
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
زهرا برای این که با این چالش مبارزه کند خودش را به بیماری زد و وانمود کرد از مادرش سرماخوردگی گرفته است.
محمود هم نوجوان 17 سالهای است که هر وقت بوی سیگار میدهد، دیر به منزل میآید یا هنگامی که احساس میکند کنترل اوضاع را دارد از دست میدهد و دیگران میخواهند به او امر و نهی کنند، شروع به داد و قال میکند.
او قبل از این که دیگران بخواهند به او بگویند چه کند و چه نکند، شروع به متهم کردن دیگران میکند.
این نوجوانان سعی میکنند با روشهایی که به نظرشان کار آمد است جلوی وقوع مشکلات را بگیرند یا آنها را کنترل کنند، اما به نظر شما این شیوهها درست است؟
مقابله و ضد مقابله
افراد در مواجهه با مشکلات، روشهای مختلفی پیش میگیرند، اما بهترین آنها روشی است که فرد را رو به جلو سوق دهد و او را در زندگی در مسیر رشد و بالندگی قرار دهد. گرچه ممکن است با برخی روشها مثل دور زدن مشکلات، گردن دیگری انداختن، دعوا، پر خاشگری و... به طور موقت حس کنیم مشکلمان حل شده، ولی واقعیت این است که این روشهای مقابله با مسائل زندگی ما را در مسیر خوبی قرار نمیدهد.
روانشناسان توصیه میکنند ما در مواجهه با مشکلات از راهبردهای مقابلهای مناسب استفاده کنیم. یعنی تلاشهای شناختی و رفتاری برای اصلاح تعبیر و تفسیر یک وضعیت که بتواند رنج ناشی از تنشی را که در آن قرار داریم، کاهش دهد.
دکتر فیروزه غضنفری، روانشناس و استادیار دانشگاه، این راهبردهای مقابلهای را در دو گروه دستهبندی میکند.
به اعتقاد او ما یا سعی میکنیم با راهبرد مقابلهای هیجان مدار پیامدهای هیجانی یک واقعه را با ایجاد تعادل عاطفی و هیجانی کنترل کنیم یا با راهبردهای مساله مدار که شامل اقدامات سازنده فرد در شرایط تنشزاست، منبع مشکل را حذف کنیم یا تغییر دهیم.
وی با استناد به نتایج پژوهشها میگوید: مقابله هیجانی موثرترین واسطه رابطه میان استرس و بیماری است و کسانی که با مشکلات به مقابله هیجانی برمیخیزند سلامت خود را در معرض خطر قرار میدهند. از طرفی کسانی که به شیوه مقابله اجتنابی روی میآورند در کوتاهمدت موفق هستند، اما قادر به سازش روانشناختی نیستند و دچار حالات درماندگی مثل افسردگی میشوند.
یکی خود را به قلب حادثه میسپرد و در هیجان غرق میشود و دیگری صورت مسأله را پاک میکند و خود را به بیخیالی میزند، اما راهحل دیگری نیز برای حل مشکلات وجود دارد که مناسبتر به نظر میرسد.
برای مقابله مسلح شوید
راهبردهای مقابله، مجموعه مهارتهایی هستند که تحت تاثیر آموزش و تجربه آموخته میشوند و تغییر پذیرند.
دکتر فیروزه غضنفری، روانشناس پیشنهاد میکند با آموزش، تربیت و نظارت مستمر والدین و مربیان، استفاده از ابزارهای کمک آموزشی مدرن و فراهم سازی زمینههای لازم برای تجربه و به کارگیری راهبردهای مقابله در موقعیتهای مختلف آزمایشی و واقعی زندگی میتوان کودکان را آماده ورود به زندگی کرد.
همچنین آموزش مهارتهای موثر حل مساله، تمرینهای تقویت اعتماد سازی و راهکارهای موثر مقابله به کاهش استرس افراد کمک میکند و وضعیت سلامت روانی، سلامت عمومی، رضایت از زندگی فردی و روابط بین شخصی را بهبود میبخشد.
آموزش مهارتهای مدیریت استرس از طریق صدا و سیما، تشکیل کانونهای حمایت از سلامت روانی در محلات و مناطق شهری، توجه و اجرای برنامههای شادی بخش و مفرح از طریق شهرداریها و آموزش مهارتهای زندگی در سطح مدارس و دانشگاه از دیگر شیوههایی است که میتواند راهکارهای مقابلهای نادرست را در افراد تغییر دهد.
با عقل عمل کنید
روانشناسان معتقدند اگر افراد اعتماد به نفس مناسبی داشته باشند میتوانند از راهکارهای مقابلهای بهتری استفاده کنند.
دکتر عزتاله قدمپور، روانشناس و استاد دانشگاه در این مورد میگوید: راهبردهای کارآمد مقابله از طریق افزایش اعتماد بهنفس افراد، مهارتهای حل مسأله آنها را بهبود میبخشد و به رضایت بیشتر منجر میشود. این افراد سطح تنش پایینتری دارند و برای مقابله با یک مسأله به جای شیوههای هیجانی راههای مقابله با مشکل را مستقیم بررسی میکنند و معمولا با یافتن عقلانیترین راه به رضایتبخشترین نتیجه میرسند.
این وضعیت تمام تواناییهای بالقوه فرد را برای مقابله مثبت و حل مساله فرا میخواند و احتمال موفقیت وی را افزایش میدهد. اگر بیشتر مشکلات خود را با این شیوه حل کنیم و بخش کمی از مسائل را به شیوههای دیگر بسپاریم زندگی کم استرستری را تجربه میکنیم.
راههای بن بست
دروغ گفتن، کتککاری، فحاشی، فرار کردن و گردن دیگران انداختن از راهکارهایی است که گاه از کودکی به آن عادت کردهایم و گاه ما را در زندگی اجتماعی و خانوادگی به فردی منزوی و تنها بدل میکنند.
استفاده از روشهای ناکارآمد برای حل مساله یعنی به کار بردن روشهای ناموثر و عادت گونهای که در برخورد با تنشها و مشکلات روزمره خود به کار میبریم.
حمله، انتقادپذیر نبودن، قهرهای گاه و بیگاه، پیشنهاد طرح مشکل در زمانی دیگر که هرگز نمیرسد، سیگار کشیدن و حرف نزدن در مورد مشکل اصلی از آن جمله است.
خود را به دیگران چسباندن و ناتوان نشان دادن در انجام امور روزمره و فردی، از دیگر مصادیق این مهارتهای ناکارآمد است که در درازمدت به ضرر ما تمام میشود.
پایان کودکی
«سمیه ـ ن» امروز از یک خواب طولانی بیدار شده است. راهکاری که یک عمر در خانه پدری به کار بسته بود دیگر به دردش نمیخورد.
او جوانی 22 ساله است که مهر سال گذشته دانشجو شده و سه ماه از عقدش میگذرد، اما در هردو چندان موفق نیست.
او میگوید: یادم میآید وقتی کوچک بودم هرچه میخواستم با داد و فریاد و زهرچشم گرفتن از والدین و بچههای مهد کودک میگرفتم و متاسفانه همین راهکار را تا امروز هم ادامه دادم، اما مدتی است دوستان خوابگاهی از من کناره گرفته و با من اتمام حجت کردهاند که نه تو پرنسسی و نه ما کوزت و از داد و بیدادت هم نمیترسیم. نامزدم هم تهدید کرده اگر به رفتارم ادامه دهم و به هر بهانهای دعوا راه بیندازم از من جدا خواهد شد. این قدر ورود به جامعه عرصه خانواده برایم ناموفق بود که میخواهم با کمک گرفتن از روانشناس هرچه زودتر خودم را به فرد بهتری تبدیل کنم.
کودکان فریاد میکشند، والدین تسلیم میشوند و با روشهای مثبت و منفی جلب توجه میکنند، اما یک روز بزرگ میشوند و قرار نیست رویههایی را که در کودکی با تقویت نادرست والدین به عادت بدل شده تا ابد با خود نگه دارند. حتی ممکن است شیوههای خود را از والدین آموخته باشید، اما وقتی قرار است به یک فرد بالغ بدل شوید وقت آن است که شیوههای مقابله و مهارتهای حل مسأله خود را مورد تجدیدنظر قرار دهید؛ زیرا این روشهای مقابلهای که به مرور زمان به الگوهای رفتاری ثابت شما تبدیل میشود در مواجهه با جامعه نتایجی ناخوشایند به بار میآورد.
ماندانا ملاعلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد