سوال اساسی و مهمی که در این خصوص به ذهن خطور میکند، چرایی تمرکز ناگهانی کاخ سفید بر عراق و نیروهای مقاومت در این کشور است. این موضوع درست در زمانی عینیت پیدا کرده است که در آمار مبتلایان به کرونا در سراسر ایالات متحده و حتی در ایالاتی که کمتر کسی تصور شیوع ویروس در آن را میکرد، شاهد افزایش تصاعدی مبتلایان و قربانیان هستیم.
به راستی در شرایطی که شیوع بحران کرونا به طور طبیعی منجر به تشدید بحران بدهیهای دولت فدرال در آمریکا شده و بسیاری از مشاغل خصوصی باید تا مدت زمانی طولانی(حتی پس از کنترل بیماری و از بین رفتن آن) مشمول حمایت دولت قرار گیرند، اصرار ترامپ و برخی نظامیان و سیاستمداران آمریکایی در خصوص احتمال وقوع تحولات سخت در عراق نشانه چیست؟ آیا ترامپ به خلق بحرانی تازه در عراق میاندیشد؟ اگر این فرضیه درست باشد، چرا رئیس جمهور آمریکا میخواهد چنین اقدامی بکند؟ یک فرضیه دیگر نیز میگوید که ترامپ در صدد راه اندازی جنگ روانی و تبلیغاتی گسترده علیه نیروهای مقاومت در عراق و متعاقبا جمهوری اسلامی ایران است. این جنگ روانی نیز ریشه در برخی واقعیات داخلی در ایالات متحده دارد. واقعیاتی که اصلا به سود ترامپ رقم نخورده است.
افول در نظرسنجی
در آخرین نظرسنجیهای انجام شده در ایالات متحده آمریکا، نه تنها اکثر شهروندان آمریکایی مخالف رویکرد و عملکرد دولت ترامپ در قبال شیوع ویروس کرونا هستند، بلکه نسبت به عملکرد اقتصادی کاخ سفید در کنترل عواقب بحران نیز نگاه مثبتی ندارند.در حالی که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، شهروندان آمریکایی زیادی از عملکرد اقتصادی ترامپ راضی بودند، اکنون معادله کاملا تغییر کرده است. به نظر میرسد با افزایش تعداد مبتلایان و قربانیان در روزها و هفتههای آینده، این روند تشدید شود. گرچه مقامات کاخ سفید پس از انتشار نظرسنجیهایی که حمایت از رضایت اولیه شهروندان آمریکایی در خصوص مواجهه دولت ترامپ با ویروس کرونا بود، امیدوار بودند این روند صعودی ادامه پیدا کند، اما این آرزوی ترامپ به سرعت رنگ باخت. ترامپ با نظرسنجیهای سراسری و ایالتی متعددی رو به رو شده است که زمان حال و آینده نویدبخشی را به وی مژده نمیدهد.
در چنین شرایطی برخی اعضای کابینه ترامپ مانند مایک پمپئو ، وزیر امور خارجه آمریکا معتقدند تنها راه مدیریت شرایط بحرانی فعلی، ایجاد و خلق بحرانهای جدید در حوزه سیاست خارجی آمریکاست. پمپئو معتقد است حتی اگر این بحرانسازی کاذب باشد و جنبهای تبلیغاتی داشته باشد، میتواند تا مدتی افکار عمومی آمریکا را از بحران اصلی و واقعی، یعنی شیوع تصاعدی کرونا در آمریکا غافل سازد. با این حال برخی مقامات ارشد پنتاگون بارها به ترامپ در خصوص عوارض بازی با گزینههای نظامی در شرایط نامتوازن(حتی به صورت تبلیغاتی) هشدار دادهاند.
روزنامه نیویورک تایمز در یکی از تازهترین مقالات خود، به همین مسأله اشاره کرده و مینویسد :
«تنشهای ایالات متحده آمریکا و ایران پس از ترور سردار شهید سلیمانی در جریان حمله به فرودگاه بغداد افزایش یافته است. پس از آن، بسیاری از سیاستمداران آمریکایی و قانونگذاران خواستار محدود شدن قدرت نظامی دولت و منوط کردن هرگونه اقدام نظامی ایالات متحده به اجازه کنگره شده اند.»
فارغ از تحلیلهای ارائه شده از سوی نیویورکتایمز و دیگر رسانههای آمریکایی، باید به این نکته اشاره کرد که در تحلیل رفتارهای اخیر مقامات آمریکایی درخصوص مسائل عراق، نمیتوان نظرسنجیهای داخلی در ایالات متحده را نادیده انگاشت. میان این دو متغیر، ارتباط نزدیکی وجود دارد که باید در تحلیل رفتار ترامپ و پمپئو وو مواضع آنها مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که اگر ترامپ واقعا برای جبران کاهش محبوبیت عمومی و ایالتی خود، دست به نوعی انتحار سیاسی زده و منازعه نظامی جدیدی را در منطقه با نیروهای مقاومت عراق آغاز کند، با پاسخهای سخت و هزینه ساز جدیدی مواجه خواهد شد که میتواند وضعیت وی را در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر سال 2020 بدتر کند. آنچه فعلا در اردوگاه ترامپ مشاهده میشود، نوعی سردرگمی در قبال تحولات اخیر در این کشور است. مطابق نظرسنجیهای اخیر( که نمونه آن را در نظرسنجی فاکس نیوز و هیل مشاهده میکنیم) رئیسجمهور آمریکا هیچ گاه تا این اندازه خود را به شکست در انتخابات و اخراج از کاخ سفید نزدیک ندیده است.
وحشت ترامپ از نظرسنجیهای جدید
رئیس جمهور آمریکا شاهد انتشار نظرسنجیهایی است که خروجی آنها به سود وی نیست.در ایالاتی حساس و سرنوشتساز مانند ویسکانسین، پنسیلوانیا، میشیگان، اوهایو و آریزونا، محبوبیت نامزدهای دموکرات از ترامپ بیشتر است. ایالاتی که اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 نتیجه را در آنها واگذار کند، شکست سختی در انتظارش خواهد بود. همچنین نظرسنجیهای گستردهای که از سوی موسسات و شبکههایی مانند فاکسنیوز، هیل و ان.بی.سی صورت گرفته است، بیانگر کاهش محبوبیت ترامپ در هر دو سطح عمومی و الکترال میباشد. بخشی از این کاهش محبوبیت شدید، که منجر به اقبال همزمان بخش زیادی از رای دهندگان به بایدن و سندرز شده است ناشی از افزایش تصاعدی تعداد مبتلایان و قربانیان کرونا در آمریکاست.از سوی دیگر، با از بین رفتن برخی مشاغل نوپا و کوچک و افزایش احتمال ورشکستگی بسیاری از موسسات یا بنگاههای خصوصی، چشمانداز مثبت اقتصادی شهروندان آمریکایی در قبال آینده کشورشان تا حدود زیادی از بین رفته است.
رجزخوانیهای ترامپ در عراق
درست در چنین فضایی شاهد رجزخوانیهای خاص ترامپ در قبال ایران و گروههای مقاومت در عراق هستیم. فراتر از آن، بسیاری از رسانههای آمریکایی در رویکردی هماهنگ، تحرکات نیروهای سنتکام و جابهجایی نیروهای اشغالگر آمریکایی در خاک عراق را نشانهای دال بر وقوع یک عملیات نظامی گسترده تلقی میکنند.
بدون شک میان نظرسنجیهای صورتگرفته در آمریکا و رفتار غیرعادی نظامیان این کشور در عراق رابطه مستقیم و غیرقابل انکاری وجود دارد. نکته جالب توجه اینکه در روزهای نخست شیوع کرونا در آمریکا و زمانی که ترامپ توانسته بود حمایت ابتدایی اکثریت جامعه را برای مقابله با کرونا جلب کند، خبری از جنگ روانی و تبلیغاتی کاخ سفید و پنتاگون در عراق نبود. اما طی ده روز اخیر که متعاقب اثبات ناتوانی دولت ترامپ در مواجهه با شیوع گسترده کرونا محبوبیت وی در نظرسنجیها روندی نزولی پیدا کرده، کاخ سفید ترجیح داده است بازی روانی و تبلیغاتی جدیدی را در منطقه غرب آُسیا آغاز کند.
هدف ترامپ چیست؟
هدف از این بازی کاملا مشخص است. ترامپ قصد دارد از تمرکز بخشی از شهروندان آمریکایی روی سوءمدیریت خود در قبال شیوع کرونا جلوگیری کند. او سعی دارد با گشودن پروندهای جدید و خلق بحرانی کاذب، افکار عمومی ایالات متحده را متوجه یک «بحران خارجی» کند. بوش پسر، ریگان و بوش پدر به عنوان رؤسای جمهور متعلق به حزب جمهوریخواه نیز در طول حضور در کاخ سفید، بارها از این روش (خلق بحرانهای موازی و کاذب خارجی جهت هدایت تحولات داخلی آمریکا) استفاده کردهاند.
نکته دیگر به بازی مشترک کاخ سفید و همپیمانان منطقهای واشنگتن در عراق بازمیگردد. اینکه آمریکا درهای سفارتخانههای خود در برخی از کشورهای همجوار عراق را برای برگزاری نشستهای فشرده با حزب منحله بعث گشوده است. استمرار حمایت واشنگتن و ریاض از داعش و دیگر گروههای برهمزننده امنیت عمومی و سیاسی در عراق نیز نشان میدهد که کاخ سفید کماکان به استراتژی «ایجاد بحرانهای مزمن امنیتی» در بغداد پایبند است. استفاده آمریکا از مهرههای بعثی، تکفیری و بازیگران منطقهای دخیل در ایجاد بحران در عراق (عربستان سعودی و امارات)، بیانگر حقیقت مهمی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی، رژیم اشغالگر قدس و امارات متحده عربی در ماورای ناآرامیهای عراق و مدیریت این ناآرامیها در میان شیعیان، به دنبال تحقق پروژهای خطرناک به نام «بازتعریف تروریسم تکفیری» هستند.
کاخ سفید به آب و آتش میزند
رئیسجمهور آمریکا جهت تمرکز بیشتر افکار عمومی کشورش روی آنچه در عراق میگذرد، سعی دارد از وقایع غیرقابل پیشبینی سخن به میان آورده و حتی در پیامهای توییتری خود، جمهوری اسلامی ایران را در این خصوص مورد خطاب قرار دهد! از سوی دیگر، انتشار اخبار دروغین و هدفمند از سوی رسانههای آمریکایی علیه ایران بهخوبی نشان میدهد که کاخ سفید در هدایت این بازی تبلیغاتی، از ظرفیت رسانههای آمریکایی که به جریان حاکم بر واشنگتن وابسته هستند استفاده میکند. ترامپ قصد دارد فعلا این بازی را ادامه دهد، آنهم درحالیکه وی هنوز هم تکلیف خود را در عراق نمیداند. اگرچه بازی برخی سیاستمداران عراقی در زمین کاخ سفید نیز این روند را به طور طبیعی تشدید کرده است، اما اکثر تحلیلگران مسائل استراتژیک در آمریکا معتقدند که چینش پازل مشترک واشنگتن و 40 دزد بغداد در نهایت راه به جایی نخواهد برد. اثبات این موضوع، با توجه به وقایعی که از سال 2003 میلادی تاکنون در عراق شاهد بودهایم دشوار نیست! این بازی در نهایت، نتیجهای جز انتحار مشترک ترامپ و مهرههای وی در بغداد و منطقه غرب آسیا نخواهد داشت.
شوک نظرسنجیها به ترامپ
موسسات و شبکههای آمریکایی طی روزهای اخیر و خصوصا پس از شیوع ویروس کرونا دست به کار شده اند و هر یک با برگزاری نظرسنجیهای عمومی و ایالتی، محبوبیت رئیس جمهور فعلی این کشور را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهند.
این نظرسنجیها از آن جهت قابل اهمیت است که قرار است در ماه نوامبر امسال(آبان) انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شود. اگرچه ترامپ قبلا تصور میکرد در فاصله هفت ماه باقیمانده تا انتخابات، دوران آرام و بی دغدغه ای را در برابر بایدن، سندرز یا هر یک از نامزدهای دیگر دموکرات پیش رو خواهد داشت و پیروزی دوباره وی در انتخابات تضمین شده خواهد بود، اما اکنون بازی تغییر کرده است!
انتشار نظرسنجی اخیر فاکس نیوز، بدترین ضربه و شوک را به رئیس جمهور آمریکا وارد کرده است. در حالی که ترامپ و اطرافیانش از نظرسنجی اخیر فاکس نیوز که نشان دهنده برتری 9 درصدی جو بایدن بر رئیس جمهور فعلی آمریکا در سطح آرای عمومی بود، عصبانی بوده و حتی صحت و سلامت این نظرسنجی را زیر سوال برده بودند، انتشار یک نظرسنجی جدید، شوک جدیدی را به کاخ سفید وارد کرده است. این نظرسنجی که به طور مشترک از سوی «هاروارد کپس-هریس»برگزار شده است، نشان میدهد اختلاف آرای ترامپ و بایدن در سطح آرای عمومی به 10 درصد رسیده است.
این میزان اختلاف، بهخوبی بیانگر کاهش آرای ترامپ در ایالات خاکستری و تعیین کننده در آمریکاست. فارغ از این مساله، این نظرسنجی حاوی نکاتی است که نمیتوان به سادگی نادیده انگاشت! به عنوان مثال درصدی از شهروندان معتقدند کشورشان به لحاظ اقتصادی در مسیر نادرستی قرار گرفته است. در نظرسنجی ماه فوریه ( یک ماه قبل) ، تنها 41 درصد از شهروندان آمریکایی چنین نظری داشتند.
همچنین 55 درصد از شهروندان آمریکایی معتقدند در آینده ای نزدیک و به سبب استمرار شیوع کرونا و عواقب ناشی از آن، ایالات متحده دچار رکود خواهد شد، زیرا آنها نیز در زندگی شخصی خود، کاهش درآمد را طی هفتههای اخیر تجربه کرده اند.
حنیف غفاری - دبیر بین الملل