داستان فیلم درباره تلاش جوانان ایرانی برای آزادی نیروهای سازمان ملل از دست تروریستهاست و جزو معدود انیمیشنهای استراتژیک و راهبردی روی پرده است. اکران این انیمیشن بهانهای شد که با این کارگردان به گفتوگو بنشینیم.
ایده تولید انیمیشن «فرمانروای آب» چطور به ذهنتان رسید؟
این دومین محصول ما در حوزه تولیدات استراتژیک بود. اولین کارمان «داستان سامرا» بود که سال ۱۳۹۰ به پایان رسید و از تلویزیون پخش شد و اکران محدودی هم در سینماها داشت. در سال ۹۱ نگارش فرمانروای آب تمام شد و در سال ۱۳۹۲ تولید انیمیشن آن را شروع کردیم و این روند تا سالهای ۱۳۹۵ و۱۳۹۶ ادامه داشت. در طول این سالها تلاش کردیم شرایط مناسبی برای اکران فراهم شود اما از سال ۱۳۹۶ به بعد متأسفانه اتفاقاتی مانند شیوع کرونا مانع اکران این انیمیشن شد.
ساخت این انیمیشن در دهه ۱۳۹۰ آغاز شد اما موضوع آن بهگونهای است که انگار برای امروز ساخته شده. چرا این قصه را انتخاب کردید؟
میتوانیم برای سینما سه کارکرد متصور شویم. یا به آسیبهای قابل مشاهده در یک جامعه میپردازد و کاستیها و شرایط نامطلوب را به نمایش میگذارد. دلیل آن این است که مدیران مربوطه آگاه شوند و برای رفعشان اقدام کنند. دومین کارکرد سینما این است که علاوه بر مشاهده و پیشبینی مشکلات، راهحلهایی نیز ارائه میدهد و با نگاه تجویزی به مسائل میپردازد، نه صرفا با نگاه توصیفی. کارکرد سوم سینما نیز به آیندهنگری و تقاطع گرفتن از روندهای اجتماعی با توجه به اتفاقات جهانی میپردازد. متأسفانه از این کارکرد در ایران بسیار کم استفاده شده، در حالی که بخش مهمی از نیازهای مردم نیز در همین حوزه است. فیلم «فرمانروای آب» براساس همین نگاه سوم ساخته شده. یعنی با رویکرد آیندهنگرانه و بررسی روندهایی است که بهطور طبیعی برای انقلاب اسلامی ایران پیش میآید. از سوی دیگر، رفتارشناسی نظام سلطه را که بهطور طبیعی در پی گسترش سلطه است مدنظر قرار دادیم و این روند ناگزیر به تقابل میانجامد. درواقع فرمانروای آب پیشبینی پیچیدهای نکرده بلکه بر یک اتفاق بدیهی که بر سر راه انقلابها وجود دارد، تمرکز کرده است. این اثر تلاش میکند دشمنان کشور را در اشکال و موقعیتهای مختلف معرفی کند؛ دشمنی که با خشونت مستقیم عمل میکند. دشمن پشتیبان که خود وارد میدان نمیشود اما مهاجمان را حمایت میکند. همچنین دشمن طراح که بهطور مستقیم در میدان حضور ندارد اما برنامهریزیهای خطرناکی انجام میدهد. بنابراین فرمانروای آب لایههای دیگری مانند دشمن رسانهای یا حامیان غیرمستقیم را هم نشان میدهد.
چه شد به این داستان رسیدید و تمرکزتان را روی آن گذاشتید؟
موضوع حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران اتفاقی قابل پیشبینی در روند تحولات تمدنی است. تمدن غرب بهعنوان یک تمدن مهاجم همواره تلاش میکند سایر تمدنها را تحت سلطه خود درآورد. درواقع تمدن سلطهگر غرب دنبال تحمیل صلح و هژمونی خود بر جهان است. این تمدن میتواند ایرانی، ژاپنی، چینی، روسی یا هندی باشد و تفاوتی ندارد. فیلم فرمانروای آب براساس همین پیشبینی و تحلیل رفتار مهاجمانه تمدن غرب طراحی شد و به ذهن گروه طراحی که ساخت آن را برعهده داشتند رسید. البته ریشههای بخشی از داستان مطرح شده در فیلم به تخریب سامرا برمیگردد. در حال حاضر۲۰سال از آن واقعه (سال ۱۳۸۴) میگذرد؛ حادثهای که در آن تکفیریها این حرم را ویران کردند. این موضوع در مجامع مختلف دنیا_ از نهادها و دستگاههای دینی داخل و خارج کشور گرفته تا علما و مراجع_ با نگرانی مطرح شد. حتی نهادهای بینالمللی که فقط متولی معماری و میراث باستانی بودند، نسبت به این تخریب واکنش نشان دادند. در کشور ما نیز علما تأکید داشتند که برای جلوگیری از فراموشی این اتفاق، رسانه باید وارد میدان شود. فیلم «داستان سامرا» نخستین اثری بود که ما در این مسیر تولید کردیم و فرمانروای آب نیز دومین اثری است که در ادامه همان روند، برای نشان دادن ابعاد این موضوع و معرفی عاملان آن ساخته شد.
طراحی و فضاسازی ایرانی در «فرمانروای آب» جالب توجه است. چطور به این فضا رسیدید؟
فرمانروای آب اثری تمدنی است که هم شاخصههای اعتقادی و هم ویژگیهای فرهنگی، رفتاری و معماری را دربرمیگیرد. به همین دلیل، تمام مکانهایی که در فیلم ساخته شده براساس معماری دینی و ایرانی طراحی شدهاند. الگوی «محراب» در پروژهای که به شکست دشمن منجر میشود همچنین بهعنوان یک مفهوم در فیلم بهکار رفته. این الگو از نقطهای در اوج آغاز میشود، به زمین میآید و پس از گذر از مراحل مختلف، دوباره به همان جایگاه بازمیگردد. این مفهوم «آغاز و پایان» که در تفکر اسلامی مطرح است، در فیلم در قالبهای گوناگون بیان شده و همه شخصیتها چه مثبت و چه منفی ناخواسته در این چرخه قرار میگیرند. حتی دفاتر و مقرهای نظامی در فیلم نیز براساس این نگاه طراحی شدهاند. اگر نگاه تمدن اسلامی، نگاه صلح، دوستی، توازن و تقارن باشد، این ویژگیها در معماری نمود پیدا میکند و از آنجا به رفتار شخصیتها نیز منتقل میشود. فرمانروای آب دنیای آرمانی ما را نشان میدهد که در آن ماهیت دشمن آشکار میشود. در طراحی فضاها و مکانها، نشانههایی از مهمترین مراکز جاسوسی علیه مردم جهان مانند ساختمانهای معروف ناسا، مقرهای قدرت در آمریکا، همچنین نمادهایی مربوط به دشمنان منطقهای ما از جمله اسرائیل دیده میشود. از ابتدا تا انتهای فیلم، این مکانها در نقاط مختلف داستان به تصویر کشیده میشوند و در نهایت، انهدامشان بهدست خودشان نمایش داده میشود. مجموعه متنوعی از نشانهها در فیلم هم در دیالوگها و هم در معماری، تابلوها و نقشهای حکاکیشده بر دیوارها وجود دارد. اینها بهگونهای طراحی شدهاند که بهویژه نسل نوجوان، در هر بار تماشای فیلم بتواند لایههای پنهان را کشف و برای خود رمزگشایی کند.
آیا پس از وقوع جنگ ۱۲روزه، تغییری در روند داستان یا کلیت انیمیشن ایجاد شد؟
وقتی یک انیمیشن ساخته میشود، انجام هر فریم آن و رندرها روزها طول میکشد؛ مگر به تمام عوامل پروژه فراخوان داده شود تا بیایند و از نو شروع کنیم که دستکاری آن پس از ۸ یا ۹سال غیرممکن است. بنابراین پس از جنگ هیچ تغییری در داستان یا کلیت فیلم ایجاد نشد. تنها تغییری که اعمال کردیم این بود که در برخی صحنهها اصلاحاتی انجام شد تا بیننده خردسال بعضی تصاویر را بهطور واضح نبیند اما هیچ تصویری اضافه نشد و هیچ روایت تازهای به داستان افزوده نشد. این همان نسخهای است که در سال ۱۳۹۵ در جشنواره فجر اکران شد با این تفاوت که زمان آن از حدود دو ساعت و چند دقیقه به یک ساعت و ۱۸دقیقه کاهش یافته است.
بهنظر میرسد مدت زمان فیلم برای مخاطبانی که حوصله کمتری دارند مناسب است. شما هم همین نظر را دارید؟
بله، زمان فیلم نه آنقدر طولانی است که خستهکننده شود و نه آنقدر کوتاه که ناقص بهنظر برسد. بههرحال نسل جوان امروز کمی کمحوصلهتر است و اگر به انیمیشنهای روز دنیا نگاه کنید، میبینید که معمولا برای کودک و نوجوان، مدت زمان زیادی در نظر نمیگیرند. از نظر روایی هم چنین آثاری نباید بیش از حد طولانی باشند. بههرحال ما از بستر یک جنگ تحمیلی گسترده علیه کشورمان بیرون آمدهایم و امروز مردم ما نیاز دارند روایتهای متناسبی از این جنگ بزرگ را بشنوند. قبل از آنکه روایتهای تحریفشده یا مغرضانه دشمن به دستشان برسد و این پیروزی رامخدوش کند، باید خودمان با روایتهای درست، این موضوع را برای نسل جدید بازگو کنیم. امیدوارم آیندگان بهخاطر بسپارند که همزمان با جنگ تحمیلی، توانستیم روایتی مناسب از آن جنگ را در قالب یک فیلم انیمیشن در اختیارفرزندانمان قرار دهیم و این در زمانهای است که نسل جدید به آن نیاز داشت تا احساس هویت، غرور و افتخار کند و به نیروهای دفاعی خود ایمان داشته باشد. این افتخاری است که مردم ما باید نسبت به همه بخشهای کشور چه فکری، چه مدیریتی و چه دفاعی توجه داشته باشند.
بهنظر میرسد در این اثر، حس و روحیه ملی بهخوبی به تصویر شده است؛ بهویژه در بخشهایی که هکر جلوتر از دشمن حرکت میکرد و این حس خوبی به مخاطب منتقل میشد.
همینطور است. در حال حاضر بهنظر میرسد در حوزه جنگهای الکترونیک، توان بسیار خوب و قابل توجهی داریم و دنیا در برابر بعضی اقدامات انجامشده در کشور ما مبهوت میشود. بحثی داشتیم درباره گروهی از مهندسان نرمافزاری که توانستهاند به سامانههای دشمن نفوذ کنند و سیستمهای معروف و دیگر سامانههای مهم جنگ الکترونیک را از کار بیندازند.
سبک طراحی شخصیتها در «فرمانروای آب» بسیار به واقعیت نزدیک است. با توجه به پیشرفتهای رایانهای و طراحی دیجیتال، اگر این اثر امروز ساخته میشد چه تغییراتی ممکن بود اعمال کنید؟
طبیعی است که امروز هوش مصنوعی بخش زیادی از دشواریهای تولید انیمیشن را برطرف کرده اما هنوز نمیتوان گفت هوش مصنوعی میتواند جایگزین کامل تولید انیمیشن در جهان شود. گروههای زیادی سالهاست تلاش میکنند پروژههای کامل را از راه هوش مصنوعی به انجام برسانند اما تا امروز این امر محقق نشده. با این حال بیتردید ساخت انیمیشن در سالهای اخیر دچار تحولات تکنیکی مهمی شده است؛ کارهایی که در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ با دشواری بسیار انجام میدادیم، امروز بهسادگی قابل انجام است. معتقدم برای محتوای ما نه امکان تولید در قالب رئال وجود دارد و نه ارائه در قالب فانتزی مناسب است. بهترین فرم برای انتقال مفاهیم فرمانروای آب همین فرم فعلی آن است. البته اگر امروز این کار را آغاز میکردیم، کیفیت انیمیشن، بهویژه در جزئیاتی مانند نگاهها، حرکات چشم و نرمی حرکات بدن شخصیتها، بسیار بالاتر از نسخه فعلی میشد. با این حال، آنچه امروز وجود دارد قابل دفاع است بهطوری که اگر کسی نداند بخش انیمیت این اثر مربوط به ۱۰سال پیش است، هیچ نشانهای برای قدیمی بودن آن وجود ندارد. با وجود گذشت سالها هنوز در بخشی از حوزههای فنی و تکنیکی انیمیشن ایران، نمونهای مشابه این اثر تولید نشده است. جلوههای ویژه خاصی که در این فیلم بهکار رفته، در زمان خود بینظیر بود و حتی امروز نیز کمنظیر است.
چند نفر در گروه، بهویژه در بخش طراحی روی این پروژه کار کردند؟
بیش از ۱۰۰نفر در این پروژه با ما همکاری داشتند. نام بسیاری از آنها در تیتراژ آمده اما متأسفانه بهدلیل برخی مشکلات، نام بعضی دوستان که زحمات زیادی کشیدند ذکر نشده است. برای مثال، گروه نورپردازی ما که طراحی نورهای داخلی صحنهها را انجام دادند در تیتراژ نیستند، در حالی که کارشان بسیار ارزشمند بود. همچنین در بخش موشنکپچر و شبیهسازی انیمیتها دوستانی مانند پوریا پورسرخ، تینو صالحی، امیر کربلاییزاده و بسیاری دیگر از هنرمندان تئاتر و انیمیشن به ما کمک کردند. حتی بعضی با مشارکتهای کوتاه ولی مؤثر، نقش مهمی در پیشبرد کار داشتند. در مجموع، این محصول حاصل تلاش یک گروه بزرگ و بیش از ۱۰۰نفره بود که همدلانه کنار هم کار کردند.
مخاطب نهایی این اثر چه کسانی هستند و چه توصیهای به آنها دارید؟
مخاطب نهایی و دریافتکننده اصلی پیامهای رسانهای خانوادهها هستند. خانوادهها باید نسبت به محصولاتی که قرار است فرزندانشان مصرف کنند حساسیت داشته باشند. این مسأله در دنیا سابقه خوبی دارد و درکشورهای مختلف، مادران در روند تولید، توزیع و استفاده انیمیشن و کار کودک نقش تعیینکنندهای دارند. در کشور ما هم خانوادهها باید از حق مسلم خود استفاده کنند و روی محصولاتی را که برای خانوادهشان مفید میدانند تمرکز کنند. مهمترین حمایت در روند محصولات رسانهای، کمک به اکران موفق فیلمهای خوب است. اگر خانوادهها فیلمی را دیدند، پسندیدند و احساس کردند که برای فضای عمومی خانواده مناسب است، لطف کنند و آن را به دیگران توصیه کنند. جریان ساخت اینگونه آثار و استمرار تولیداتی شبیه این فیلم انیمیشن محتاج تلاش و اراده خانوادههای ایرانی است. اگر خانوادههای ایرانی مایل هستند این آثار در سبد رسانهای آنها سهم بیشتری داشته باشد، باید به هر شکلی در ترویج، تشویق و ترغیب دیگران برای استفاده از این محصولات بکوشند. چند روز پیش با یکی از دوستان قدیمی صحبت میکردم که حرفی ناراحتکننده زد و گفت منتظر است تلویزیون این فیلم انیمیشن را پخش کند اما فیلمی که برای سینما ساخته شده باید روی پرده عریض و درمحیط جمعی دیده شود.چون تجربه فیلم دیدن جمعی چیز دیگری است. صداگذاری این فیلم ۱۱ تا ۱۲ماه طول کشیده و در برخی صحنهها ۷۰ تا ۸۰لایه صدا وجود دارد که هر کدام احساسی رابه بیننده منتقل میکند.بدون شک،این کیفیت صداگذاری فقط درسینما قابل استفاده حداکثری داردودر تلویزیون این امکان فراهم نیست. وقتی به سینما میرویم، از حق رأی خود برای انتخاب فیلم استفاده میکنیم. جریان سینما جریانی است که به مخاطب میچسبد و اگر مخاطب آن را تأیید کند، زنده میماند و اگر تأیید نکند و نبینند، هیچ تنفس مصنوعیای آن را زنده نگهنمیدارد.
نمایش تفرقهافکنی دشمنان در «فرمانروای آب»
مجید اسماعیلی با اشاره به آنچه در فرمانروای آب در زمینه تفرقهافکنی نمایش داده میشود، به جامجم گفت: در فیلم به وضوح نشان دادهایم که آمریکا و اسرائیل تلاش میکنند بین مسلمانان اختلاف بیندازند، در حالی که خود مسلمانان متوجه فتنه ایجاد شده نیستند. سعی کردیم در این اثر عملیات دشمن را ذیل اتفاقی تفرقهافکنانه تعریف کنیم در حالی که راه از بین بردن این تهدید، نگاه وحدتمحور و اتحاد بین کشورهاست. برای شکلگیری چنین نگاهی، باید کار زیادی انجام شود. یکی از پیچیدهترین عملیاتهای دشمن این است که ما را از وجود خودش غافل کند. یعنی شرایطی ایجاد میکند که حتی اگر کسی در کشور درباره دشمن حرف بزند، محکوم به بدبینی و سطحینگری شود و در نتیجه اختلافات کاملا طبیعی جلوه داده میشود. از گذشته، نقش تفرقهانگیز غربیها در کشورهای اسلامی از جمله هند و پاکستان و کشور خودمان شناخته شده است. این دخالتها بارها باعث اختلافات خونین بین مسلمانان شده. ما در این فیلم، شخصیتهایی را که چنین اقداماتی انجام میدهند، بهوضوح تصویر کردهایم تا نقش دشمن در ایجاد اختلاف بهطور کامل آشکار شود.