یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
گونهای که اگر اعتراض در آن نباشد در آن رسته قرار نمیگیرد. مثل موسیقی هیپ هاپ یا رپ که استوار بر اعتراض بوده و حداقل جای شکوههای عاشقانه در این نوع موسیقی نیست. همین ماندگاری و تاثیرگذاری موسیقی است که حتی نظامهای سیاسی را وادار کرده حرف خود را نه از تریبونهای سیاسی بلکه بهواسطه همین هنر به گوش مردمانشان برسانند؛ از مارشهای آهنگین نظامی گرفته تا آهنگهایی که در مدح آنها ساخته شده است. اما همیشه موسیقی ابزاری برای گفتن حرف و رسانیدن پیام از سوی گروهی به گروهی دیگر نبوده و کارکردهای عجیب دیگری در سیاست داشته است. وقتی دیکتاتور پاناما مانوئل نوریگا را نیروهای آمریکایی از قدرت برکنار کردند. نوریگا برای آنکه دستگیر نشود، به سفارتخانه واتیکان در پاناماسیتی پناه برد. این بار اما موسیقی همچون یک اسلحه به کار برده شد؛ چرا که اعضای یک واحد عملیات روانی به این نتیجه رسیدند که پخش بیوقفه موسیقی شاید آنقدر روی اعصاب نوریگا برود که تسلیم شود! آنها ترانههای ایستگاه رادیوی نیروهای مسلح محلی را تقاضا کردند و پنجره نوریگا را نشانه گرفتند. گمان میشد آن دیکتاتور از اُپرا خوشش میآید، لذا عمده قطعات را هاردراک انتخاب کردند.
هرچند این حربه چندان موفق نبود، اما افسران ارتش و ماموران اجرای قانون متقاعد شدند که به تاکتیک ارزشمندی دست یافتهاند. گواه این موفقیت تکرار این حربه در موقعیتهای مشابه بود؛ در زمان محاصره پایگاهی در ایالت تگزاس در سال ۱۹۹۳، افبیآی روز و شب موسیقی و نویز پخش میکرد و در جریان اشغال عراق، سیا موسیقی را به رژیم شکنجههایش موسوم به بازجویی پیشرفته افزود.
موسیقی حالا اگر اعتراض باشد مانند آنچه عارف قزوینی ساخته یا شکنجه همچون حربههای سیا و افبیآی آنچه بدیهی به نظر میرسد اهمیت موسیقی در بدنه جامعه است. اهمیتی که به همین راحتی نمیتوان از آن گذشت، موسیقی و آنچه مورد استقبال قرار میگیرد، بهترین سنجه برای اوضاعی است که مردمان در آن حضور دارند. موسیقی سیاسی حتی از نوع سفارشیاش میتواند آینه تمامقدی از اوضاع جامعهای باشد که در آن زندگی میکنیم، همین است که موسیقی را هنر مهم کرده است.
میثم اسماعیلی
روزنامهنگار
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد