وی با اشاره به رشد ۶۵درصدی مبادلات تجاری در سال ۱۴۰۳ و عبور گردشگری از مرز ۴میلیون نفر، پایداری این پیوندها را مورد تأکید قرار داد. در ادامه متن کامل این مصاحبه را میخوانیم:
با توجه به همزمانی تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی، روابط کنونی ایران و ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط ایران و ترکیه در طول چند دهه گذشته تحت تأثیر همزمانی عوامل ژئوپلیتیکی، تحول در محیط امنیتی منطقه و شکلگیری الگوهای جدید همکاری اقتصادی بهگونهای تکامل یافته که نشاندهنده نوعی تعامل چندلایه میان دو کشور است. این رابطه برخلاف برخی برداشتهای تقلیلگرایانه، نه صرفا بر رقابتهای سیاسی مبتنی است ونه به همکاریهای مقطعی و تاکتیکی محدود میشود بلکه از منطق عمیقتری تبعیت میکند که ترکیبی از ضرورتهای سیاسی، امنیتی، ملاحظات ژئواستراتژیک، پیوستگیهای تاریخی و ظرفیتهای اقتصادی را در یک چارچوب عملگرایانه بین دو همسایه ادغام کرده است.تحولات منطقهای در سالهای اخیر_ بهویژه تغییر آرایش قدرت در خاورمیانه، تحولات در قفقاز جنوبی و دگرگونیهای ناشی از بحران غزه و شرق مدیترانه_ کشورها را واداشته برداشتهای خود از تهدید و فرصت را باز تنظیم کنند اما آنچه روابط ایران و ترکیه را از بسیاری از روابط دوجانبه منطقهای متمایز میسازد، توانایی این دو بازیگر به اتخاذ رویکردهای همگرایانه در عین حفظ دیدگاههای خود است. این توانایی ریشه در مجموعهای از عوامل دارد: همسایگی، تاریخ و فرهنگ، مرز طولانی، وابستگی متقابل در مسیرهای ترانزیتی، اقتصاد مکمل و درک متقابل. این عوامل نوعی وابستگی متقابل بین ایران و ترکیه ایجاد کرده که رفتاراستراتژیک دوکشوررا از جهات مهمی شکل میدهد.
درنگاه عملیاتی،این وابستگی متقابل بیشتر درکدام حوزهها نمود پیداکرده و آیا رشداقتصادی میتواند ضامن ثبات سیاسی باشد؟
در این چارچوب، در حوزه اقتصادی روابط وسیعی بین دو کشور برقرار شده است. همکاریهای تجاری ایران و ترکیه که در سال ۱۴۰۳ شاهد رشد ۶۵درصدی بوده است، نقش یک پیوند پایدار را ایفا میکند. حوزه همکاریهای انرژی، حمل و نقل و تجارت مرزی، بخش مهمی از روابط اقتصادی را تشکیل میدهند اما پویاییهای اقتصادی فراتر از اینهاست. حضور بخش خصوصی ایران و ترکیه، رشد چشمگیر گردشگری دو کشور که در سال گذشته بالغ بر ۴میلیون نفر شده است، حکایت از وابستگیهای عمیق متقابل دارد.
با وجود پیوندهای اقتصادی، نقش دیپلماسی بهویژه در مدیریت شکافهای احتمالی در شرایط امنیتی متغیر منطقه تا چه اندازه حیاتی است؟
دیپلماسی سطح بالا یکی از عناصر کلیدی ثباتبخشی به روابط محسوب میشود. دیدارهای مکرر سران دو کشور بهصورت دوجانبه یا در حاشیه نشستهای بینالمللی، سازوکاری برای ساماندهی مجدد اولویتها، کاهش سوءبرداشتها و جلوگیری از شکلگیری بحرانهای ناخواسته ایجاد کرده است. این دیدارها در شرایط کنونی، در دورهای انجام میشود که محیط امنیتی منطقه با سرعت در حال تغییر است و نیاز به درک مشترک و مدیریتشدهای از تحولات احساس میشود.
سفر اخیر آقای فیدان به تهران را چگونه ارزیابی میکنید؟ اهمیت این دیدار در جلوگیری از اختلافافکنی دشمنان چقدر میتواند مؤثر باشد؟
در همین راستا سفر آقای فیدان وزیر امور خارجه ترکیه به تهران از اهمیت زیادی برخوردار است. این سفر در بستری از تحولات شتابان در منطقه و افزایش تحرکات بازیگران فرامنطقهای انجام شد؛ تحولاتی که میتواند پیامدهای مستقیمی برای امنیت دو کشور همسایه داشته باشد. در چنین شرایطی، گفتوگوهای سطح بالا فرصتی برای انتقال دیدگاهها، بررسی پیامدهای برخی تحرکات ژئوپلیتیکی و جلوگیری از اختلافتراشی بازیگران ثالث فراهم میکند. افزون بر آن، این دیدار نشاندهنده تمایل دو کشور به حفظ تعامل مستمر با یکدیگر در مهمترین موضوعات دوجانبه و پروندههای منطقهای است؛ پروندههایی که هرگونه سوء محاسبه در آنها میتواند پیامدهای بلندمدتی برای ثبات منطقه داشته باشد.
در مذاکرات تهران علاوه بر مسائل دوجانبه که طیف وسیعی از مسائل مرتبط با همکاریهای اقتصادی از جمله توسعه تجارت مرزی در طول حدود ۵۵۰کیلومتر مرز مشترک، گشایش گذرگاههای جدید مرزی، همکاریهای اقتصادی استانهای مرزی، تأمین انرژی ترکیه، ترانزیت، مناطق آزاد تجاری، برگزاری نهمین نشست شورایعالی روابط به ریاست رؤسای جمهور ایران و ترکیه، گشایش چهارمین سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در ترکیه در شهر وان، مسائل کنسولی، تبادلات پارلمانی و...راشامل میشد درخصوص مسائل منطقهای نظیر فلسطین، نسلکشی در غزه، سوریه، قفقاز جنوبی و نیز آخرین تحولات مربوط به موضوع هستهای گفتوگوهایی میان دو طرف صورت گرفت. دو کشور ایران و ترکیه در یک جغرافیای بههمپیوسته زندگی میکنند و همکاری و گفتوگوی مستمر یک مسیر طبیعی میان دو کشور مهم منطقه بهشمار میرود.دراین چارچوب و ازمنظر کلان، میتوان گفت رابطه ایران و ترکیه برمبنای توازنبخشی انعطافپذیر استوار بوده و موجب شده روابط تهران و آنکارا از یک روند موزون، مثبت و رو به جلو برخوردار باشد. این امر بیش از هر چیز بهدلیل درک مشترک دو کشور و نیز برمبنای بستر تعامل و همکاری است. رویکرد جمهوری اسلامی ایران به سیاست همسایگی، ضرورتهای سیاسی و امنیتی، نیاز به هماهنگی در مرزها، نقش حیاتی مسیرهای ترانزیتی، همکاری و مشورت برای ثبات و امنیت منطقهای و اهمیت گفتوگوهای سیاسی در شرایط پرتنش منطقه، همگی در رابطه با تقویت منطق ژئوپلیتیک پایدار در مناسبات ایران و ترکیه کمککننده هستند. بنابراین دیدار سران و مقامات عالیرتبه و تداوم تماسهای دیپلماتیک را نباید رویدادی مقطعی بلکه بخشی از یک الگوی پایدار دانست که در آن، ایران و ترکیه میکوشند همکاری را در حوزههای حیاتی حفظ و توسعه ببخشند.
جمعبندی اینکه سیاست همسایگی تهران_آنکارا با تمرکز بر گفتوگوهای سیاسی و دیپلماتیک، همکاری اقتصادی و امنیتی، گسترش پیوندهای فرهنگی و اجتماعی و مدیریت اختلافات، توانسته پیوندهای راهبردی میان دو کشور را تقویت کند. اتخاذ چنین رویکردی توسط دو کشور و تداوم آن، زمینهساز تعامل پایدار، کاهش تنشهای منطقهای و توسعه همکاریهای هدفمند در منطقه خواهد شد.