با بالارفتن دانشجویان از دیوار سفارت آمریکا، دیواره طلسم اقتدار آمریکا شکسته شد

به گزارش جام جم آنلاین ، با پیروزی غیرقابل پیش بینی انقلاب اسلامی در زمانی که دو ابر قدرت دنیا را بین خودشان تقسیم کرده بودند و به تعبیر آندره فونتن، یک بستر و دو رویا را در سر داشتند و بلوک شرق و غرب را به وجود آورده بودند؛ بحث پایان تاریخ، مطرح شده بود و لیبرال دموکراسی را به عنوان آخرین الگوی کمال بشری که توسط فرانسیس فوکویاما که دو سال قبل با بحران هایی که به وجود آمده بود، در ایرانی که خود ابر قدرت اما به سبب بی کفایتی سیاسی به ضعف و وابستگی و نفوذ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و غیره بیگانگان قرار گرفت، عنوان شد.

با اینکه ایران هیچ گاه مورد سلطه ملموس بیگانه قرار نگرفت و تنها در قالب نفوذ به این کشور صدمه رسیده بود، انقلاب اسلامی با شعار استقلال مطرح شد و انتقال از وابستگی، عقب ماندگی، توسعه نیافتگی و آزادی از سلطنت به جایگزینی حکومت جمهوری اسلامی عنوان شد.

از همان اوایل انقلاب قابل پیش بینی بود که ایران به سبب مواهب خدادادی، موقعیت راهبردی و سرمایه های مدنی، کشوری نیست که ابر قدرتها از آن بگذرند، علاوه بر اینکه از سلطه یکی از قدرتمندان بیرون آمد، دیگر به زیر سلطه دیگری نرفته بود.

انقلاب اسلامی تنها انقلابی بود که با هر دو جریان سلطه مخالفت داشت .

در آن زمان ایران دچار یکسری نابه سامانی شد به ویژه یکسری از تجزیه طلبی ها در کردستان، ترکمنستان، آذربایجان و بعضا جریانات شورشی و بحران های تروریستی در سیستان بلوچستان شروع شد و نهایتا گروهک ها در خود مرکز ایران، در سراسر کشور و در دانشگاه‌ها مسلط شده بودند.

از این قضایا به وضوح مشخص بود که همه این جریانات با هماهنگی اتاق فکر و پشتیبانی ای صورت می گیرد و همه ذهنها متوجه بحث لانه جاسوسی بود؛ چراکه این تجربه انقلاب ضد استعماری نفت که سفارت آمریکا به عنوان اتاق فکر و اتاق کودتا تبدیل شده بود، را قبلا داشتند.

برای مردم و بالاخص دانشجویان مشخص شد که لانه جاسوسی در واقع همان سفارتخانه آمریکاست که از آنجا جریانات جهت داده و پشتیبانی می شد و وقتی که لانه جاسوسی فتح شد و بعد از مشاهده همه اسناد مشخص شد که واقعا آن مکان لانه جاسوسی است این جاسوسی نه تنها در ایران صورت می گرفت بلکه کل منطقه را از همین لانه مورد جاسوسی قرار می دادند.

به عبارت دیگر می توان گفت لانه جاسوسی، مرکز جاسوسی کل دنیا و مرکز توطئه کل منطقه بود؛ برای همین است که بعد از فتح لانه، آمریکا وارد فاز نظامی شد و از فاز جاسوسی و تجزیه طلبی وارد فاز جنگ سخت شدند که در ادامه این مهم، باعث جنگ عراق با ایران شد.

امام خمینی(ره) با هوشمندی که داشتند، در رابطه با دانشجویان، نمایندگانی تعیین کردند که جریانات مورد سوءاستفاده قرار نگیرد، چرا که آمریکا حتی بیش تر از انگلستان، پیچیده عمل می کرد؛ پس تحلیل و گزارش آنان به امام(ره) رسید و ایشان بلافاصله حمایت کردند.

امام (ره) از طریق مجاری رسمی که خود منصوب کرده بودند، به این مهم اشراف داشتند که این جریان دانشجویی لازم و ملزوم هم است چراکه شکیبایی ملت به سر آمده بود؛ به نحوی که همه در آن زمان واقف بودند که توطئه هایی درحال اتفاق است.

در حقیقت با بالارفتن دانشجویان از دیوار سفارتخانه آمریکا، دیواره طلسم اقتدار آمریکا شکسته شد و بعد از فتح لانه جاسوسی، امام(ره) کلام طلایی خود را عنوان کرد که آمریکاهیچ غلطی نمی تواند کند که این کلام بدین معنی بود که نه آنکه آمریکا نتواند کاری کند بلکه کارهایی که پس از آن انجام دهد دیگر هیچ تاثیری ندارد.

در انتها باید این نکته را یادآور شد که با انقلاب اول، آمریکا ظاهرا بیرون رفت و با فتح لانه جاسوسی که به انقلاب دوم تعبیر می شود، این استعمارگر، باطنا و به صورت تمام، کمال و درونی زدوده شد.