینده‌تان دارد؟ 
به‌طور کلی من در آن‌دسته افراد قرار می‌گیرم که یادگیری را دوست دارم، نه فقط رشته فیزیک و ریاضی، بلکه از دانستن بسیاری موضوعات لذت می‌برم. احتمالا در ادامه‌ عمرم این مسیر یادگیری و در گرو دانش بودن را ادامه خواهم داد هرچند در راستای مطالعه فیزیک نباشد. این نوع کسب اطلاعات برای من ارزشمند است. 
جواب‌های هوشمندانه محمدمهدی کشاورزی متعجبم کرد پس سؤالی را پرسیدم که به‌گمانم جوابی شگفت انگیز داشت:

بسیاری‌می‌گویند درس‌خواندن به‌دردنمی‌خورد،بروید دنبال یک کارنان وآب دار ومهارت بیاموزید.عقیده شما دراین‌باره چیست؟
هر انسانی باید به خودش نگاه کند و ببیند چه‌گونه از زندگی‌اش لذت می‌برد. هیچ‌وقت یک انتخاب مناسب وجود ندارد. درواقع نمی‌شود برای همه به‌طور یکسان نسخه نوشت. هردو موضوع در نوع خودشان ارزشمندند. 
کلام آخر محمدمهدی قابل تأمل است. از سخن نهایی پرسیدم: قطعا به‌عنوان یک ایرانی وقتی تحت عنوان بهترین تیم در المپیاد نجوم و اخترفیزیک در جهان معرفی می‌شویم، احساس بسیار ارزشمندی را القا می‌کند. پر از حس غرور و افتخار است. می‌تواند مشوق دیگر دانش‌آموزان باشد تا در این مسیر بی‌پروا قدم بردارند و به این قضیه پی ببرند که می‌شود کارهای قابل توجهی انجام داد. این بزرگ‌ترین دستاورد المپیادهای علمی‌ست. کشور ما استعدادهای گسترده‌ای در این زمینه دارد و المپیادهای علمی بهترین بیانگر این استعدادها هستند. 

دختر ادیب ما 
فاطمه شیخ‌ها طلای المپیاد ادبی کشور را درسال ۱۴۰۳ از آن خود کرد و هم‌اکنون نیز عضو تیم ملی المپیاد جهانی زبان‌شناسی در سال ۲۰۲۵ است. شیوه‌ آشنایی فاطمه خانم برخلاف بیشتر المپیادی‌ها از زمان خردسالی و یا قبل‌تر نبوده و از طریق جلسه آشنایی با المپیاد که در دبیرستانش برگزار شد به فکر شرکت در این‌سری آزمون‌ها افتاد. تابستان سال یازدهم از کم و کیف المپیاد ادبی آگاه شد و به‌دلیل علاقه زیادی که به ادبیات داشت و کتابخوان بودنش، المپیاد ادبی را انتخاب کرد. از حال و هوای المپیاد پرسیدم و تا حدودی هم جوابش را می‌دانستم. فاطمه پاسخ می‌دهد: روزهایی که درگیر خواندن و مطالعه‌ منابع المپیاد بودم درواقع جزو شیرین‌ترین روزهای تحصیلم بودند. به‌معنای واقعی کلمه از آن روزها لذت می‌بردم. طی کردن این مسیر برای بسیار راضی‌کننده بود. 
 
از پیش‌بینی‌ات نسبت به کسب مدال‌ها برای‌مان بگو:

من هم مثل اکثر شرکت‌کنندگان به کسب مدال و مقام فکر می‌کردم و به این موضوع علاقه‌مند بودم اما خب با نگاهی منطقی می‌دانستم امکان دارد چنین اتفاقی رخ ندهد و آرزویم میسر نشود. با تمام این فکرها می‌دانستم که آورده‌های این مسیر چه از نظر علمی و چه روحی آن‌قدر برایم پررنگ هست که ارزش قدم‌برداشتن را داشته‌باشد. 

از حامیانت بگو. چه‌کسانی را لایق تشکر می‌دانی؟
این مسیر نسبتا طولانی و پرچالش بود. مطلقا از پدر و مادرم تشکر می‌کنم. مدیون آنها هستم و برای تمام پشتیبانی‌ها و حمایت‌های بی‌دریغ‌شان سپاسگزارم. دائما خدا را بابت داشتن چنین خانواده‌ای شکر می‌کنم. 

به‌نظر شما این‌‌روزها نوجوانان بیشتر باید به چه مواردی توجه داشته باشند؟
یکی از اساسی‌ترین موضوعاتی که این روزها به آن نیاز داریم، سخت‌کوشی، تلاش شدید و تعمقی است که از پرداختن به دانش و علم به دست می‌آوریم. نیاز است نوجوان امروزی در مسائلی که مخصوصا به آن علاقه‌مند است با دقت بیشتری مطالعه داشته باشد تا بتواند با مهارتی که در آن حیطه به دست می‌آورد به تولید علم برسد. 

تأثیر المپیاد در ساختن آینده و کسب درآمد چه‌قدر است؟
پیش‌نمایش این موقعیتی که المپیادها برای دانش‌آموزان ایجاد می‌کنند موجب می‌شود بهتر بتوانند میدان و حیطه علمی‌‌ای که قصد دارند واردش بشوند را پیدا کنند. دانش خود را در آن زمینه بالا ببرند و به مراتب در آن زمینه متخصص شوند. زمانی هم که در کاری متخصص بشوی به احتمال زیاد می‌توانی درآمد کسب کنی. بدین ترتیب دوگانه‌ علم و ثروت به‌وجود نمی‌آید. 

مسئولیت خودتان را به‌عنوان یک شهروند المپیادی در جامعه‌ ایران چگونه می‌بینید؟
هر شخص المپیادی، مسیری که طی می‌کند، مدالی که کسب می‌کند، توانایی علمی خاصی را به دست می‌آورد. لازم به ذکر است این مسیر المپیاد است که بزرگ‌ترازمدال است و نه مدال بزرگ‌تر از مسیر. این افراد با کسب توانایی‌های خاص می‌توانند از آنها برای رشد و پیشرفت هرچه بیشتر جامعه‌ ایران استفاده‌کنند.  درواقع من شاید یکی از هزاران نفری باشم که در طول ادوار تلاش کردند ایران را غیرتمندتر و قدرتمندتر کنند. من هم امیدوارم بتوانم نقشی در این پیشرفت به منظور قوی‌تر‌کردن ایران عزیز و سربلند داشته باشم. 

به مهاجرت فکر می‌کنی؟
به‌قصد تحصیل و غنی‌تر‌کردن علم بله اما جهت محلی برای ادامه‌ زندگی ترجیحم ایران است. 

کلام آخر با هم سن و سالانت را به گوش ما برسان.
نوجوان‌ها دارای توانایی‌هایی هستند که شاید هنوز کشف نشده باشد. خواهش من این است که هیچ سقف شیشه‌ای را برای آرزوهای‌شان متصور نشوند. گمان نکنند امکان انجام کاری را ندارند. اگر عملی که می‌خواهید را با علم به تمامی متغیرهایش انجام دهید، قطعا نتیجه خواهد داد. فراموش نکنید، هر شکست کوچک، پلی برای پیروزی بعدی خواهد شد. 
در نهایت امیدوارم همه‌‌ نوجوانان و جوانان ایران در رشته و حیطه‌ای که به آن علاقه دارند موفق شده و افتخار‌آفرین باشند. 

چرا باید رفت؟ 
محمد امین سیف‌اللهی مدال‌آور نقره کشوری آخرین دوره از المپیاد تفکر و کارآفرینی است. المپیادی که شاید کمتر اسمش به گوش خورده باشد ولی آدم‌های پای کاری دارد که پرچم این المپیاد نوپا را برافراشته کرده‌اند. هرچند که محمد امین از بعضی کم‌لطفی‌ها گله دارد و می‌گوید: «به المپیادهای نوپا به اندازه هفت المپیاد اصلی بها داده نمی‌شود.»
المپیادهایی که کمتر از ده سال عمر دارند و نوپا محسوب می‌شوند، تسهیلاتی مثل سهمیه کنکور را ندارند. محمد امین تعریف می‌کند که هرچند طی دوسال اخیر بنیاد ملی نخبگان یک سری امتیازات جدید برای المپیادهای نوپا نیز در نظر گرفته اما المپیادی‌ها به بیشتر از این‌ها امید دارند.
محمد امین اما این مسیر رشد را دوطرفه می‌داند. از طرفی در نظرگرفتن تسهیلات ویژه‌ را در میزان تلاش دانش‌آموزان مؤثر و از طرفی فعالیت بیشتر علاقه‌مندان در المپیاد را برای ارتقای سطح دوره‌ها و اعتبار مدال‌ها مهم می‌دانست. 
در ادامه این‌طور روایت می‌کند که پنج نفر از المپیادی‌هایی که به مرحله جهانی راه یافتند، پایه دوازدهم بودند و دو هفته بعد از کنکور راهی مسابقات جهانی شدند.این روند با این فاصله برای المپیادی که هیچ نقشی در کنکور و ورود به دانشگاه ندارد، باعث کم‌شدن انگیزه بچه‌ها می‌شود و همین باعث پایین آمدن سطح المپیاد می‌شود‌؛ درخشیدن نوجوان‌ها در عرصه جهانی در المپیادهای اصلی تأیید‌کننده‌ این مسأله ‌است. 
محمد امین تعریف می‌کند که سال گذشته مبنای آموزش بر کارهای عملی و پروژه محور بوده در‌حالی که امسال با ادغام این دو المپیاد، کارآفرینی به سمت آموزش تئوریک رفته است. ایشان این‌طور تحلیل می‌کند: «المپیاد کارآفرینی و اقتصاد از گذشته با یکدیگر نزدیک بوده و ارتباط داشته‌اند. ادغام آن از جهت تشکیل تیم برای المپیادهای جهانی و دریافت سهمیه کنکور اتفاقی امیدبخش است‌؛ هرچند که این ادغام نباید مسیر دوره‌های المپیاد کارآفرینی را به سمت آموزش‌هایی ببرد که به علم اقتصاد نزدیک‌تر است.» 
وی در ادامه اضافه کرد: «با این وجود تیمی جهانی که از دوره ما برای مرحله جهانی اعزام شدند پیشرفت زیادی نسبت به دوره قبل داشتند. سال گذشته ۱ نقره و ۱ برنز جهانی و امسال دو نقره و ۲ برنز جهانی به دست‌آوردند.»  بعضی‌ها از نخبه‌های المپیادی می‌پرسند که چرا در ایران مانده‌اند؟ محمد امین در جواب این مسأله قاطع جواب می‌دهد: «چرا باید رفت؟» او مخالف موجی است که بر علیه تحصیل راه افتاده و اشاره می‌کند که قبول دارد مسیر زندگی هرکسی متفاوت است اما «هیچ‌کس از درس‌خواندن ضرر نمی‌کند.»  درس‌خواندن را مسیری می‌داند که حتی شده در کنار علایق دیگر باید پیش برد، چون اگر در ظاهر از آن نفعی نتوان برد، روزی سود خود را آن‌طور که باید می‌رساند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰