بیشتر شورهها چرب هستند که در زمینه موها یا پوست چرب دیده میشوند. اندازه این نوع شوره معمولا کمی بزرگتر از شورههای خشک است و بیشتر در افراد بالغ بروز میکند و در بیشتر اوقات نیز در نواحی چرب بدن مانند ناحیه کفسر و مرکز صورت دیده میشوند. تهرنگ این نوع شورهها زردرنگ است و ممکن است بوی خاصی هم داشته باشند. این بو متعلق به همان ماده چرب پوست است که «سبوم» نامیده میشود و باعث نرمی و لطافت پوست است. این چربی در بعضی نواحی بیش از اندازه است و در همین ناحیههاست که پوستهها مشاهده میشوند.
نوع دیگر، شورههای خشک هستند که به صورت عمده در زمینه پوستهای خشک دیده میشود. این نوع از شوره میتواند در هر سنی بروز کند و عمدتا در افرادی دیده میشود که پوست خشک دارند. در واقع میتوان گفت این شورهها بخشی از مشکل خشکی پوست است. کسانی که از خشکی پوست شکایت دارند، خیلی وقتها در همان نواحی خشک پوستشان دچار مشکلاتی مانند خارش، سوزش و حساسیت میشود و در همان مناطق نیز میتوان پوستههای خشک را ـ که معمولا زیر یک میلیمتر هستند ـ مشاهده کرد. این پوستهها معمولا سفید است و فرد شکایت خاصی در مورد آنها ندارد و یک یافته اتفاقی است. در حالیکه در شورههای چرب بیشتر مواقع بیمار از خارش، سوزش و ناراحتیهای ناحیه درگیر شکایت دارد و وقتی به پزشک مراجعه میکند، در معاینه متوجه شورههای چربش میشود.
هر پوستهای، شوره نیست
هر پوستهای که لابهلای موها دیده شود، عامه مردم به آن شوره میگویند که البته در این دو گروه جای نمیگیرد. مواردی هم وجود دارد که شامل بیماریهایی است که در آنها به دلایل مختلف پوست ناحیه مورد نظر پوستهپوسته میشود؛ برای مثال پسوریازیس، لیکن پلانوس و بعضی بیماریهای دیگر. بنابراین تشخیص درست دلیل شورههای سر توسط متخصص پوست اهمیت پیدا میکند، چراکه طول درمان و پیشآگهی این حالتها باهم کاملا متفاوت است.
شورههای چرب
قسمت عمده شورهها بر اثر دو بیماری رخ میدهد. این بیماری در مورد شورههای چرب «درماتیت سبورئیک» نامیده میشود که یک بیماری با علت نامشخص است و در آن بعضی نواحی پوست بدن، بخصوص مناطق چربتر و دارای تراکم بیشتر مو، به صورت دورهای دچار التهاب و خارش میشوند. مقداری از پوستهها که بر اثر همین فرآیند التهاب، ایجاد میشوند، چسبیده به پوست باقی میمانند و مقداری از آنها نیز از پوست جدا میشوند و لابهلای موها میریزند. با این که دلیل این بیماری مشخص نیست، ولی بعضی مسائل در ارتباط با آن روشن است. از جمله اینکه در بیشتر مواقع در فصول سرد عود میکند، با چرب بودن پوست ارتباط دارد، میتواند با هر چیزی که کفسر را چرب کند تشدید شود و با اضطراب نیز تا حدودی مرتبط است، بخصوص اثر استرس، خارش و علامتهایش نیز بیشتر میشود. علاوه بر آن در نواحی مودار و چرب بیشتر دیده شده و زمینههایی از وراثت نیز در آن مشاهده میشود.
با توجه به اینکه دلیل اصلی این بیماری مشخص نیست، درمان آن مبتنی بر شواهد انجام میشود. از جمله شستن آن ناحیه به طوری که چربی آن از بین برود و استفاده از ترکیبات استروئیدی برای کاهش التهاب آن ناحیه. همچنین بعضی شامپوها و شویندهها هم میتوانند باعث کاهش التهاب آن ناحیه شوند. جالب اینکه در بعضی موارد ترکیبات ضدقارچی نیز میتوانند باعث کاهش مشکلات ناحیه مورد نظر شوند، با اینکه هنوز نقش قارچها در ایجاد این حالت ثابت نشده است. علاوه بر اینها کوتاه نگهداشتن موهای ریش و سبیل میتواند به کنترل این حالت کمک کند. جالب است که در نواحی مثل ابرو، ریش، سبیل و بخشهایی از تنه که تراکم مو بیشتر است، امکان ایجاد این حالت وجود دارد که درمانش تقریبا با درگیری کفسر یکسان است.
شورههای خشک
در نوع شوره خشک اساسا درمان برعکس حالت قبل است و چرب نگه داشتن آن ناحیه ضروری است. کسانی که این مشکل را دارند، اکثرا پوست بدنشان در نواحی دیگر هم خشک است و همانطور که باید از نرمکنندهها برای چربکردن بدنشان استفاده کنند، میتوانند از نرمکنندههای مناسب برای چربکردن کفسر نیز بهره بگیرند. همچنین از شامپوهای ملایم استفاده کنند که چربی پوست سرشان را خیلی پاک نکند. مشکل این افراد معمولا راحتتر کنترل میشود و چهبسا با مقداری رعایت دفعههای شستوشوی سر یا تغییر نوع شامپو به شامپوی ملایم و نرمکنندهها میتوانند مشکلشان را حل کنند. این نوع از شورهها معمولا تغییرات فصلی خیلی شدیدی ندارند و با اضطراب، کمتر در ارتباطاند و بهطور کل سادهتر هستند.
شوره یا بیماری
شورههای سر میتواند دلایل دیگری نیز داشته باشد که از جمله آنها بیماری پسوریازیس یا صدف است. بیماری به نسبت شایعی که در آن به دلایلی نامشخص نواحی از پوست بدن درگیر میشوند. این نواحی میتواند پوست هر ناحیهای از جمله کف پا، نواحی کفسر و حتی پوست ناحیه زیر ناخنها باشد. در این بیماری، ناحیههای درگیر که معمولا حاشیه مشخصی هم دارند. به رنگ قرمز خاصی درمیآیند و ملتهب هستند و پوستههای صدفی رنگ براقی روی آنها تشکیل میشود. معمولا درگیری کفسر نسبت به درگیری پوست نواحی بدن از شدت کمتری برخوردار است. پوستهها سفید هستند و لایه به نسبت ضخیمی را تشکیل میدهند که گاهی اوقات موها را در خود میگیرند، طوری که موها به صورت دسته جارو از وسط این توده پوستههای صدفی رنگ خارج میشود. بیماری صدف معمولا خارش چندانی ندارد و بشدت با مسائلی مانند استرسهای محیطی مرتبط است. این بیماری برخلاف بیماری درماتیت سبورئیک، نیاز به مداخله مشخص دارویی دارد و بیمار را باید از طول درمان و آینده و طرز درمان و عواملی که آن را تشدید میکند مانند بعضی داروها، دستکاری و آفتابسوختگی آگاه کرد.
در موارد کمی، افتراق بین بیماری پسوریازیس و درماتیت سبورئیک ممکن نیست که در این موارد بیمار تحت نظر قرار میگیرد و با احتیاط درمان میشود. این موارد به عنوان بیماری سبوپسوریازیس نامگذاری شده است.
اگزما و پسوریازیس معمولا باعث ریزش مو نمیشود مگر در موارد بسیار شدید که با زخم و آسیب ریشههای مو، امکان ریزش موی دائم فراهم میشود و البته این مورد بسیار شایع نیست. با توجه به همه این مسائل توصیه میشود در مواردی که فرد دچار شوره سر است، ضمن اینکه باید آگاهیهای لازم را در مورد مشکلش داشته باشد، در صورت هرگونه شک و شبههای در ارتباط با بیماری خود بهتر است با متخصصان پوست مشورت کند تا درمان مناسب برای او صورت گیرد.
دکتر همایون مژدهیآذر/ متخصص پوست و مو
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد