بررسی کارنامه همه مدیران قبلی سازمان صدا و سیما به مناسبت آغاز به کار رئیس جدید رسانه ملی

روایت یک رسانه

کد خبر: ۱۳۴۱۴۰۲
نگاهی به تاریخچه تحولات صدا و سیما از ابتدای انقلاب تا آغاز مدیریت محمد هاشمی‌
فراز و نشیب های جام‌جم
رادیو و تلویزیون در ایران، بیش از ۸۰ سال قدمت دارد؛ قدمتی كه بخشی از آن در دوره پهلوی و بخشی از آن در دوره جمهوری اسلامی رقم خورده است. این رسانه كه در ابتدا در دو سازمان جداگانه رادیو و تلویزیون به ساخت و پخش برنامه مبادرت می‌كرد، در این سال‌ها با اتفاقات مختلفی رو به‌ رو بوده و با سیاست‌های مختلفی اداره شده است. رادیو و تلویزیون پس از انقلاب اسلامی به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی تغییر نام داد و در دوره تازه حیات خود، تلاش كرد تا ملی و متعلق به همه مردم ایران باشد. گزارش پیش رو به وضعیت رادیو و تلویزیون از ابتدای انقلاب اسلامی تا ابتدای دوران ریاست محمد هاشمی‌رفسنجانی بر این سازمان می‌پردازد.
روایت یک رسانه
وضعیت رادیو در ابتدای انقلاب
رادیو كه از حدود ۴۰ سال پیش از انقلاب اسلامی برای نخستین بار در ایران به وجود آمده بود، در هنگام وقوع انقلاب دارای دو شبكه سراسری بود كه رادیو ایران و رادیو تهران نام داشتند. رادیو ایران كه در ابتدا رادیو تهران خوانده می‌شد و بعدها به رادیو ایران تغییر نام داد، تنها شبكه ۲۴ ساعته پیش از انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. همزمان با این دو شبكه، ایستگاه‌های رادیویی در مراكز استان‌ها و بعضی شهرستان‌ها وجود داشت كه در كنار شبكه‌های سراسری، به تولید و پخش برنامه از طریق یك شبكه رادیویی محلی نیز می‌پرداختند. در ایران، رادیو برخلاف تلویزیون از ابتدا دولتی بود و زیر نظر وزارتخانه‌هایی چون وزارت اطلاعات و جهانگردی اداره می‌شد. جالب آن‌كه براساس یك نظرسنجی در اوایل دهه ۵۰، میزان شنوندگان رادیو در شهرستان‌ها حدود ۲۰ درصد بیشتر از تهران بوده است.
تلویزیون ۲ كاناله در بهمن ۵۷
در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی، تلویزیون ملی ایران كه از چند سال قبل با خریداری تلویزیون ثابت پاسال، به انحصار دولت درآمده بود، سه شبكه داشت. یك شبكه اصلی كه در پاییز ۵۷ از ادغام شبكه‌های اول و دوم به وجود آمده بود، یك شبكه آموزشی و یك شبكه بین‌المللی كه ویژه خارجی‌های مقیم ایران تأسیس شده بود. در آن زمان با وجود انحصار دولت در زمینه پخش برنامه‌های تلویزیونی، شبكه تلویزیونی ویژه ارتش آمریكا به مدت ۱۶ سال از تهران برای آمریكایی‌های ساكن ایران به زبان انگلیسی برنامه پخش می‌كرد و تنها دو سال مانده به انقلاب اسلامی، از سوی خود آمریكایی‌ها تعطیل شده بود. با تعطیلی شبكه آمریكایی، رادیو و تلویزیون ملی شبكه بین‌المللی را تأسیس كرد، اما این شبكه چند روز پیش از پیروزی انقلاب تعطیل شد. شبكه آموزشی تلویزیون در پیش از انقلاب اسلامی كه كمتر از آن صحبت شده، تنها به پخش برنامه‌های آموزشی درسی می‌پرداخت و در ابتدا زیر نظر وزارت آموزش و پرورش فعالیت می‌كرد.
انقلاب پیروز شد
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران كه در آن زمان به صورت انحصاری پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی را برعهده داشت، به دست انقلابیون افتاد. در ۲۳ بهمن، صادق قطب‌زاده سرپرست این سازمان شد. او از چهره‌های انقلابی بود كه مدتی نیز در پاریس همراه با امام خمینی(ره) حضور داشت و ده روز پیش از پیروزی انقلاب، همراه با رهبر انقلاب به كشور بازگشت. قطب‌زاده در همان روزهای نخست، تلاش كرد تا سازمان رادیو و تلویزیون را پاكسازی كند و شماری از وابستگان به رژیم شاهنشاهی را از این رسانه اخراج كرد.
ورود انقلابیون به سازمان
در همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب، شمار زیادی از چهره‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شناخته‌شده امروز كه جزو انقلابیون بودند، به رادیو و تلویزیون رفتند و تلاش كردند تا این رسانه را با شاخصه‌های دولت انقلاب اداره كنند. غلامعلی حدادعادل و محمد سرافراز از جمله این چهره‌ها بودند كه وظایف كوچك و بزرگی را در سازمان برعهده گرفتند. مهم‌ترین این وظایف، بازنگری اساسی در محتوا و قالب برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی رسانه بود تا با اهداف و آرمان‌های انقلاب هماهنگ باشد. همزمان آن دسته از نیروهای سازمان نیز كه در اعتراض به برخورد رژیم با مردم، سه ماه بود اعتصاب كرده بودند، با پیروزی انقلاب به سازمان برگشتند و همراه با دیگر مبارزان انقلابی، شاكله اصلی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را شكل دادند.
شروع با قطب‌زاده
فضای به‌ شدت سیاسی و انقلابی كه در ماه‌های نخست پس از سرنگونی رژیم شاهنشاهی در ایران حاكم شده بود، روی محتوای برنامه‌های سازمان تأثیرگذار بود؛ تا جایی كه در پنج شش ماه اول، برنامه‌ها بیشتر سیاسی، مذهبی و انقلابی بود و جنبه سرگرم‌كننده چندانی نداشت. با اخت شدن تدریجی نیروهای جدید با فضای رسانه، نخستین سریال‌ها، فیلم‌های سینمایی و برنامه‌های فرهنگی از تابستان ۵۸ روی آنتن رفت.
با هدف پیروی از دستورات بنیانگذار كبیر انقلاب(ره) بخش موسیقی از برنامه‌های رسانه تا مدت‌ها حذف شد و جای خود را به سرودهای انقلابی و میهنی داد. همچنین سازمان رادیو و تلویزیون در ایران، در سال‌های پیش از انقلاب مجله‌ای اختصاصی با عنوان «تماشا» داشت كه با پیروزی انقلاب اسلامی به «سروش» تغییر نام داد و با تغییر سردبیر به پرویز خرسند، به انتشار رسید.
در آن زمان رویه‌ای كه صادق قطب‌زاده سرپرست سازمان در اداره این رسانه در پیش گرفته بود، موجب نارضایتی‌هایی شده بود، چراكه با وجود روحیه انقلابی مردم، اما به نظر می‌رسید سیاست‌های انقلابی در اقدامات و خروجی كار رسانه ضعیف شده است. مدیریت او حتی اعتراض صریح حضرت امام(ره) را نیز برانگیخت، تاجایی كه ایشان در بخشی از یك نامه، خطاب به وی نوشته‌اند: «به آقای قطب‌زاده بگویید مگر شما الزام به مسائل اسلامی ندارید؟ مگر شما متعهد به قرآن نیستید؟ انقلاب ما انقلاب اسلامی است. چرا باید برنامه‌های خلاف اسلام از صدا و سیما پخش شود؟»
در نهایت در آذرماه ۵۸، صادق قطب‌زاده به علت شیوه مدیریت پرانتقاد خود، از سرپرستی سازمان صداوسیما بركنار شد. همزمان با تحولات مدیریتی، بعضی تحولات نیز در برنامه‌های رادیو و تلویزیون رخ داد كه مهم‌ترین آنها، جایگزینی شبكه دو به جای شبكه آموزشی بود. جالب است بدانید مدیریت شبكه دو سیما در اوایل انقلاب، به مدت هفت ماه برعهده مسعود كیمیایی، نویسنده و كارگردان شناخته‌شده سینمای ایران بود كه در دوران قطب‌زاده به این مسوولیت رسید.
دوران سرپرست‌های پرشمار
با بركناری قطب‌زاده، دوره‌ای از بی‌ثباتی در مدیریت كلان سازمان صداوسیما آغاز شد كه چندین سرپرست و شورای سرپرستی به خود دید؛ در حالی كه هیچ‌كدام نتوانستند مدیریت یكپارچه‌ای بر سازمان انجام دهند و وضعیت آن را با وجود دگرگونی‌های زیاد اول انقلاب، به‌سامان كنند. بلافاصله پس از قطب‌زاده، شورای انقلاب اداره این سازمان را به شورایی پنج‌نفره، متشكل از محمد موسوی‌خویینی‌ها، غلامعلی حدادعادل، احمد عزیزی، بهزاد نبوی و ابراهیم پیراینده واگذار كرد. سه ماه بعد، با برگزیدن ابوالحسن بنی‌صدر به ریاست جمهوری، شورای جدیدی بر سر كار آمد كه متشكل از غلامعلی حدادعادل، محمدعلی هادی نجف‌آبادی و احمد غضنفرپور بود. این شورا نیز پس از پنج ماه، با انتخاب نجف‌آبادی و غضنفرپور به نمایندگی مجلس، عملا فروپاشید و اداره سازمان این بار نیز با تصمیم بنی‌صدر به تقی فراحی واگذار شد كه پس از صادق قطب‌زاده، به عنوان دومین رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی شناخته می‌شود. عمر این مدیریت به چند ماه هم نرسید و فراحی در تابستان ۵۹ از ریاست سازمان صداوسیما استعفا كرد. در ادامه محمد مبلغی‌ اسلامی سرپرست سازمان شد، اما از آبان ۵۹، اداره امور به علی‌اكبر محتشمی و عبدا... نوری، باز هم در مقام سرپرست واگذار شد. با تصویب قانون اداره سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در دی ماه ۵۹، علی اردشیر لاریجانی به عنوان سومین مدیرعامل سازمان انتخاب شد كه با حكم اعضای شورای سرپرستی سازمان صداوسیما در دی ماه ۵۹، كار خود را آغاز كرد. دوره صدارت او نیز بیش از شش ماه طول نكشید و به استعفای لاریجانی ختم شد. در این زمان، امام خمینی(ره) به تشتت در مدیریت رسانه ملی پایان داد و با انتخاب محمد هاشمی‌رفسنجانی به عنوان ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، دوره تازه‌ای در مدیریت این سازمان آغاز شد. این انتخاب در مرداد ۱۳۶۰ اتفاق افتاد.
مصطفی قاسمیان / روزنامه نگار
..............................................................................................................................................................
 
دوره ریاست محمد هاشمی رفسنجانی بر رسانه‌ملی چگونه گذشت؟

سال‌های دور و پرخاطره

در ۳۰ ماه نخست پس از انقلاب سازمان صدا و سیما هفت رئیس به خود دید که به جز صادق قطب‌زاده که نخستین رئیس صدا و سیما بود و به مدت ۹ماه این ریاست را بر عهده داشت، شش رئیس دیگر این سازمان، نهایت توانستند سه تا چهار ماه بر کسوت ریاست باقی بمانند و جای خود را به رئیس بعدی می‌دادند تا این‌که بالاخره محمد هاشمی، برادر آیت‌ا...  هاشمی رفسنجانی بر این مسند به عنوان هشتیمن رئیس نشست و توانست ۱۳سال از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳ ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده بگیرد، به آن سامان بدهد، شبکه‌هایش را گسترش دهد و بخش برون مرزی را به وجود آورد. با این حال وقتی به آن دوران نگاه می‌کنیم که بخش مهمی از آن را دوران جنگ در برگرفته و هنوز آن‌طور که باید کشور دارای ثبات نبوده، محمد هاشمی مسیری هموار در پیش رو نداشته و در مصاحبه‌هایش نیز به این نکته تاکید می‌کند.

محمد هاشمی اما تنها به دلیل آن‌که برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی است، فردی شناخته‌شده‌ نیست. بلکه او سیاستمداری تحصیلکرده‌ است که تحصیلات عالیه خود را در دانشگاه برکلی کالیفرنیا گذرانده بوده و تا قبل از آن‌که ریاست صدا و سیما را برعهده گیرد معاون رئیس‌جمهور و معاون نخست‌وزیر در دوران شهید رجایی بود و همچنین تجربه سرپرستی وزارت خارجه را نیز داشت. با وجود داشتن چنین سمت‌ها و مسؤولیت‌های سنگین و دشوار سیاسی؛ زمانی که دیده شد اوضاع نابه سامان سازمان صدا و سیما را نمی‌توان مدیریت کرد و هر روز به آشفتگی آن اضافه می‌شود، طی حکمی در سال ۱۳۶۰ از او خواسته‌شد با وجود بی‌تجربه بودن و دانش کافی نداشتن در زمینه رسانه، ریاست این سازمان را بر عهده بگیرد. هاشمی در گفت‌وگو با روزنامه ایران در مرداد ۹۷ گفته‌بود:«بر اساس توصیه‌های امام ویژگی‌های برنامه را طوری تبیین کردم تا برای مخاطب هم جذاب و هم آموزنده باشد. در تولید ۱۵ یا ۱۴ تا «چه» تعریف کردیم. مثلا «چه چیز» برای «چه مخاطبی» «چه مقدار» «چه زمان» و... آن زمان ۱۵ تا ۱۶ گروه برنامه‌ساز داشتیم. گروه اقتصاد، سیاسی، فرهنگی و... آمدیم آنتن شبکه یک و دو را بین این گروه‌ها تقسیم کردیم. گفتیم مثلا سهم گروه اقتصاد یک ساعت در هفته است و بقیه همین طور.»

آورده‌های صدا و سیما در دهه نوستالژی

یکی از مهم‌ترین اتفاقات آن دوران جنگ تحمیلی بود که صدا و سیما در زمان ریاست محمد هاشمی تلاش کرد تا برنامه‌های آموزشی خوبی را در زمان بمباران‌ها تولید کند که بسیار مورد توجه قرار گرفت و تاثیرگذار بود. علاوه بر این تاسیس شبکه سه سیما نیز از دیگر دستاوردهای ریاست ۱۳ساله محمد هاشمی است. ضمن این‌که می‌توان به آغاز فعالیت برخی شبکه‌های استانی و برون مرزی نیز اشاره کرد. به جز آنچه گفته شد در این ۱۳سال شاهد ساخت و تولید سریال‌هایی از سوی صدا و سیما هستیم که در حال حاضر به سریال‌های نوستالژیک شناخته می‌شود. سریال‌های موفقی که در دوران خود مخاطب‌های بسیاری داشت و توانست این جعبه جادو بسیاری را با خود همراه کند. سریال‌های پاییز صحرا ، سربدارانش و... از جمله این سریال‌های به یادماندنی دهه ۶۰ و ۷۰ هستند. اما یکی از سریال‌های پرطرفدار خارجی که آن دوران بسیار محبوب بود سریال «دور از خانه» نام داشت که بسیاری آن را به سریال اوشین می‌شناختند.

هاشمی در گفت‌ و گویی که با خبرگزاری مهر در سال ۹۶ داشته گفته‌ بود:‌ «زمانی که من مسؤول صدا و سیما بودم ۱۳۷۰ قسمت سریال ساختیم و بهترین سریال‌هایی که ساخته شده در قبل و بعد از انقلاب مربوط به دوره من می‌شود. وقتی مسؤول سازمان شدم، فقط دو شبکه‌ تلویزیونی داشتیم. پوشش شبکه دو، از نظر جمعیت در سطح کشور حدود ۳۰ درصد و شبکه یک حدود ۶۰ درصد بود.
پوشش سراسری تلویزیونی در سراسر کشور نداشتیم و نیاز به توسعه‌ آن بود. وضعیت رادیو نسبت به تلویزیون بهتر بود و پوشش شبکه رادیویی حدود ۹۰-۸۰ درصد بود. نقاط کوری در مناطق کوهستانی داشتیم که پوشش رادیویی دریافت نمی‌شد.
محمد هاشمی در سال‌های آغازین دهه ۷۰ با توجه به انتظارات رهبری و جامعه مبنی بر تغییر رسانه ملی مطابق با اقتضائات دوران پس از جنگ، جای خود را به علی لاریجانی داد.
چالش‌های صدا و سیما در دهه ۶۰
هاشمی در گفت‌وگو با مهر در سال ۹۶ صدا و سیما را در دوران ریاستش چالشی‌ترین دوران عنوان کرد و گفت:‌ «دهه ۶۰ و دوران جنگ شاید یکی از چالشی‌ترین دوره‌های صدا و سیما در چند دهه اخیر بود؛ از اختلاف‌های اساسی بر سر پخش یک سریال و داستان آن تا پرداختن به موسیقی و خبر و اتفاقات دیگر که حل بسیاری از اختلافات به شخص اول کشور یعنی امام خمینی (ره) می‌رسید و ایشان درباره بسیاری از این موضوعات تصمیم‌گیری می‌کردند.» او همچنین یکی از مهم‌ترین مشکلات سیاسی و فرهنگی دوران ریاستش را به انصاف‌نیوز در سال ۹۸ این‌طور عنوان کرده بود: «یکی از مهم‌ترین مشکلات سیاسی و فرهنگی در آن زمان فشارها برای حذف زنان از رادیو و تلویزیون و بخش‌های خبری بود.» اما محمد هاشمی با حمایت‌هایی که از سوی امام‌خمینی (ره) داشت توانست بخش بسیاری از این معضلات را برطرف کند. با این حال او کسی است که به گفته خودش تاکنون به کنسرت نرفته و در خانه‌اش موسیقی نمی‌گذارد و حتی در دوران ریاستش هم نوار کاستی در خانه نداشته. از طرف دیگر با وجود داشتن ویدئو و علاقه به تماشای فیلم و سریال آنقدرها هم فرصت برای تماشای فیلم و سریال پیدا نمی‌کرده؛ یکی از سریال‌های محبوب‌ وی که بسیاری از قسمت‌های آن را دیده از آن به عنوان سریالی با چاشنی طنز سیاسی یاد می‌کند سریال «سلطان و شبان» است.
آزاده باقری / روزنامه نگار
 
..............................................................................................................................................................

درباره دوران ۱۰ ساله ریاست علی لاریجانی در صداوسیما و تغییرات مدیریتی سازمان

سال‌های ریل‌گذاری و کادرسازی

دوران علی لاریجانی در صدا و سیما را باید «دوران گسترش صداوسیما» دانست؛ روزهایی که در آن رسانه ملی فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرد؛ معاونت‌هایی تازه به ساختار قدیمی صدا و سیما اضافه شد؛ پروژه‌های بزرگ تلویزیون کلید خورد و البته حاشیه‌های ریز و درشت سیاسی گریبان تلویزیون را گرفت. با این همه در مجموع این دوران را باید یکی از دوره‌های موفق تلویزیون دانست. دورانی که بسیاری از رویدادهای آن منشا اتفاقات بعدی‌ای شد که برای رسانه ملی به وقوع پیوست.

همراه با معاونت‌های صدا‌ و‌ سیما

هر چند که نباید از اشاره به این موضوع گذشت که دوران ریاست علی لاریجانی بر صدا و سیما در شرایطی بود که تلویزیون هنوز رقیب سفت و سخت چندانی نداشت؛ با این همه اما یکی از اتفاقات ویژه دوره ریاست او بر بزرگترین سازمان رسانه‌ای کشور را باید گسترش این سازمان در حوزه ساختاری دانست. اولین ثمره نگاه ساختارمدار لاریجانی به رسانه ملی، ایجاد دو معاونت سیما و صدا بود؛ معاونت‌هایی که با برعهده گرفتن بخشی از وظایف رئیس صداوسیما در حوزه برنامه‌سازی و تولید محصولات نمایشی فشارها را از دوش مدیر سازمان کاهش می‌دادند و فرصت را برای پیگیری طرح‌های تازه از سوی مدیریت سازمان را فراهم می‌کردند.

علیه بروکراسی‌های دست‌ و پاگیر
علی لاریجانی در ماه‌های اولیه ریاستش، دست به یک اصلاح اساسی دیگر هم زد؛ تصمیمی که باعث شد تا بالاخره مدیریت صداوسیما به شکل واحد و با اختیار کامل رئیس این نهاد انجام شود. لاریجانی در اولین اقداماتش در رسانه ملی  از رهبر انقلاب درخواست کرد شورای سیاست گذاری صداوسیما منحل شود و وظایف آن شورا به رئیس صداوسیما محول شود. به تعبیر لاریجانی در خاطراتش، شورای سیاست‌گذاری صداوسیما، شورایی کم‌خاصیت است که مانع از انجام اقدامات بزرگ در صداوسیما می‌شود. در واقع انتقاد اصلی لاریجانی از طولانی شدن بروکراسی اداری مدیریت رسانه ملی بود که با اصل اساسی چابکی یک سازمان رسانه‌ای در تضاد آشکار است. به همین خاطر نیز بود که رهبر انقلاب در زمان صدور حکم انتصاب لاریجانی به ریاست سازمان نوشتند: «لازم است از زحمات ارزشمند شورای محترم سیاست‌گذاری تشکر نموده و با آرزوی همکاری یکایک اعضای فاضل و ارزشمند آن با مدیریت صداوسیما پایان کار آن شورا را اعلام نمایم».
آغاز دوران سیما فیلم و سریال‌های ماندگار
تلویزیون در دوران لاریجانی در حوزه نمایشی دچار یک تغییر جدی شد. راه‌اندازی مرکز «سیمافیلم» که به طور تخصصی در حوزه ساخت سریال و فیلم‌های تلویزیونی فعالیت می‌کرد از جمله اتفاقات ویژه دوران ریاست لاریجانی در صداوسیما بود. این موضوع ثمرات مثبت زیادی داشت که از جمله آن باید به تولید تعداد زیادی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در آن دوره داشت.
پروژه‌های ماندگاری همچون «ولایت عشق»، «تنهاترین سردار»، «مردان آنجلس»، «مریم مقدس(س)»، «كیف انگلیسی»، «روشنتر از خاموشی»، «شب دهم»، «در چشم باد» تنها بخشی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون هستند که یا در آن دوره تولید و پخش شدند و یا نقطه آغاز تولید آن‌ها مربوط به آن دوره می‌شود. در واقع مهمترین خاطره مخاطبان از تلویزیون در آن دوره سریال‌های پرشمار و باکیفیتی است که خاطرات بسیاری را برای آن نسل از مخاطبان تلویزیون ساخته بودند.
تولد شبکه‌های تازه
گسترش تعداد تولیدات نمایشی تلویزیون فرصت افزایش تعداد شبکه‌های تلویزیون را هم فراهم کرد و درست از همان‌ دوران بود که سیاست افزایش تعداد شبکه‌های تلویزیونی پیش‌روی سازمان صدا و سیما قرار گرفت. این سیاست صرفا محدود به شبکه‌های عمومی که فیلم و سریال پخش می‌کردند نمی‌شد بلکه تلویزیون در این دوره شاهد به دنیا آمدن یک فرزند جدید نیز بود.
تولد شبکه خبر به عنوان اولین شبکه موضوعی تلویزیون در این دوره رقم خورد؛ شبکه‌ای تخصصی در زمینه انتشار خبر که با هدف افزایش سرعت انتقال و انتشار اخبار کارش را از سال ۱۳۷۸ آغاز کرد. البته که به طور کلی جمع‌آوری و انتشار اخبار در کنار پخش گزارش‌های خبری و تحلیلی و حتی برنامه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ورزشی از دیگر ماموریت‌هایی بود که به این شبکه سپرده شد. شبکه‌ای که به واسطه ماهیت خبری‌اش اتفاقاً همیشه در زمره شبکه‌های پرمخاطب سیما به شمار می‌آید.
گسترش شبکه‌های استانی در کنار راه‌اندازی شبکه‌های متعدد داخلی و خارجی از نتایج نگاه متفاوت لاریجانی به ساختار صدا و سیما بود که حاصل آن راه‌اندازی شبكه‌هایی همچون «قرآن»، «العالم»، «الكوثر» و همچنین شبكه‌های جهانی جام‌جم بود. در مجموع در زمان تصدی ریاست سازمان صداوسیما توسط لاریجانی، ۷ شبکه تلویزیونی، ۸ شبکه رادیویی ملی و سراسری، ۳۰ شبکه رادیویی استانی، ۴ شبکه تلویزیونی استانی و ۷ شبکه جهانی راه‌اندازی شد.
چالش‌هایی از جنس «هویت» و «کنفرانس برلین»
لاریجانی اما در دوره‌ای مسؤولیت صدا و سیما را برعهده گرفت که به فاصله چند سال فضای سیاسی کشور در اختیار جریان اصلاحات قرار گرفت. این اتفاق چالش‌های متعددی پیش‌روی صدا و سیما و مدیران آن قرار داد. یکی از این چالش‌ها مربوط به پخش برنامه‌ای با عنوان «هویت» بود که پخش آن در سال ۷۵-۷۴ و درست یکی دو ‌سال قبل از روی کار آمدن دولت اصلاحات روی آنتن رفت. در این برنامه تعدادی از نویسندگان و چهره‌های منتسب به جریان روشنفکری ایرانی مورد انتقاد قرار گرفتند و در کنار آن اعترافات شماری از دگراندیشان نیز به تصویر کشیده شد که پخش این برنامه در آن زمان جنجال‌های بسیاری در فضای رسانه‌ای کشور به راه انداخت. هر چند که حدود سی سال بعد، لاریجانی در جریان کمپین ناموفق انتخاباتیش در یک گفت‌ و گوی مجازی، پخش این برنامه را اشتباه عنوان کرد و مدعی شد که از فرایند تولید و پخش آن بی‌اطلاع بوده است.
این البته همه چالش لاریجانی در آن دوره با اهالی سیاست نبود. یکی دیگر از چالش‌های جدی او در این زمینه بعد از پخش گزارشی جنجالی از کنفرانس ضدایرانی «برلین» پیش‌روی لاریجانی و همکارانش قرار گرفت. صدا و سیما با پخش برنامه‌ای ۳۰ دقیقه‌ای از بخش‌های مختلف این کنفرانس ضدایرانی و جنجالی که برخی از چهره‌های حامی جریان‌های سیاسی داخل کشور نیز در آن حضور داشتند؛ با واکنش‌های متفاوتی همراه شد تا آنجا که برخی از جریان‌های سیاسی رسانه ملی را به «سیمای لاریجانی» تشبیه کردند. این موضوع که به نوعی بزرگ‌ترین حاشیه‌‌ دوران ریاست لاریجانی بر صداوسیما به شمار می‌آمد، تا مدت‌ها بعد نیز رابطه برخی از احزاب سیاسی را با لاریجانی تیره و تار کرد.
ریل‌گذاری برای مدیران بعدی
واقعیت آن است که مهم‌ترین نکته در ارتباط با دوران مدیریت لاریجانی در صداوسیما، نه سریال‌های ساخته شده در آن دوره و نه تغییرات ساختاری رسانه ملی است؛ بلکه مهمترین نکته را باید در کادرسازی جدی لاریجانی در آن دوره دانست. بعد از پایان دوران ماموریت علی لاریجانی به عنوان مدیر رسانه ملی، تمامی مدیرانی که در راس این سازمان قرار گرفتند [به جز آقای پیمان جبلی که مدیر جدید رسانه ملی است]؛ همگی از جمله نیروهای نزدیک به علی لاریجانی بودند که در مقطعی تجربه همکاری با او را در رسانه ملی و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتند.
 از عزت‌ا... ضرغامی گرفته تا محمد سرافزار و عبدالعلی علی‌عسگری همگی زمانی از جمله نیروهای نزدیک به لاریجانی به شمار می‌آمدند که بعدها سکان مدیریت تلویزیون را در دست گرفتند. در واقع آنچه که بعد از اتمام دوره لاریجانی در صداوسیما به مرحله طراحی و اجرا درآمد به تعبیری همه نشانه‌ای از «سیمای لاریجانی» است.
روی دور تند
نگاه منتقد: ساختارمند کردن رسانه ملی با ایجاد دو معاونت سیما و صدا، هر چند در نگاه اول منجر به کم‌شدن بخشی از تراکم کاری سنگین رسانه ملی شد اما واقعیت این است که تبعات مختلفی متوجه این تصمیم بود که مهمترین آن را باید عریض و طویل شدن ساختار صداوسیما دانست. ایجاد ساختارهای تازه همیشه به شکل طبیعی منجر به بزرگتر شدن سازمان از منظر نیروی انسانی می‌شود؛ این آفت بزرگی بود که بعدها نیز گریبان رسانه ملی را گرفت و همیشه یکی از چالش‌های مدیران سازمان، چگونگی تامین منابع مالی جهت گذراندن امورات جاری سازمان بود.
افزایش شبکه‌های تلویزیون موضوعی بود که از دوران ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما آغاز شد. هر چند این سیاست به خودی خود اتفاق بدی به شمار نمی‌آمد؛ اما این مسیر بعدها چالش‌های زیادی را پیش روی مدیران بعدی رسانه ملی قرار داد. شبکه‌هایی که گاهی تعداد محصولات با کیفیت‌شان انگشت‌شمار بود و هزینه‌های مادی بسیاری برای تلویزیون داشتند. این نگاه کمیت‌گرا بعدها در میان برخی از مدیران تلویزیون نیز تکرار شد. یکی از بزرگترین نقدهای جریان‌های سیاسی به دوره مدیریت لاریجانی بر صداوسیما پررنگ شدن نگاه‌های سیاسی در مدیریت این سازمان رسانه‌ای بود. نکته‌ای که البته بیشتر از مردم، از سوی برخی از جریانات سیاسی مورد توجه بود.
حسین مبارکی / خبرنگار
 
..............................................................................................................................................................
 
افزایش تعداد شبکه‌های رسانه ملی مهم‌ترین شاخصه دور ضرغامی بود
عزت با شبکه‌های زیاد!
پس از علی لاریجانی، ریاست رسانه‌ملی به عزت‌ا... ضرغامی رسید. مدیری که از ارشاد آمده بود و روحیات خاصی داشت. ضرغامی عاشق چگوارا است، مهندسی خوانده، در سپاه بوده و روزی هم در اشغال سفارت آمریکا در تهران حضور داشته. از همان دهه ۷۰ نیز فعالیت‌های فرهنگی خود را گسترش داد؛ دو سال معاون وزیر ارشاد بود و از سال ۷۴ تا ۷۶ معاونت امور سینمایی این وزارتخانه را برعهده گرفته. سال ۷۹ علی لاریجانی او را به صداوسیما برد و معاونت امور مجلس و استان‌ها را به او داد تا این‌که دوره لاریجانی در سال ۸۳ تمام شد و ضرغامی ریاست این سازمان عریض و طویل را برعهده گرفت. علی لاریجانی در روز خداحافظی خود با لحنی که مثل همیشه مشخص نبود جدی است یا در حال شوخی‌کردن است، این‌گونه گفت: «عزت‌زیاد» و رفت و مدیریت را از ۸۳ تا ۹۳ به ضرغامی سپرد. دوره مدیریت مهندس ضرغامی ادامه روند تحولاتی بود که از دوره قبل کلید خورده بود. توسعه از جنس تاسیس شبکه‌های تخصصی ازجمله شبکه پویا، ورزش، مستند، نسیم، نمایش و ... که به افزایش کمی شبکه‌های تلویزیونی منجر شد. این افزایش کمی حتی در بخش برون‌مرزی نیز محقق شد که حاصل آن، تاسیس پرس تی‌وی، سحر، الکوثر، العالم و هیسپان تی‌وی است.
حرکت رو به جلو
تبدیل فرمت پخش تلویزیونی از آنالوگ به دیجیتال جزو بزرگ‌ترین دستاورد‌های مهم دوره ضرغامی است. گذار از فرمت قدیمی به تکنولوژی روز حرکت شایان‌توجهی بود که مدت‌ها نیاز به آن در مهم‌ترین رسانه رسمی کشور حس می‌شد. پروژه‌ای سنگین و پرهزینه که طبق اظهارات ضرغامی در کتاب خود تحت عنوان «راوی صادق»، حمایت چندانی را از سوی دولت‌های وقت مشمول نشده و اجرایش، با مشقت‌هایی همراه بوده است. مرحله بعد نوبت به پیشرفت کیفیت تصویری بود. ارتقای کیفیت تعداد محدودی از شبکه‌های سیما از اس‌دی به اچ‌دی، به‌ خوبی پیشینه مهندسی عزت‌ا... را نشان می‌داد. بخش خبری ۲۰ و۳۰ دقیقه نیز رهاوردی از دوران مسؤولیت اوست. این‌ها فقط گوشه‌ای از دستاورد‌های ضرغامی در دوران ریاست صدا و سیماست. با این‌ حال، این دوران خالی از جنجال و حاشیه نیز نبود.
هدیه ضرغامی
در حال‌ حاضر برنامه‌های نوستالژیک و خاطره‌بازی جایگاه ویژه‌ای روی آنتن صدا و سیما دارند و این یکی از خروجی‌های دوره مدیریت ضرغامی است. خود او یکی از اقدامات ارزشمندش را باز کردن در آرشیو صدا و سیما به روی مردم می‌داند. او معتقد بود که این سرمایه عظیم نباید مهجور بماند و گوشه‌ای خاک بخورد. وی در خصوص این اقدام هدفمند در مصاحبه‌ای با خراسان گفته بود: «من در آرشیو را به روی مردم باز کردم و آن را نجات دادم. هرجا می‌خواستیم فیلمی نشان دهیم، می‌گفتند محرمانه است اما من همه این‌ها را نشان دادم و چقدر هم واکنش‌ها مثبت بود.» البته این رخداد باعث حواشی‌هایی هم شد و برخی‌ها اعلام کردند شبکه‌های معاند فارسی‌زبان در همین بازه آرشیو صداوسیما را با خود برده‌اند که همواره توسط ضرغامی تکذیب شده است.
دشمنان  پرمشغله
گسترش شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی که توسط گیرنده‌های ماهواره به خانه‌های مردم راه پیدا کردند، همراه رخدادهای سال ۸۸ ازجمله چالش‌های جدی مدیریت ضرغامی بود. در واقع در سال‌های اواخر دهه ۸۰ شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان فعالیت‌های خودشان را گسترش دادند و از حوزه سیاسی به حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و ورزشی ورود پیدا کردند و حتی روی گسل‌های اجتماعی مانند تقابل شیعه و سنی و بحث قومیت‌ها دست گذاشتند.
این پدیده در کنار گسترش چشمگیر فیلم‌های ضد ایرانی و ضد اسلامی بود. این دوره جنگ ایده و روایت‌ها به اوج رسید و تلاش شد این جنگ در قالب اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی مطرح شود. ضرغامی دوره مدیریت سختی داشت و سعی کرد تک‌تک این موارد را حل کند. برای مثال در ماجرای تحریک بختیاری‌ها و ساخت سریال «سرزمین کهن» خودش شخصا وارد ماجرا شد و به غرب ایران سفر کرد تا مشکل را حل کند. در نهایت هم با لباس محلی عکس گرفت و این غائله پایان یافت. البته همه تدبیرهای او به‌ خوبی این مورد پیش نرفت و در بعضی موارد ازجمله تولید سریال‌های تاریخی در جواب به رسانه‌های معاند فارسی‌زبان شکست خورد چراکه به‌زعم برخی کارشناسان و مخاطبان آثاری مثل «معمای شاه» از کیفیت کافی برای مواجهه برخوردار نبودند.
افزایش بی‌رویه کار خیلی بدیه!
نگاه منتقد: در دوره ضرغامی تعداد شبکه‌های رسانه‌ملی به‌شدت زیاد شد و قاعدتا تعدد شبکه‌ها، محتوای بیشتری را می‌طلبید. این نکته در ابتدا با چالش خاصی روبه‌رو نشد و شبکه‌ها با تعداد زیادی برنامه راهی آنتن شدند و کانال‌های قدیمی‌تر رسانه‌ملی در این دوران، از حیث محتوا نیز نسبتا موفق عمل کردند و بینندگان را با آثار پربیننده‌ای چون «متهم گریخت»، «مرد هزارچهره»، «شب‌های برره»، چندگانه‌های «ستایش»، «پایتخت» و ... پای تلویزیون نشاندند. حتی پروژه نیمه‌تمام دوره قبل نیز تکمیل شد تا «مختارنامه» تنها سریال الف ویژه ساخته‌شده در این دوره باشد اما این همه ماجرا نیست و برخی می‌گویند تاسیس این شبکه‌ها با نگاه بلندمدتی صورت نگرفته چراکه بعد از چند سال کفگیر شبکه‌های آرشیوی مانند تماشا، آی‌‌فیلم، نمایش و ... به ته دیگ رسیده و آثار جذاب و نویی پخش نمی‌کنند. از طرفی افزایش شبکه‌های تولیدکننده هم باعث افت کیفیت برنامه‌ها شده است. برنامه‌هایی که به‌ادعای برخی ناظران، نه‌تنها مخاطب را جذب نمی‌کنند بلکه هزینه‌های زیادی را در بخش صف و ستاد تحمیل کرده‌اند. شاید این بزرگ‌ترین نقدی باشد که به دوره ضرغامی می‌شود داشت. تعدد پست‌های مدیریتی، شبکه‌های بی‌مخاطب زیاد و جذب نیروی انسانی باعث شد سازمان صدا و سیما با مشکلات مادی جدی روبه‌رو شود و محمد سرافراز که مدیر بعدی بود از این امر گله داشته باشد.
یوسف هاشمی / روزنامه نگار
 
..............................................................................................................................................................

دوران مدیریت محمد سرافراز بر سازمان صداوسیما چه ویژگی‌هایی داشت؟

تحولات سریع و کوتاه‌ مدت

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۳سال فعالیتش فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت‌سر گذاشته و تغییرات مدیریتی نیز در روند کلی حرکت این سازمان که بزرگ‌ترین نهاد رسانه‌ای کشور به‌ شمار می‌رود، مؤثر بوده است. محمد سرافراز بعد از صادق قطب‌زاده، محمد هاشمی‌رفسنجانی، علی لاریجانی و عزت‌ا... ضرغامی، پنجمین رئیس سازمان صداوسیما محسوب می‌شود؛ مدیری که به اصلاحات ساختاری و تغییرات تندش معروف شد و در دوره کوتاهی که ریاست رسانه‌ملی را بر عهده داشت، تحول را سرلوحه کار قرار داد. در این گزارش به ویژگی‌های این دوره از صدا و سیما می‌پردازیم.

ما برون را بنگریم

آبان ۱۳۹۳ و پس از به پایان رسیدن دو دوره ریاست پنج‌ساله عزت‌ا... ضرغامی بر سازمان صداوسیما، رهبر انقلاب با حکمی محمد سرافراز را به عنوان رئیس جدید این سازمان منصوب کرد.  سرافراز هم پیش از انتصاب به عنوان رئیس این سازمان، معاونت برون‌مرزی را بر عهده داشت. محمد سرافراز متولد ۱۳۴۰ در تهران، دانش‌آموخته دانشگاه امام‌ صادق(ع) است و دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه سن ژوزف بیروت دریافت کرده است. جواد سرافراز یکی از شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و علی سرافراز از شهدای دفاع‌مقدس، برادران او بودند و خودش نیز از جانبازان عملیات کربلای۵ است. سرافراز به زبان‌های انگلیسی و عربی تسلط دارد و مهم‌ترین بخش کارنامه کاری‌اش تا پیش از رسیدن به صندلی ریاست صدا و سیما، متحول‌ کردن معاونت برون‌ مرزی این سازمان بود. مهم‌ترین شبکه‌های برون‌مرزی سیما یعنی پرس تی‌وی، العالم، هیسپان تی‌وی و آی‌فیلم، محصول سال‌های مدیریت سرافراز بر معاونت برون‌مرزی است. مدیریتی که بسیار طولانی بود و از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳ را در بر می‌گرفت. از این جهت می‌توان گفت وی در بخش قابل‌ توجهی از فعالیت‌های این بخش از رسانه‌ملی اثرگذار بوده است.

خداحافظ ‌شما!

سرافراز از همان آغاز فعالیتش نشان داد که مهم‌ترین مأموریت خود را در این سمت، کوچک‌سازی و چابک‌سازی سازمان صداوسیما و افزایش کیفیت به جای کمیت می‌داند. ساماندهی و بازتعریف مأموریت شبکه‌ها هم یکی دیگر از کارهایی بود که او در دستور کار قرار داد. در همین‌ خصوص، مقرر شد شبکه‌ یک ملی و عمومی و شبکه‌ دو اجتماعی باشد، شبکه‌سه به شکل تخصصی به ورزش، مسابقات و سرگرمی بپردازد و شبکه‌ چهار فعالیت در زمینه‌های علمی، فرهنگی و هنری را ادامه دهد و شبکه‌پنج هم به جای اختصاص به تهرانی‌ها، شبکه‌ای سراسری با رویکرد اقتصادی باشد اما سرافراز درباره شبکه‌هایی که ابتدای دهه ۹۰ یکی پس از دیگری افتتاح شده بودند، نظر چندان مثبتی نداشت و معتقد بود تعدد شبکه‌ها لزوما افزایش کیفیت را به‌همراه نخواهد داشت.

ادغام را به‌خاطر بسپار
کوچک‌سازی دیگری که سرافراز سراغش رفت، ادغام دو شبکه نمایش و تماشا بود. شبکه‌هایی که هر دو به پخش آثار نمایشی در قالب فیلم و سریال اختصاص داشت و رئیس سازمان صدا و سیما معتقد بود محدودبودن ظرفیت تولید فیلم و سریال، محدودبودن منابع آرشیوی و وجود سه شبکه تخصصی فیلم و سریال باعث می‌شود درصد تکرار افزایش یابد و عمده کنداکتور با فیلم‌های خارجی پر شود؛ البته سرافراز با وجود سیاست کاهش شبکه‌ها، شبکه نهال را افتتاح کرد. شبکه پویا که سال ۱۳۹۱ راه‌اندازی شده بود به هر سه رده سنی خردسال، کودک و نوجوان می‌پرداخت اما با راه‌اندازی شبکه نهال مقرر شد که برنامه‌های مناسب برای گروه سنی ۶ تا ۱۲سال از این شبکه پخش شود و شبکه پویا به گروه سنی کمتر از ۶سال اختصاص یابد. شبکه امید هم بعد از دوران سرافراز برای نوجوانان ۱۲تا ۱۸ ساله راه‌اندازی شد. فرایند تبدیل کیفیت پخش برخی شبکه‌ها از SD به HD هم در زمان مدیریت سرافراز آغاز شد و فرم گرافیکی تعدادی از شبکه‌ها نیز در این دوره تغییر کرد و یکنواختی سابق از میان رفت. به‌روزشدن هویت بصری شبکه‌سه و شبکه‌های مستند و خبر محصول این دوره است.
کنترل‌زِد
حذف و ادغام شبکه‌ها تنها اقدام انقلابی سرافراز نبود و او خیز بلندی هم برای کاهش تعداد پست‌های مدیریتی سازمان صداوسیما برداشت. سرافراز دو معاونت اداری مالی و برنامه‌ریزی و نظارت را ادغام کرد و با انتصاب مهدی اخوان‌بهابادی به عنوان قائم‌مقام رئیس سازمان در امور فناوری و رسانه‌های نوین، معاونت رسانه‌های‌مجازی و معاونت توسعه و فناوری را نیز حذف کرد! او معاونت آموزش و پژوهش را هم منحل کرد و مسؤولیت‌هایش را به معاونت سرمایه انسانی سپرد. کاهش پست‌های مدیریتی سازمان صدا و سیما به‌ عنوان جنجالی‌ترین اقدام سرافراز با اینکه در مجموع به صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها در این سازمان کمک می‌کرد اما مخالفت‌های گسترده‌ای را داخل این سازمان ایجاد کرد. سرافراز سازمان صدا و سیما را با ۲ هزار و ۹۶۵ پست مدیریتی تحویل گرفت و این تعداد را به ۲۱۶۷ پست رساند. از بین ۷۹۸ پست حذف‌شده، ۱۰۵ پست به مشاوران اختصاص داشت.
اردیبهشت ۱۳۹۵ و پس از ۱۸ ماه مدیریت، محمد سرافراز بالاخره از ریاست سازمان صدا و سیما استعفا کرد و عبدالعلی علی‌عسکری جانشین او شد. با رفتن سرافراز بسیاری از اقداماتش هم به فراموشی سپرده شد و شرایط به قبل بازگشت. مثلا در حال حاضر شبکه شما فعال است و شبکه‌های نمایش و تماشا هم جداگانه فعالیت می‌کنند.
محمد وفایی / روزنامه نگار
 
..............................................................................................................................................................

در دوره ۵ سال و ۴ ماهه ریاست عبدالعلی علی‌عسکری بر سازمان صدا و سیما چه گذشت؟

آرامش و چالش

عبدالعلی علی‌عسکری هفتمین رئیس رسانه‌ملی در دوره‌ای به عنوان رئیس این سازمان انتخاب شد که به علت اصلاحات شدید دوره گذشته، نظم و یکپارچگی که انتظار می‌رفت در رسانه وجود داشته‌باشد، تا حدی کاهش یافته‌بود. تغییرات با شتاب زیاد مثل کاهش شمار پست‌های مدیریتی، تعدیل نیرو و کم شدن تعداد شبکه‌ها، برخی تعادل‌ها و توازن‌ها را به هم زده‌بود و نیاز به مرور زمان و انباشت تجربیات مدیریتی و اجرایی داشت تا سازمان صداوسیما ثبات و آرامش یابد. بر همین اساس علی‌عسکری بعضی از اصلاحات انجام‌ شده توسط سرافراز را به عقب برگرداند و برخی شبکه‌های تعطیل یا ادغام‌شده را به شکل سابق درآورد. بازگشت شبکه‌های تماشا و جام‌جم ۲ و ۳ بر همین اساس اتفاق افتاد.

دوره  ثبات
دوره ریاست پنج سال و چهار ماهه عبدالعلی علی‌عسکری با یک ویژگی مهم گره خورده‌است: این زمان را می‌توان یک دوره نسبتا باثبات دانست. در این دوره، فاجعه‌ای بزرگ یا دستاوردی فوق‌العاده برای سازمان صداوسیما رقم نخورد. با این حال دست‌اندازهایی  که در این دوره، در استفاده از فرصت‌ها برای یک پیشرفت جهشی وجود داشت، در کنار برخی رخدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مزید بر علت شد تا رقبای رسانه‌ملی، خصوصا شبکه‌های ماهواره‌ای بیش از پیش قدرتمند شوند و در سپهر رسانه‌ای برای خود جایی باز کنند.
ورود مدیران جوان
هفتمین رئیس سازمان صدا و سیما در عرصه جوان‌گرایی که از مطالبات رهبر انقلاب نسبت به مسؤولان کشور است، تغییرات جدی را کلید زد. در این دوره  که بعضی مدیران قدیمی و بازنشسته سازمان مانند رضا پورحسین، اصغر پورمحمدی و حسین‌کرمی کمرنگ شدند و بعضی جایگاه‌های ارشد مدیریتی به چهره‌هایی داده‌شد که در عرف سیاسی کشور، جوان محسوب می‌شوند. علی فروغی، مسعود معینی‌پور، مجید زین‌العابدین، جواد رمضان‌نژاد، محسن یزدی، محمد سرشار و سلیم غفوری از جمله این چهره‌های جوان بودند که پست‌های مدیریتی کلیدی را در سازمان به عهده گرفتند. اگرچه کم‌تجربگی برخی مدیران جوان در بعضی عرصه‌ها برای سازمان حاشیه‌ساز شد  اما آنها در بعضی بزنگاه‌ها، به خوبی خود را نشان دادند و چهره‌ای تازه به سازمان صدا و سیما بخشیدند. رسانه می‌تواند از این سرمایه‌ها تا سال‌ها بهره‌مند شود. در این دوره همچنین قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان اجرا شد که برخی مدیران ارشد سازمان با کسب اجازه از رهبر انقلاب، از آن مستثنا شدند.
دخل‌ و خرج مناسب سازمان
در شرایطی که در دوره عبدالعلی علی‌عسکری، حداقل دو بار نرخ دلار جهش پیدا کرد و به تبع شرایط اقتصادی، مشکلات فراوانی برای رسانه‌ملی در این زمینه ایجاد شد اما این دوره از نظر اقتصادی، بسیار موفق محسوب می‌شود. سازمان صداوسیما تا حد بسیار زیادی توانست بر چالش‌های اقتصادی فائق آید و پیشرفت‌های فنی بسیار خوبی رقم بزند. دیجیتال شدن همه شبکه‌های تلویزیون و در ادامه اچ‌دی شدن شمار زیادی از آنها، از اقداماتی است که هزینه‌های ریالی و ارزی فراوانی برای رسانه‌ملی داشت، که این مهم در نهایت رقم خورد. عبدالعلی علی‌عسکری شبکه‌های ایران‌ کالا، امید، هوسا تی‌وی، ایران‌پرس و آی‌فیلم ۲ را راه‌اندازی کرد. هفتمین رئیس سازمان صدا و سیما همچنین با تأسیس شبکه فراتر که برای نخستین بار با وضوح تصویر ۴K  پخش می‌شود، فصلی جدید را در عرصه فناوری رسانه گشود که در آینده بیشتر از آن خواهیم شنید. علی‌عسکری همچنین سازمان صدا و سیما را تا حد زیادی از نظر اقتصادی خودکفا کرد تا بعضی بدقولی‌ها در تخصیص بودجه به رسانه فشار نیاورد. از دیگر مزیت‌هایی که شرایط اقتصادی بهتر سازمان در این دوره رقم زد، برنامه‌های بیگ‌پروداکشن زیادی بود که تلویزیون ساخت؛ برنامه‌هایی مانند «دورهمی» و «عصر جدید» که با استانداردهای پیشین اقتصادی سازمان مطابق نبودند. به طور کلی برنامه‌سازی تلویزیونی در این دوره به نوعی صنعتی‌تر شد. با این حال، پررنگ شدن سویه‌های اقتصادی در برنامه‌ها، حواشی را رقم زد و بعضی انتقادات را برانگیخت؛ به شکلی که به نظر می‌رسید گاه روی محتوا نیز تأثیر می‌گذارد.
حاشیه‌های بیرونی
یکی از انتقاداتی که به مدیریت عبدالعلی علی‌عسکری در جایگاه ریاست سازمان صداوسیما وارد می‌شود، آن است که به نظر می‌رسد در دوره وی، جایگاه رسانه‌ملی در ساختار حکمرانی کشور تا حدودی دچار تزلزل شد. در این دوره گاه واکنش‌هایی از سوی سازمان در برابر نقدهای بعضی گروه‌های قدرتمند خارج از سازمان دیده شد که این اتفاق را رقم زد؛ خصوصا بعضی عذرخواهی‌ها که از سوی رئیس سازمان انجام شد. در این زمینه مهم‌ترین اتفاقات در واکنش به نقدهای چهره‌های منتسب به دولت نسبت به برنامه‌های رسانه‌ملی افتاد. در حالی که به نظر می‌رسید رسانه باید به عنوان نماینده افکار عمومی، در برابر شکایت‌های اغلب غیرمحق، ایستادگی بیشتری نشان می‌داد.
پلتفرم‌ها و ساترا
در دوره علی‌عسکری یکی از مهم‌ترین چالش‌های سازمان، قدرت گرفتن وی‌اودی‌ها بود که از لحاظ زمانی، دقیقا منطبق بر دوران ریاست وی اتفاق افتاد. چالش‌هایی که در این دوره بین ساترا و وی‌اودی‌ها به وجود آمد سر و صدای زیادی به‌ پا کرد.
چالش‌هایی که به‌نظر می‌رسد با وجود راهکارهای قانونی، همچنان کمابیش ادامه دارد.
یوسف هاشمی / روزنامه نگار 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها