این فصل از برنامه ترکیبی «گردش علمی» در ۲۶ قسمت شنبهها ساعت۱۹ روی آنتن میرود و یکشنبهها ساعت ۱۶و ۳۰ دقیقه و پنجشنبهها ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه بازپخش میشود. حمیدرضا یعقوبی، تهیهکننده و یکی از بازیگران گردش علمی است و در این مجموعه نقش حمید، پدر خانواده را به عهده دارد که همراه دختر و پسرش و با راهنمایی پروفسور دانا، پدربزرگ بچهها برای ساخت یک مستند همراه میشود. با یعقوبی گفت و گو کردیم و از او درباره اهداف این مجموعه و تغییرات آن پرسیدیم.
به یاد گردشهای علمی مدرسهبرنامه ترکیبی گردش علمی با رویکرد آموزشی، اطلاعرسانی و سرگرمی در دو بخش نمایشی - عروسکی از خط تولید کارخانجات، صنایع مهم کشور، نیروگاهها، مراکز تولیدی صنعتی و... گزارش تهیه میکند. حمیدرضا یعقوبی، مجری، کارگردان و تهیهکننده صدا و سیما، تهیهکنندگی این مجموعه برنامه را به عهده دارد و در آن نقش پدر را هم بازی میکند. در این گردش علمی پدر به عنوان یک مربی آموزشی و فرزندان خود را به کارخانجات کشور میبرد و روند تولید محصولات مختلف در ایران را به آنان نشان میدهد. یعقوبی درباره شکلگیری گردش علمی با پروفسور دانا به جامجم میگوید: این برنامه بر مبنای گردشهای علمی که مدارس برگزار میکردند، شکل گرفت. اما باتوجه به شیوع کرونا نتوانستیم جمعیتی از دانشآموزان را با خود همراه کنیم. پس برنامه با متد جدید اینگونه طراحی شد که یک پدر تهیهکننده و مستندساز تلویزیون دست دختر و پسر نوجوانش را میگیرد و به بهانه ساخت مستند، چرخه تولید و صنعت را به فرزندانش نشان میدهد. او ادامه میدهد: نوجوان دختر و پسر یکسری سوال دارند که از مجموعه میپرسند و مستند به این شکل صورت میگیرد. برای شکستن فضای سرد و سنگین کارخانهها یک عروسک هم با نام پروفسور دانا به مجموعه اضافه کردیم که در واقع پدربزرگ بچهها و پدر حمید آقای مستندساز است. پروفسور دانا یک آزمایشگاه دارد که بچهها به آن رفت و آمد میکنند و هربار یک سوال و چالش در آنجا ایجاد میشود. پنج دقیقه ابتدایی برنامه در آزمایشگاه پروفسور میگذرد و از آنجا باب بازدید یکی از صنایع باز میشود. این تهیهکننده و مجری بیان میکند: سعی کردیم در ۲۶ قسمت ابتدایی برنامه سراغ کارخانههای درجه یک، رده بالا و بزرگ مملکت برویم و آنها را معرفی کنیم. مواردی نظیر خودروسازی، واکسن و سرمسازی، صنایع شیر و... از این نوع هستند. فقط یک بار سراغ هر صنعت میرویم و تا به حال در برنامه سمت کارگاه و معرفی شغل نرفتهایم.
این برنامه تبلیغاتی نیستمعرفی صنایع و تصویربرداری از کارخانجات بزرگ، بدون نام آوردن از آنها به دلیل محدودیتهایی که آییننامههای بازرگانی ایجاد میکند، دشوار به نظر میرسد. در این خصوص یعقوبی اعلام میکند: به دلیل مسائل تجاری و بازرگانی در بیان اسامی ممنوعیت داریم. به هیچ عنوان نمیگذاریم لباس آرمدار و لوگوی صنایع در صحنه مشخص باشد. در واقع یک جورهایی تدوین سر صحنه داریم و صددرصد از تبلیغات جلوگیری کردیم. نهایتا ممکن است یکبار از دهان فردی از کارکنان صنایع نامی در برود. این را هم اگر بتوانیم در مونتاژ در میآوریم. البته چون این صنایع با ما همکار میکنند، لوکیشن و وقتشان را در اختیار ما میگذارند در انتهای تیتراژ تشکری مکتوب از این عزیزان داریم. از این تهیهکننده همچنین درباره دشواریهای هماهنگی برای ورود به این صنایع و تصویربرداری از آنها میپرسیم که پاسخ میدهد: نخستینبار است که به موضوع دشواری هماهنگی در این برنامه اشاره و سختی این کار درک میشود؛ مثلا برای یکی از این صنایع از تاریخی که نامه زدیم تا وقتی کار را شروع کردیم سه ماه طول کشید. سه ماه پشت در بودیم تا توانستیم هماهنگ شویم.
او ادامه میدهد: گردش علمی یک امضا دارد. نیروهای کارخانهای که در آن تصویربرداری داشتیم را یکجا جمع میکنیم و دستهجمعی نام گردش علمی را میگویند. یک تقدیرنامه توسط بچهها خوانده میشود و میگوییم از اینکه میزبان شایسته ما بودید تشکر میکنیم. حتی در آن تقدیرنامه هم نام نمیآوریم.
چرا گردش علمی؟از یعقوبی درباره گرایشاش به این سبک برنامهسازی و همچنین هدفی که از پس تولید گردش علمی دنبال میکند، میپرسیم که پاسخ میدهد: ۲۳ سال در سازمان صدا و سیما در شاخه اجرا و تهیهکنندگی فعالیت میکنم. در ده دوازده سال اخیر ارتباطم با صاحبان صنایع به واسطه کار در حوزه مستندهای آموزشی زیاد شد. این رشته از مستندسازی را دوست داشتم تا به این وسیله نکتهای به معلومات مخاطبانم اضافه شود.
این مجری و تهیهکننده میگوید: رنج سنی مخاطبان ۱۱ تا ۱۶ سال است که افراد در این سنین دارند خود را پیدا میکند و بین عقل و دل، شور و شعور در حال چرخیدن هستند تا آینده خود را ترسیم کنند. همین برای من کافی است نوجوانی در نقاط دورافتاده کشور که دسترسی ندارد و نمیداند در مملکت به لحاظ صنعتی چه اتفاقی میافتد هم میتواند از فضای داخلی یک کارخانه بزرگ و چرخه صنعت آگاهی پیدا کند. وقتی او مشاهده میکند تجهیزات فلان کارخانه به صورت رباتیک کار میکند، من کار خودم را کردهام.
او همچنین درباره کارگردانی برنامه عنوان میکند: چون خودم ماقبل دوربین هستم نمیتوانم کارگردانی کنم و دوستان دیگری را به عنوان کارگردان سر صحنه داریم.
بازیگر شناختهشده نمیخواستیمدر این مجموعه برنامه ترکیبی، دو چهره تازه در کنار یعقوبی حضور دارند که نقش فرزندان او را ایفا میکنند و به نوعی نماینده نگاه و پرسشهای نوجوانان از روند کار صنایع هستند. یعقوبی در مورد تغییر بازیگران نوجوان در قسمتهای ابتدایی و انتخاب این چهرهها میگوید: من دو دختر دارم. روز اول دکتر سالم تمایل داشتند پدردختری این برنامه را اجرا کنم، چون طرح برنامه برای خودم بود. آن زمان شرایط فراهم نشد و دو عزیز دیگر آمدند که نتوانستند کار را با ما ادامه دهند. از قسمت چهار به بعد با ملیکا یعقوبی و احسان نقیئی کار را جلو بردیم که نتیجه خیلی خوبی داد.
او ادامه میدهد: این شخصیتها یک پسر نوجوان تقریبا شیطان و یک دختر تقریبا درسخوان هستند. من در برنامه هم اعلام میکنم یک پدر برنامهساز هستم و با همراهی دختر و پسرم داریم یک مستند تهیه میکنیم. حتی در آن قسمتهایی که بازیگران نسبتی با من نداشتند هم این جملات را میگفتم. البته الان به دلیل رابطه پدرو دختری حقیقی میان من و ملیکا احساس پدرانه بهتر منتقل میشود.
این تهیهکننده درباره پذیرش تغییر بازیگران از سوی مخاطبان بیان میکند: صورتهای این عزیزان تقریبا شبیه هم بود و مشکلی درباره تغییر بازیگران رخ نداد. بازیگر سابق نقش دختر درگیر درس و آزمون شد و نتوانست با ما همکاری کند. جوان دیگر هم مانی رحمانی بود که دوسه قسمت در برنامه حضور داشت، اما دو سه تا قرارداد سریال نوشته بود و نمیتوانست با ما همکاری کند. البته من از روز اول هم دنبال چهره نبوده و دوتا دانشآموز میخواستم و بازیگر چهره به کارم نمیآمد. به هر حال الان کار روی روال افتاده و میشود گفت در جادهای هموار در حال گذار است.
اینستاگرام معیار خوبی نیستاین برنامه یک صفحه فعال در اینستاگرام دارد. یعقوبی درباره بازخوردهای مخاطبان نوجوان در این فضا و همچنین دیگر بخشها عنوان میکند: تقریبا تنها راه ارتباط ما و دیگر برنامههای شبکههای دیگر اینستاگرام است. اما با توجه به تجربهای که داشتم اینستاگرام معیار خوبی برای تعیین میزان بازخورد برنامه نیست. خیلی از خانوادهها اینستاگرام را به عنوان فضایی که آلودگی آن بیش از مزایایش است، قبول دارند. یعنی ممکن است مخاطبان نوجوان حتی صفحهای در این شبکه اجتماعی نداشته باشند. پدر و مادرها خودشان با وسواس وارد این فضا میشوند چه برسد به اینکه بگذارند فرزند نوجوانشان وارد فضای آلوده حاکم به اینستاگرام شود. برای فهم بازخورد با نوجوانان صحبت میکنم و میگویند راضی هستیم، مطلب یاد میگیریم و این برای من اولویت بالایی دارد.