دو کلمه با «صدا قشنگ‌ها»

دو کلمه با «صدا قشنگ‌ها»

یکی از بخش‌های حوزه ادبیات، شعر است که با بهره‌گیری از عواطف و احساسات لطیف انسانی و دیگر عناصر نظیر اندیشه، خیال، زیبایی‌شناسی و‌... به پیام‌رسانی می‌پردازد.
کد خبر: ۱۵۱۵۴۰۲
نویسنده دکتر حمید هنرجو - نویسنده و پژوهشگر 

طبیعتا شاعر در مرحله اول، بهترین گزینه است که تولیدات ادبی منحصر‌به‌فرد را با صدا و سلیقه خودش ارائه کند، زیرا کلام و شعر، از جان او برآمده و خوانش در قدرت بالای انتقال مضمون و محتوا به درون مخاطب، نقش جدی دارد.

ما ایرانی‌ها، گنجینه و میراثی ارزشمند از شعر، نثر ادبی، داستان و افسانه و متن فاخر و تمثیل‌های شیرین و حکمت‌آموز در اختیار داریم که در هاله‌ای از عارفانگی، عاشقانگی، صراحت لهجه و سلاست بیان، برای هرکس در هر برهه زمانی، حرف برای گفتن دارد. فرزانگان و ستارگان ادب فارسی را حالا دیگر همه مردم دنیا می‌شناسند؛ حتی آنهایی که با ما هم‌زبان نیستند! پس در این نوشتار نیازی به اسم بردن از آنها احساس نمی‌شود، امروز آن نام‌آوران، در کنار ما نیستند و به جهان ابدی رخت بربسته‌اند، اما هنوز و همواره، صدا و احساسات زلال و جهان‌بینی قدرتمندشان به‌واسطه آثار و اشعار شورانگیزشان باقی است! و جالب‌تر این‌که برای همه عصرها، نسل‌ها و سلیقه‌ها، حرف قابل ارائه دارند.

در نتیجه، نیاز است که کسانی با تسلط کافی و صدای خوش، به دکلمه شعر‌ها بپردازند با مدنظر قرار دادن این اصل اخلاقی که امانتدار خوبی باشند! معضلی که در ارتباط با شعر و آثار قدمای ادبی، گریبانگیر عصر ما بوده و هست، بدخوانی یا غلط‌خوانی شعر‌های آن عزیزان و خدمتگزاران بی‌چشمداشت زبان و ادبیات فارسی است؛ و بعد هم نداشتن تسلط کافی و کامل بر فضای موضوعی اشعار که همین خلأ مهم، باعث نرسیدن پیام شعر به مخاطب می‌شود، در مواردی هم به ارسال پیام وارونه و اساسا چیزی که مدنظر شعر و شاعر نبوده، منجر می‌شود!

شرط امانتدار خوب بودن و توانمندی در خواندن صحیح شعر‌ها و متون قدما و البته شعر معاصران ما، داشتن سواد صرف و نحوی و اشراف ادبی است، زیرا تنها در این صورت، کلمات درست ادا خواهد شد، نسخه‌های اصلی آثار از بدلیات و موارد تحریف شده، قابل تشخیص و تفکیک خواهد بود و باقی قضایا... شناخت افق نگاه شاعر و لحن متناسب با شعر نیز مسأله مهم بعدی است. مثلا اگر شعر، حماسی است، طبیعتا باید حماسی خوانده شود، اگر شعر، عاشقانه است لحن و تن صدای خواننده نیازمند تغییر و مهارت است، این تغییر و مهارت، باید خودش را در طرز ادای کلمات و حتی زبان بدن هم به‌طور آشکارا نشان بدهد!

این واقعیت را بدانیم که جلوه‌های ویژه، فیلمبرداری حرفه‌ای، صداگذاری خوب، استفاده از موسیقی و... هرکدام به‌عنوان «یک ویژگی» می‌توانند مطرح باشند و در جای خودشان، ایجاد جذابیت کنند، اما اگر شعر، بدخوانی شود، واژه‌ها و کلمات درست ادا نشود و حتی در جا‌هایی اشتباه ادا شود، چیزی دیگر از آب درمی‌آید! و اساسا ظلمی خواسته یا ناخواسته به گنجینه‌های ادبی ما روا داشته شده است!

اگر گوینده و دکلماتوری تسلط بر شعر، به‌ویژه اشعار کلاسیک را نداشته باشد و صرفا مجذوب واژه‌ها یا وزن و موسیقی شعر شود و از دریای مفاهیم و درک مضمون غافل شود، قطعا تأثیرگذار هم نخواهد بود، چرا که صرفا تکیه بر تنالیته صدا و نوسان دادن به لحن و این‌گونه حرکات نمایشی، نه فقط هیچ پیوندی میان مخاطب امروز و ادبیات کهن ما ایجاد نمی‌کند بلکه به این ارتباط، لطمه هم می‌زند.

این سال‌ها، بیشتر در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم که از این دست اتفاقات، زیاد می‌افتد! اتفاقاتی که حال ادبیات را دچار مخاطره می‌کند و با غلط‌خوانی اشعاری برگرفته از اندیشه‌ها و قلم و طبع دواوین ادب، رویه ناپسند اشتباهات مصطلح در زبان فارسی را دوباره احیا می‌سازد! در پاره‌ای از موارد شاهدیم که گوینده و مجری یا حتی خواننده‌ای، دچار اشتباهی می‌شود که به نحو جمله و ارکان دستوری آن آسیب می‌زند!

بدون شناخت کامل و کافی از ادبیات ــ ترجیحا ادبیات کلاسیک ــ نباید به بازخوانی اشعار حافظ، سعدی، مولانا و دیگر بزرگان ادب فارسی ورود کرد، تلفظ‌های ناقص، اشتباه و چشم بستن بر اصطلاحات و واژگان خاص به‌کار گرفته شده در اشعار، زور بیجایی است که راه به جایی نمی‌برد، زیرا حال و هوایی که خودشان در ذهن دارند، اغلب همسنگ با محتوا و مضمون شعر‌ها نیست تا جایی که حتی شنوندگان غیرحرفه‌ای شعر و اهالی کوچه و بازار هم به‌خوبی و درستی متوجه برخی نقیصه‌ها و نقیضه‌ها می‌شوند! نمونه‌هایی را خودم بار‌ها دیده‌ام.

توجه به ادبیات و شعر فارسی، برای جامعه ما ارجمند است، صاحبان ذوق و صدا‌های زیبا و اصطلاحا قشنگ هم قطعا می‌توانند در والایی و نمایاندن ظرفیت‌های ادبیات ایران سهمی داشته باشند، اما به شرط‌ها و شروطه‌ها!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰