به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، در مقابل کارشناسان و فعالان اقتصادی نوسان نرخ ارز را برای اقتصاد یک محرک مخرب عنوان کردند. هنگامی که واحد پول کشوری ارزش بیشتری نسبت به پول دیگر کشورها پیدا کند گفته میشود آن پول افزایش ارزش داشتهاست و اگر ارزش پول یک کشور در برابر پول کشورهای دیگر کاهش یابد، اعلام خواهد شد پول مزبور کاهش ارزش داشتهاست.
ارز بر قیمت کالاهای داخلی و خارجی اثر مستقیم میگذارد؛ به این صورت که قیمت کالا بر حسب قیمت پول آن کشور در برابر نرخ ارز کشور دیگر تعیین میشود. سطح نسبی قیمتها، تعرفه و حقوق گمرکی، ترجیح دادن و برتر شمردن کالاهای داخلی در برابر کالاهای خارجی و میزان تولید و بهرهوری بر نرخ ارز تاثیر مستقیم دارد. حالا با نوسان نرخ دلار در بازار ایران برخی تحلیلگران میگویند عوامل اقتصادی نشان نمیدهد نرخ ارز باید کاهش داشتهباشد و تاثیر اخبار مذاکرات و همچنین انتخابات ریاستجمهوری بر تعیین این نرخ اثر دارد و برخی دیگر کاهش تقاضا را عاملی برای کاهش نرخ میدانند. از اینرو جامجم گزارشی تهیه کرده که در آن به جزئیات و عوامل تاثیرگذار بر نرخ ارز پرداخته که در ادامه میخوانید.
در اقتصاد ایران هر کالایی که افزایش قیمت داشتهباشد تقاضای آن بالا میرود و به رشد بیشتر قیمتی منجر میشود اما در زمان کاهش قیمت همه بهدنبال خرید ارزانتر هستند، از اینرو برای خرید دست نگه میدارند تا قیمتها به ثبات برسد. نکته جالب اینجاست کاهش قیمت ارز در هفته گذشته باعث شده تا تقاضای ارز برای واردات کاهش یابد و فعالان اقتصادی و تجار نسبت به کمبود کالاهای وارداتی مورد نیاز کشور هشدار دادند که با ادامه این روند ثبت سفارش توسط تجار کاهش مییابد و در نهایت به کمبود و گرانی کالا منجر خواهدشد.
نرخ دلار به چه عواملی بستگی دارد؟
نرخ تورم رابطه مستقیمی با نرخ برابری ارزها دارد. به این صورت که نرخ تورم دو کشور بر قیمت واحد پولی آنها اثر میگذارد. به طوریکه اگر نرخ تورم ایران 35درصد باشد و نرخ تورم کشور آمریکا 5 درصد، سالانه باید 30درصد به واحد پول آمریکا در ایران اضافه شود.
شواهد نشان میدهد اغلب دولتها از اعمال افزایش نرخ تورم سالانه بر نرخ ارز خودداری میکنند و در دولت دوم این فنر فشرده رها میشود و افزایش افسار گسیخته قیمتها را بهدنبال دارد. از سوی دیگر میتوان به میزان تجارت کشور اشاره کرد که بر نرخ ارز تاثیر میگذارد.
در علم اقتصاد هر کالایی که عرضه آن کاهش یابد گران میشود و زمانی که عرضه ارز در بازار روند نزولی دارد علاوه بر رشد تقاضا گرانی را هم تجربه میکند. طبق اعلام رئیس کل بانک مرکزی به طور متوسط ایران سالانه 22درصد تورم دارد. با این تفاسیر اگر متوسط نرخ تورم را 20درصد محاسبه کنیم در دولت یازدهم باید نرخ دلار حداقل 80درصد گران میشد.
به بیان بهتر دلاری که با نرخ 3500تومان به دولت حسن روحانی تحویل شد، دولت دوازدهم باید کار خود را با نرخ ارز 6300تومان آغاز میکرد. به این دلیل که 80درصد به نرخ 3500تومان باید افزوده میشد اما نرخهای دستوری باعث شد در سال 96 این فنر، فشردگی خود را از دست بدهد و یکباره در سال 97 به قیمت 19هزارتومان برسد.
کاهش تقاضا و کاهش نرخ
پس از نوسانات شدید نرخ ارز، بسیاری از تجار از انجام صادرات و واردات خودداری کردند تا نرخ به ثبات نسبی برسد. شهریور سال گذشته نرخ دلار به 32هزارتومان رسید که البته دوامی نداشت و به پایه 25هزارتومان بازگشت. بسیاری از تجار واردات خود را با نرخ 25هزارتومان انجام دادند و اکنون که نرخ ارز در حال کاهش است دست نگه داشتهاند تا تکلیف نرخ مشخص شود؛ به بیان بهتر تقاضا برای ارز در کشور بهشدت کاهشیافته و تجار منتظر کاهش نرخ برای واردات کالای آماده مورد نیاز کشور و مواد اولیه برای واحدهای تولیدی هستند.
تحلیلگران بازارهای مالی بر این باورند زمانی که تقاضای ارز به حالت عادی بازگردد دوباره افزایش قیمت اتفاق میافتد. از سوی دیگر فعالان اقتصادی و اعضای اتاق بازرگانی به دولت هشدار دادند که نرخ ارز با دستور کاهش نیابد که این موضوع باعث افزایش واردات بهدلیل بهصرفه بودن نسبت به تولید داخل است.
یکی از مواردی که به کاهش نرخ ارز کمک میکند افزایش درآمدهای ارزی کشور است. از سال 97 که آمریکا از برجام خارج شد و تحریمها علیه ایران بازگشت، شرکتهایی که پس از برجام در کشور سرمایهگذاری کردهبودند چمدان خود را بستند و راهی کشورشان شدند.
با این تفاسیر تقاضای ارز برای ایران بیش از تحریمهای گذشته افزایش یافت و پس از گذشت دو سال اقتصاد ایران توانست بدون شرکتهای خارجی خود را پیدا کند. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور چندی پیش طی اظهارنظری گفت، ایران در سال 99 تنها 1/2 میلیارد دلار از فروش نفت درآمد کسب کردهاست.
اینکه نفت ارزان فروخته شده یا نفت کمتری در سبد صادرات قرار گرفته مهم نیست بلکه نکته قابل توجه اینجاست که درآمد ارزی ایران افزایش نیافتهاست. دبیرخانه اوپک و سازمان اطلاعات و انرژی آمریکا اعلام کرده ایران در سه ماه اول سال 99 روزانه 300هزار بشکه و در شش ماه نخست بهطور میانگین روزانه 450هزار بشکه نفت فروخته اما در زمستان همان سال این رقم را به حداقل روزانه 750هزار بشکه در روز رساندهاست.
برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند عوامل سیاسی مانند انتخابات در نرخ ارز تاثیر میگذارد و هر نامزدی از یک حزب خاص که وارد وزارت کشور میشود نرخ ارز با هماهنگی تغییر برخی مسؤولان تغییر میکند تا نشان داده شود حضور آن افراد مورد اقبال مردم است.
هنوز پولهای ایران آزاد نشدهاست
منابع بلوکه شده ایران در کشورهای مختلف به دستور آمریکا مسدود شدهاست. گفته میشود تاثیر مذاکرات باعث خوشبینی در اقتصاد شده و قیمت ارز روند نزولی را طی کرده اما اگر همین امروز ایران با کشورهای غربی به توافق برسد و طرفین آن را امضا کنند حداقل سه ماه طول میکشد تا پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود. در این صورت بحث آزادسازی پولهای بلوکه شده در میان نیست، ضمن اینکه اگر هم این پولها آزاد شود، قرار نیست تزریقی در بازار صورت بگیرد.
به این دلیل که معادل ریالی این پولها به دولت پرداخت و هزینه شدهاست. بهعنوان مثال دولت نفت را به کرهجنوبی در زمان برجام صادر کرده و در زمان تسویهحساب آمریکا از برجام خارج شد و این پول در آن کشور ماند. در این زمان دولتها از بانک مرکزی معادل ارزی که در کشور دیگر مسدود شده بهصورت ریال دریافت میکنند. بانک مرکزی هم پول را چاپ کرده و در اختیار دولت قرار میدهد که در زمان آزادسازی بتواند به منابع ارزی خود دست پیدا کند.
تله کاهش تصنعی نرخ ارز
بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده بازار ارز نگران هستند و باور دارند کاهش نرخی که با سرعت زیاد طی هفتههای گذشته در بازار ارز رخ داده، ناشی از دستکاری تصنعی دولت در رابطه با بازار ارز است که این خود نگرانیها و دغدغههایی را برای فعالان اقتصادی و کارشناسان دلسوز ایجاد کرده است.
حسین درودیان، اقتصاددان در گفتوگو با مهر تصریح کرد: با توجه به وضعیت سیاسی که در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، تصور فعالان اقتصادی ایران این است که در نهایت گشایش ارزی در اقتصاد ایران
رخ میدهد و این تصور از ابتدای تغییر دولت در آمریکا و انتخاب بایدن وجود دارد و سبب شده تقریبا بیش از ۳۰درصد، قیمت ارز را نسبت به دوران ترامپ کاهش دهد. وی افزود: تصور فعالان اقتصادی بر این است که نرخ ارز کاهشی خواهد بود.
در ضمن به موازات این انتظار، فشار افزایشی نرخ به صورت شدید هم تجربه نخواهد شد. اما اینکه در چه مقطعی در کوتاه مدت این موضوع به نتیجه برسد، فکر میکنم عدم اطمینان جدی در مورد آن وجود دارد. درودیان گفت: بنا به دلایل درهم پیچیدهای که مردم ما سالهای سخت را سالهایی دیدهاند که در آن مهار نرخ ارز از دست سیاستگذار خارج شده و سالهای خوب اقتصادی را سالهایی دیدهاند که در آن، نرخ ارز کنترل شده است، بنابراین معیار سادهای که برای موفقیت یا عدم موفقیت دولتها در نظر میگیرند، وضعیت قیمت ارز است و این به عنوان یک فهم عمومی در طبقه سیاسیون ما جا افتاده است و به همین دلیل، همواره دولتها تمایل دارند قیمت ارز حتیالامکان پایین باشد؛ چراکه افکار عمومی چنین باور و تصوری دارد و آنها را قضاوت میکند.
درودیان گفت: تصور نمیکنم بانک مرکزی در حال حاضر، ارز کافی و قابلتوجهی برای دستکاری نرخ و ارزپاشی گسترده در بازار داشته باشد و مساله اصلی در مورد قیمت ارز، در شرایط کنونی چشمانداز و افقی است که در مورد بازگشت برجام وجود دارد، بنابراین اگر دولت هم بخواهد چنین کاری را در بازار با اتکای به منابع ارزی بانک مرکزی صورت دهد، چشم خود را به مذاکرات جاری و کنونی دوخته است و اینطور نیست که دلخوش به منابع کنونی و اندک بانک مرکزی باشد. وی افزود: در سالهای گذشته در زمان اجرای سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی، بخش عمدهای از ذخایر ارز را از دست دادهایم، بنابراین دولت حتی اگر این سیاست را هم به کار گرفته باشد که با منابع بانک مرکزی بازار را کنترل کند، حتما به شکست سنگین دچار خواهد شد.