هویت ایرانی برای نسل نو

اگر علاقه‌مند به سفر در زمان هستید پیشنهاد می‌کنیم انیمیشن ‌ساعت جادویی‌ را در جشنواره فیلم فجر از دست ندهید. این انیمیشن از تولیدات حسینیه هنر مشهد است که به کارگردانی محمدعلی بصیری‌نیک و تهیه‌کنندگی محمدمهدی نخعی‌راد و ناصر جاهدنیا تولید شده و قرار است ما را در یک گذر تاریخی، چند نسل به عقب ببرد و شرایط حاکم بر زندگی، آداب و رسوم، فرهنگ و خرده فرهنگ‌های کهن ایران را به نسل امروز نشان دهد.
کد خبر: ۱۴۴۳۸۹۵
 
این انیمیشن که مدتی پیش با عنوان «سفر به تاریکی» در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان اکران و توانسته بود جایزه ویژه گوهرشاد را از آن خود کند، حالا با اندکی تغییر به جشنواره فجر آمده تا میزبان علاقه‌مندان ۹ تا ۱۵ سال شود. در خصوص این انیمیشن گفت‌وگویی با کارگردان جوان آن انجام دادیم و در خصوص این اثر و دغدغه‌های تولید آن پرسیدیم.

از قصه ساعت جادویی شروع کنیم؛ خط سیر این قصه را ‌‌بگویید.
خط سیر داستان ما به سبک زندگی، فرهنگ‌ها،خرده‌فرهنگ‌ها ومشاغلی بر‌می‌گردد که درگذشته وجودداشته‌ یا به‌ صورت ناقص به نسل‌های بعد انتقال پیدا کرده‌اند‌ یا به دلایلی از بین رفته‌اند. داستان در باره پسری به نام عماد است که از پدربزرگش یک ساعت جادویی هدیه می‌گیرد، موفق به سفر در زمان می‌شود وبه دوران کودکی پدربزرگش می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی راازنزدیک می‌بیند که درگذشته رونق بسیاری داشته است و به آن علاقه‌مند می‌شود. او همچنین در این مسیر اطلاعاتی از نوع پوشش، سبک زندگی، مشاغل و...را با خود به زمان حال می‌آورد و پس از بازگشت، به پدربزرگش می‌گویدمامی‌توانیم شغل خانوادگی خودرارونق دهیم و هویت خودرابه نسل بعدانتقال دهیم. کلیت داستان در این مورد است. البته داستان نیم‌نگاهی به قیام گوهرشاد نیز دارد وپسربچه‌ بخشی ازحوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

دغدغه شما از ساخت این انیمیشن چه بود و چه احساس نیازی برای ساخت این اثر دیدید؟
دغدغه اصلی ما برای تولید این اثر این بود که به نسل امروز بفهمانیم ما برای خودمان هویت داریم. وقتی آثار هنری که توسط کشورهای دیگر تولید می‌شوند را می‌بینیم که آنها بیشتر دنبال آن هستند برای خود هویت، شخصیت و فرهنگ بسازند اما ما برای خودمان تاریخ و هویت داریم، فرهنگ غنی داریم، معماری داریم، نوع پوشش خودمان را داریم، سبک زندگی خودمان را داریم و اگر به آنها بها داده شود و مورد توجه قرار گیرند، قطعا به نسل جدید در مسیر زندگی کمک شایانی خواهد کرد. البته مطمئنا کار زیادی برای تحقق این هدف داریم؛ هنوز هم جا دارد روی این زمینه کار شود تا نسل امروز را متوجه کنیم چقدر جذابیت‌ها روی فرهنگ خودمان وجود دارد و این می‌تواند شروع راه باشد.

ویژگی‌های خاص اثر شما این بود که به جای تمرکز بر روایت داستان‌های غیرواقعی یا کاراکترهای ابرقهرمان‌ که کانون توجه خیل کثیری از انیمیشن‌سازان جهان برای جذب کودک و نوجوان است، به تاریخ ایرانی نقب زدید و به نوعی روشنگر هویتی کردید، تا آنجا که می‌شود گفت ساعت جادویی به نوعی یک کلاس تاریخ است، آیا حس نکردید شاید مخاطب میلی به تماشا نداشته باشد؟
از بچگی دغدغه من همیشه این بود که چرا یک کلاس تاریخ همیشه برای بچه‌ها حوصله سر بر است، مثلا خود من همیشه از کلاس‌های تاریخ نهایت لذت را می‌بردم اما زمان امتحان همیشه می‌ماندم که باید چه کنم، چراکه من جنبه داستان‌گویی تاریخ را دوست داشتم تا این‌که بخواهم تک‌تک موضوعات را تحلیل کنم. به همین دلیل حس کردم اگر بتوانیم یک روایت تاریخی را طوری بیان کنیم که مخاطب جذب شود و ملکه ذهنش باشد و نیازی نباشد به متون خشن تاریخی رجوع کند برای نسل امروز کارساز خواهد بود چون نسل امروز نسلی است که به جای کتاب، پادکست گوش می‌دهد. ترجیح می‌دهد ویدئویی کوتاه را به جای یک محتوای طولانی ببیند و سرعت برایش مهم است. برای همین احساس کردم با یک تصویر جذاب و نوع روایت جذاب برای بچه‌ها بیان کرد. در حقیقت امتیاز کار ما این بود که سعی کردیم یک واقعه تاریخی را اگر به شکل متن باشد و کسی حوصله خواندن آن را نداشته باشد، به تصویر بکشیم و سعی بر این داشتیم که با یک تغییر جذاب، مخاطب کودک و نوجوان را پای یک محتوای تاریخی که بتواند از این فیلم درس بگیرد، اگر اتفاقی بوده که می‌تواند به آینده‌اش کمکی کند از آن وام بگیرد، اگر چیزی بوده که آسیبی به جامعه یا فرد رسانده است بازهم از آن درس بگیرد تا آن اشتباه را تکرار نکند.

اما نوع نگاه‌تان به برخی وقایع مثل توجه به پوشش حجاب یا رویداد گوهرشاد این ذهنیت را به مخاطب می‌دهد که به دنبال واکاوی تاریخ هستید؟ 
ما تلاش‌مان بر این بود که به مخاطب نوع پوشش را نشان دهیم. این‌که کلیت هرچیزی که هست، کسی نمی‌تواند به زور آن را تغییر دهد، حالا این می‌تواند جلیقه‌ای باشد که تن اوست کلاهی باشد که سر اوست یا چادر باشد. نگاه‌های آدم‌ها با هم متفاوت است ولی همه باید به یک درک برسیم که این پوشش مال من است، هویت من است و شخصیت من است و کسی نباید آن را به زور از من بگیرد. آنچه ما در این کار سعی کردیم به آن برسیم این بود و نخواستیم چیزی را تحمیل کنیم. در این‌که آیا مخاطب به این برسد که آیا تحمیل تاریخ شده خیر هیچ عکس‌العملی ندیدم. در اکران اتفاق جالبی که افتاده یکسری خبرنگار ستاد برگزاری بودند که سوالات خیلی مهمی پرسیدند ولی در این محوریت چیزی مدنظرشان نبود.
 
تمرکز روی هویت ملی کشور داشتید، چرا این برای شما دغدغه شد. نسل جدید ما به سمت بی‌هویتی می‌رود، احساس می‌کنید چقدر این موضوع اهمیت دارد؟
دغدغه از جایی شروع می‌شود که وقتی می‌رویم برای فرزندمان لوازم‌التحریر بخریم، می‌بینیم تصویر روی جلد همه دفاتر و وسایل، یا باربی است یا باب‌اسفنجی یا...اینها خیلی جذاب و قشنگ هستند ولی مال ما نیستند. از آن‌طرف وقتی نگاه می‌کنیم، واقعا شخصیت‌هایی داریم، روایت‌هایی داریم، جذابیت‌هایی داریم و...که می‌توانند جایگزین آنها شود. البته فعالیت‌هایی کردیم اما کافی نیست. چیزی که من تولیدکننده محتوا خودم را به آن موظف می‌دانم این است که برای نسل فردا هویتی که داریم را یادآوری کنم. ما نیازی به هویت جدید نداریم، نیاز به ساخت چیز جدید ومصنوعی نداریم، فقط لازم است آنچه را داریم به نمایش گذاریم و صدالبته آن‌که به بهترین شکل به تصویر بکشیم. از نگاه معماری، فرهنگ و سبک و پوشش جذابیت‌ها را به نمایش گذاریم تا آنها بدانند از خودمان چیزی داریم و می‌توانیم بر آنها تکیه کنیم و در چشم‌اندازی بالاتر اگر درست پرداخت شود، آن را جهانی کنیم. اما این نیاز به یک مجموعه دارد. یعنی فقط با یک یا چند انیمیشن نمی‌شود. وقتی باربی تولید می‌شود، فیلم دارد، عکس و اسباب‌بازی دارد، در دفاتر و وسایل کودکان می‌آید و ...

تدبیری برای تحقق این نگاه تئوریک دارید؟
تلاش‌هایی در این زمینه شده است اما قطعی نیست. ولی به صورت کلی حس می‌کنم انیمیشن‌هایی بچه‌زرنگ، ساعت جادویی، مسافر گانورا می‌تواند شروع یک اتفاق باشد، ما قطعا نمی‌توانیم مثل شرکت‌های بزرگ خارجی با یک کار سینمایی بازار را قبضه کنیم. نیاز به تلاش و حمایت مستمر دارد ولی امیدوارم این اتفاق بیفتد. اطلاعی نداریم تهیه‌کننده در این ارتباط چه کار کرده است اما می‌دانم او هم این دغدغه را دارند.

کودکان امروز خیلی متوقع هستند چون هر اثری ساخته می‌شود با نمونه‌های جهانی، دست به مقایسه می‌زند، برای جلب نظر این مخاطب پرتوقع از چه ظرفیت‌هایی استفاده کردید؟
تمرکز ویژه ما در این اثر داستان‌گویی بود. متاسفانه اکثرکارهایی که درایران در مدیوم انیمیشن ساخته می‌شود، داستان منسجمی ندارد یا زیاده‌گویی یا کم‌گویی دارد. پرش‌های داستانی متفاوتی دارد ما تمام تلاش‌مان در این کار این بود که یک داستان منسجم از صفر تا صد را پیش ببریم. درتصویر نیز تلاش خود راکردیم که قابل قبول باشد. در دوبله و موسیقی هم همین‌طور اما تمرکز اصلی‌مان روی داستان‌گویی بود. اعتقاد دارم اگرداستان درست بیان شود، مخاطب خیلی ایرادات مثل کیفیت تصویر را درنظر نخواهد گرفت. در اکثر کارهای خارجی هم این را می‌بینیم. 

کمی درباره عنوان فیلم هم بگویید، با سفر به تاریکی به جشنواره فیلم کودک و نوجوان رفتید. عنوان خوبی هم نبود. حالا با ساعت جادویی در فجر وارد می‌شود، علت تغییر نام چه بود؟
(با خنده) بله واقعا بد بود. معمولا وقتی کار انیمیش است فکر می‌کنند برای کودک کار کرده‌ایم در حالی‌که مخاطب بزرگسال را هم می‌تواند درگیر ‌کند. همه بزرگسالان یک کودک درون دارند و دوست دارند لذت ببرند. اسم کار درست نبود و فیدبک‌هایی که از جشنواره کودک و نوجوان گرفتیم نشان می‌داد اسم کار باید تغییر کند؛ به همین دلیل اسم را تغییر دادیم. چون ساعت المان اصلی داستان باعث می‌شود شخصیت ما در زمان سفر کند و ساعت قابلیت جادویی داشت که برای مخاطب کودک جذاب بود لذا اسمش را ساعت جادویی گذاشتیم تا این ذهنیت را بدهد که اگر این ساعت دست من باشد به چه زمانی سفر کنم. به نظرم برای مخاطب اسم جذابی بود.

احساس نمی‌کنید با توجه به اشتراکات اولیه با فیلم سفر جادویی، به مخاطب عجول ذهنیت بدهد درحالی‌که دنیای این دو با هم متفاوت است؟
فکر می‌کنم اگر مخاطب منصف باشد، زیاد به این موضوع فکر نکند،چون مدیوم متفاوت است ولی حرف‌تان درست است و ممکن است این شباهت روی ذهنیت مخاطب تاثیر بگذارد. به هرحال هر اسمی روی کاری گذاشته باشد احتمال دارد این بحث‌ها پیش بیاید.

با توجه به این‌که این فیلم در گذشته اکران هم داشته است، چقدر نظر مخاطب را جلب کرد؟ مهم‌ترین چالشی که مخاطب در ارتباط با اثر داشت چه بود؟
ما برای این کار مخاطب کودک و نوجوان را در‌نظر گرفته‌ایم و فکر می‌کنم بچه‌های در حد فاصل ۹تا ۱۵ سال به‌راحتی بتوانند اتفاقات فیلم را درک کنند. عامدانه هم از ایده سفر در زمان به‌عنوان یک ایده ماجراجویانه در روایت فیلم استفاده کردیم که این مخاطبان را با خود همراه کنیم. به‌واسطه ایده خیال‌پردازانه فیلم، بچه‌ها می‌توانند درک بهتری از گفته‌ها و خاطرات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خود داشته باشند. دراصفهان پس از اکران، ماروی رده سنی کودک فیدبک خوبی دریافت نکردیم اما بچه‌های نوجوان و جوان با کار ارتباط گرفته بودند. 

با توجه به نگاه‌ها، تغییری بر اثرتان در فجر داشتید؟
در زمینه فرم کار هم برای جذابیت بیشتر، از سه قطعه موزیک ویدئو در کار استفاده کرده‌ایم؛ یکی برای معرفی کاراکتر اصلی است، یکی درباره کاراکتر منفی‌ای است که در گذشته آشوب‌هایی به‌پا می‌کرده است و موزیک ویدئوی سوم هم درباره کاراکترهایی است که در داستان وارد می‌شوند و خرابکاری‌هایی می‌کنند. آنها موریانه‌هایی هستند که وارد کارگاه نمدمالی می‌شوند و خرابکاری می‌کنند. اینها برخلاف کل کار که به صورت سه‌بعدی اجرا شده به صورت دو‌بعدی بودند. پس از اکران متوجه شدیم نوع این موسیقی و ریتمی که در دو قطعه اول، بچه‌های دوبلور خوانده بودند حالت دکلمه داشت و مخاطبان را در سالن به‌وجد نیاورده بود. یعنی در آن لحظه بچه‌ها دوست داشتند دست بزنند اما ریتم موسیقی طوری بود که انرژی را افت می‌داد. به همین دلیل در این دو قطعه تغییرات جزئی داشتیم و ریتم کار را بالاتر بردیم.

تولید این‌گونه آثار برای مخاطب جهانی چگونه است وقتی شما توجهی به مقوله فرهنگ و آیین ایرانی دارید؟
اگر یک پروژه بتواند یک پرزنت خارجی خوب داشته باشد قاعدتا می‌تواند. چالشی که ما در بحث تبلیغات در کشور خودمان داریم همین است. معمولا نمی‌توانیم تولیدات خودمان را به‌صورت عالی تبلیغ کنیم، چون آنها قبل از این‌که یک کار نمایش داده شود شروع می‌کنند به تبلیغات در جهان، که در حد بودجه ما نیست؛ اما ما به‌دلیل تغییرات دائمی قیمت‌ها، همان بودجه‌ای که دریافت می‌کنیم صرف تولید اثر می‌شود و نمی‌توان تمرکز بر قیمت داشت، ولی با این‌همه اکثر کارهایی که تولید شده پتانسیل پرزنت خارجی داشته است. بااین‌حال معتقدم اگر حمایت شویم این کار می‌تواند چنین قابلیتی را داشته باشد.

برای اولین بار است درجشنواره فجر شرکت می‌کنید، از اهمیت این حضوربرای اثرتان بگویید.چقدر دیده‌شدن در این جشنواره را تاثیرگذار در تحقق اهداف‌تان می‌دانید؟
جشنواره فجر فضایی است که هر تولیدکننده محتوایی دوست دارد درآن دیده شود. امسال هم جشنواره فجر خدا را شکر نظر مثبتی روی انیمیشن داشت وفضا به ما داد.فکرمی‌کنم دیده‌شدن دراین جشنواره اتفاق بزرگی است. جدای از این‌که رویای جایزه داشته باشیم همین که در این قالب قرار می‌گیریم و به‌عنوان یک تریبون کار را پخش می‌کنند به نظر من رویای بزرگی است.

خبرهایی در خصوص اکران نوروزی این انیمیشن به گوش می‌رسد. به مخاطب علاقه‌مند این وعده را می‌دهید؟
خیلی مشخص نیست ولی یکی از انتخاب‌های ما نوروز است. البته همان‌طور که می‌دانید نوروز امسال همزمان با ماه مبارک رمضان است، لذا احتمال این‌که پایان ماه مبارک افتتاح اکران ما باشد زیاد است.

ایران به بزرگ‌ترین قطب‌های منطقه تبدیل می‌شود 
از کارگردان فیلم ساعت جادویی درخصوص توجه به انیمیشن درکشور درسال‌های اخیر پرسیدم و اینکه آیا توان رقابت با کشورهای مطرح یا حتی درجه۲ در آینده برای انیمیشن سازان ایرانی وجود دارد؟، گفت: حقیقت این است همین الان در ایران برای پروژه‌های بزرگ کار می‌شود. هنرمندان خیلی توانمندی در ایران کار می‌کنند که در پروژه‌های خارجی حضور دارند. متاسفانه عده‌ای به‌ دلیل شرایط متفاوتی که دارند مهاجرت می‌کنند و از ایران می‌روند، ولی آنهایی که مانده‌اند ارتباط‌شان با جامعه بزرگ جهانی خیلی خوب است. خوشبختانه چند سالی است که این نگاه هنری از روی انیمیشن برداشته شده و یک دیدگاه صنعتی گرفته است. سفارش‌دهنده و تولید‌کننده به این باور رسیده‌اند که انیمیشن به‌عنوان یک صنعت می‌تواند درآمد کلان داشته باشد. به نظر من، در چند سال اخیر این اتفاق به‌خوبی شکل گرفته و چرخ انیمیشن می‌چرخد. حضور چهار انیمیشن در جشنواره فجر اتفاق بزرگی است. این‌که سال آینده ما چهار انیمیشن در اکران داریم هم اتفاق بزرگی است و هر روز این اتفاق بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. آینده‌ای که من در ذهن خودم ترسیم می‌کنم، مشروط به حمایت‌های درست و امکانات، این است که ایران به بزرگ‌ترین قطب‌های منطقه تبدیل می‌شود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها