اما ایجاد تحولی جدی در برنامهسازی و صدای جمهورشدن نیازمند رمزگشایی از دو کلید واژه هویت محوری و عدالتگستری است.
بیشک منظور از هویت در این شعار، ذات و منش فرهنگ ایرانی است که ریشه در نگاه دینمحور دارد و همین دین محوری ادامه شعار یعنی عدالت را توضیح میدهد.
حال برای ایجاد رسانهای که بر پایه هویت ملی- مذهبی و رویه عدالتگستری بنا شده چگونه ابزاری لازم است؟ شاید کارآمدترین ابزار برای نیل به این مقصود در کنار حضور رسانه در تمام صحنهها، حضور مخاطب در رسانه باشد و البته این حضور نیازمند زمینهسازیهای فراوانی است، چراکه اگر زیرساختهای مناسبی برای این امر فراهم نشده باشد عدالت خود زیر سوال میرود و زمینههای بیعدالتی فراهم
خواهد شد.
در عصری که مدلهای ارتباطی رسانه همگی از تاکید بر ارتباط دوسویه میان فرستنده پیام و دریافتکننده دارند، کلیدواژه تعامل نقشی حیاتی بازی میکند.
درحقیقت این رسانه است که با ایجاد و گشودن درگاههای ارتباط دوسویه، تعامل با مخاطب خود را (که به حق صاحب اصلی رسانه است) ایجاد میکند و با بهرهگیری از این رابطه، تعامل خود را ارتقا میدهد. شاید این پرسش پیش آید که رابطه تعاملی با مخاطب چه کمکی به رسانه خواهد کرد؟ این پرسش را باید از سه منظر پاسخ دارد.
اولین دلیل برای رشد رسانه ناشی از تعامل جلب اعتماد مخاطب است، مخاطبی که خود را در شکلگیری و تولید رسانه مورد رجوعش دخیل میبیند، بدونشک با اعتماد بیشتری با رسانه همراه خواهد شد. دومین دلیل را باید در تکمیل فرآیند اثربخشی دنبال کرد.
درحال حاضر ابزارهای نظرسنجی فراوان در اختیار رسانه است که میتواند معیار سنجش موفقیتهای آماری باشد، اما هیچ کدام از این ابزار، سنجه دقیقی از اثربخشی تولیدات را ارائه نمیکنند در حالیکه ابزارهای تعاملی و گشایش درگاههای ارتباط دوسویه کمک میکند تا اثربخشی تولیدات رسانهای قابل اندازهگیری باشد. امروزه دادههای اثربخشی تولیدات کمک فراوانی به برنامهریزیهای هر سازمانی برای آینده خود دارد و رسانه بدون شک از این قاعده مستثنی نیست. اما سومین و شاید مهمترین دلیل نیاز به رویههای تعاملی و حضور مخاطب در رسانه فراهمسازی فرصت دادهکاوی است، حضور مخاطب در رسانه در جریان تحقق شعار عدالتگستری باعث میشود رسانه فرصت ارزیابی و مقایسه نگاه آحاد جامعه را نسبت به یک رخداد واحد داشته باشد و کنار هم قرار دادن قطعات این جورچین به نگاهی عمیقتر درباره رخدادهای اجتماعی دست پیدا کند.
گرچه تعامل و ارتباط دوسویه با مخاطب از ارزش فراوانی برخوردار است اما باید قبول کرد که ساختار شبکههای رادیویی و خصوصا تلویزیونی این فرصت را محدود کرده و امکان تعامل فراگیر را از آنان گرفته است، این درحالی است که با تغییراتی ناچیز در ساختار و البته تغییر نگاه یکسویهنگر حاکم بر تولید امکان بهرهگیری از گنج بیپایان ایدههای مردمی فراهم خواهد شد.
فراموش نکنیم بازکردن در تعامل فرصت ابراز وجود به تودهای را میدهد که هرگز صدایشان در تریبونهای رسمی شنیده نمیشد.
رادیو صبا به عنوان رسانهای که ماموریت تزریق نشاط و امید به جامعه را دارد به اهمیت موضوع تعامل پیبرده است و در مسیر تحقق شعار محوری هویتمحوری و عدالتگستری ایجاد بسترهای تعاملی را در دستور کار دارد، در اولین گام راهاندازی تارنمای جدید شبکه و سامانه تعاملی هدهد در بستر این تارنما، این فرصت را به مخاطب طناز و بذلهگوی ایرانی میدهد تا تولیدات خود را در قالبهای پادکست، متن و موسیقی طنز با سایر مخاطبان به اشتراک بگذارند و شنونده آثار خود از رادیویی باشند که اساسا ساختاری طناز دارد.
علاوه بر راهاندازی این سامانه تعاملی، سه برنامه در رادیو صبا ماموریتهای تعاملی خود را از سطح پخش تلفن و پیامک ارتقا داده و با پخش آثار دریافتی از شنوندگان زمینههای افزایش سرمایه اجتماعی خود را فراهم ساختهاند.
به نظر میرسد حرکت به سمت ارتباط دوسویه در تولید کمک میکند تحقق شعار هویت محوری و عدالت گستری با سرعت بیشتری در دوره تحولی سازمان صداوسیما اتفاق بیفتد.
حمیدرضا افتخاری - مدیر رادیو صبا / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد