در این چند روز و درست از همان آغازین لحظات اعلام خبر وقوع زلزله مهیب و ویرانگر 7.3 ریشتری 21 آبان ماه در مناطق غربی کشورمان، بویژه در استان مردان مرد کرمانشاه، ملت بزرگ ایران از ماکو تا چابهار و از آستارا تا هرمز و قشم و در جای جای این دیار، آنچنان حماسهای آفریدند که درک عظمت و شگفتی آن جز در گذر زمان میسر نمیشود.
شگفتی و عظمت رفتار ایرانیان در این روزها نه در کمیت کمکها و مساعدت آنان (که خود حکایتی است ستودنی و حیرتانگیز) بلکه در کیفیت و خارقالعادگی آن است. با اندکی تامل در برخی رفتارها و اقدامات به تصویر کشیده شده در این چند روز (که تنها ذرهای از بسیار است و مشتی است از خروار) میتوان ممتازی و بیبدیلی کمک رسانی ایرانیان بزرگ منش را به تماشا نشست.
کیست که با مشاهده نحوه جمع آوری کمکهای هموطنان عزیزمان در سراوان و سرباز سیستان و بلوچستان، عمل موتورسیکلت سوار بابلسری، جمعآوری و ارسال هیزم توسط شیرزنان در دل کوههای سر به فلک کشیده کردستان، ارسال اندک ذخیره حاصل از زحمات طاقت فرسای مرزنشینان پیرانشهری، پخت و ارسال نان و سایر مایحتاج زلزله زدگان توسط عزیزان مراغهای، اختصاص تمامی پول حاصل از بازدید از اماکن ویژه هموطنان زرتشتی به زلزله زدگان، اقدام ستودنی راننده تاکسی در اختصاص کرایههای دریافتی از مسافران به آسیب دیدگان کرمانشاه، جان باختن راننده نوعدوست بوکانی در راه حمل کمکهای شهروندان به مردم سر پل ذهاب و مشاهده صدها مصداق دیگر نظیر اینها به بی بدیلی و منحصر بودن کیفیت همراهی و همگامی ایرانیان در چند روز اخیر اذعان نکند .
بیتردید زیبایی این «تابلوی کمکرسانی» و «تصویر انسانی» زمانی در ذهن و ضمیرمان نمایان تر میشود که به همگامی دلاور مردان نظامی و انتظامی و موج خروشان مردمی که در کمک رسانی به حادثهدیدگان سر از پا نمیشناسند، بیندیشیم. هر صاحب انصافی اذعان خواهد کرد که در این ایام نظامیان کشورمان آنچنان متعهدانه و مسئولانه روز و شب غرق کمک به حادثهدیدگان شدند که حقاً سلامت و آرامش خود را فراموش کردند؛ راست است که جز نام «حماسه» نمیتوان به آن اطلاق کرد.
حال پرسش این است که این حماسه آفرینی ملت و نظامیان نشان از چه دارد؟ بگذارید از منظر جامعهشناسی به این پرسش پاسخ دهیم. جامعهشناسان معتقدند وقتی با وقوع یک حادثه ضربهآمیز و بحران طبیعی، شهروندان یک جامعه، همراه و همگام با نهادهای دولتی و مردمی آن جامعه، همسو و همگام به یاری آسیب دیدگان آن حادثه بشتابند، آن جامعه دارای «انسجام اجتماعی» حداکثری است.
انسجام اجتماعی یعنی همبستگی و پیوستگی اعضای جامعه در جهتی معین و برای از میان راندن مشکلی مشخص. بنابراین، این حجم انبوه یاریگری ایرانیان غیرتمند، نشان از آن دارد که خوشبختانه «انسجام اجتماعی» در ایران بالاست و ایرانیان تعلق اجتماعی بالایی به یکدیگر دارند. افزون بر آن، از منظر روان شناسی نیز میتوان در این رفتار نوعدوستانه هماهنگ و همزمان تامل کرد. بر این اساس، برخلاف آنچه گاهی اینجا و آنجا گفته میشود در کشورمان «ارتباط عاطفی» نهتنها فروکش نکرده است بلکه در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
از همین روی، میتوان چنین نتیجه گرفت که ایرانیان به یکدیگر عشق میورزند، شریک غم و شادی یکدیگرند و در بلایا و حوادث و فجایع به بهترین شکل ممکن به یاری هم میشتابند و به هر وسیله ممکن میکوشند باری از دوش حادثه دیدگان بردارند و اندکی از غم و آزردگی آنان کم کنند. مطمئناً در آینده نیز چنین ملتی در هر شرایطی در کنار یکدیگر خواهند بود و به یاری یکدیگر و همراه با نهادهای دولتی و نظامی و انتظامی خود، برای سربلندی و شادابی و امنیت ملی و اجتماعی خویش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
دکتر سعید منتظرالمهدی - معاون اجتماعی ناجا
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد