از دیدگاه تظاهرکنندگان، ترامپ کشور را از مسیر معمول خود منحرف کرده و به دنبال تمرکز قدرت در دستان خود و سرکوب مخالفان است.نحوه برخورد ترامپ با چهرههایی چون جان بولتون و همچنین فشارها و بازداشتهای گسترده در شهرهای مختلف، بیانگر تلاش پیشبرد اعمال سیاستهایی است که به اعتراضات عمومی منجر شده است. این نارضایتیها را میتوان بهروشنی اعتراض علیه سیاستهای ترامپ تلقی کرد.در شرایط کنونی، باید توجه داشت بخشی از دلایل این تظاهرات، به سیاستهای دولت قبلی نیز بازمیگردد. برخی نهادهای سیاسی پیش از روی کار آمدن ترامپ عملا غیرفعال شده بودند یا عملکرد مطلوبی نداشتند اما اکنون پس از گذشت چهار ماه از آغاز به کار دولت ترامپ، اثرات سیاستهای او بیش از پیش نمایان شده و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم افزایش یافته است. اعتراضات به بیش از ۲۰۰۰ شهر گسترش یافته و این مشارکت گسترده مردمی، واکنشی مستقیم به فشارهای واردشده بر آنهاست. طبیعتا با افزایش این فشارها، انتظار میرود دامنه و شدت اعتراضات نیز بیشتر شود. بااینحال، این امر لزوما به معنای عقبنشینی دولت یا استعفای رئیسجمهور نیست، اما این اعتراضات گسترده نشاندهنده نارضایتی بخش قابلتوجهی از مردم آمریکا از وضعیت کنونی است.
از منظر سیاسی، چنین اعتراضاتی دو راه پیشروی سیاستمداران قرار میدهد: یا آنکه با اصلاح برخی سیاستها و تمکین نسبی به مطالبات مردمی، از شدت بحران بکاهند؛ یا آنکه بر مسیر پیشین اصرار ورزند و شرایط را سختتر کنند. براساس شواهد موجود، به نظر میرسد که ترامپ گزینه دوم را ترجیح داده و توجه چندانی به نظر افکار عمومی ندارد.
هرچند تلاش معترضان بر مسالمتآمیز بودن تجمعات است اما تداوم فشارها میتواند فضا را رادیکالتر کند و واکنشهای شدیدتری از سوی دولت به دنبال داشته باشد.علت اتخاذ این رویکرد از سوی ترامپ را نیز میتوان در نوع نگاه او به جایگاه قدرت تحلیل کرد. بسیاری از معترضان بر این باورند که ترامپ خود را در موقعیتی شبیه به پادشاهی میبیند؛ گویی هر تصمیمی که بخواهد، میتواند اتخاذ کند، بدون آنکه نهادهای قانونی مانعی در برابرش ایجاد کنند.
در این میان، دیوان عالی ایالات متحده که همواره یکی از موانع بازدارنده در برابر افراط رؤسای جمهور بوده، اکنون با ترکیب فعلیاش که سه نفر از اعضای آن منصوب ترامپ هستند،کمتر درمسیرمهار او عمل میکند. علاوه بر این، اکثریت جمهوریخواه کنگره از ترامپ حمایت میکند و این ترکیب، راه را برای اجرای سیاستهای مدنظر او هموارتر کرده است.
در مجموع، شرایط کنونی ایالات متحده بیانگر یک وضعیت نگرانکننده از منظر دموکراسی و حقوق مدنی است. گرچه هنوز نمیتوان از پیامدی قطعی سخن گفت اما بدون شک، تداوم این روند و نادیده گرفتن اعتراضات مردمی، ممکن است در آینده پیامدهای جدیتری به همراه داشته باشد.