صبح 17 فروردین ماه، اسماعیل مثل همیشه لباس پوشید و آماده کار شد. در حال انجام کار روی پل حصارک کرج بود که ناگهان یک راننده تاکسی کنترل خودرو را از دست داد.
آنقدر سریع این اتفاق افتاد که اسماعیل حتی فرصت نکرد از مهلکه فرار کند و تاکسی بهشدت با او برخورد کرد. تصادف کاری بود و تلاش امدادگران اورژانس برای نجات جانش هیچ فایدهای نداشت و او جان سپرد.
هنوز 24 ساعت از مرگ اسماعیل نگذشته بود که این بار پاکبان دیگری به نام علی زمانی که پدر یک دختر 17 و پسر هشت ساله بود، قربانی تصادف با پژو 405 شد.
راضیه زمانی، دختر پاکبان جانباخته از روز حادثه به جامجم میگوید: پدرم همیشه ساعت 4 صبح سرکار میرفت اما آن روز خواب ماند و ساعت 4 و 30 دقیقه صبح به محل کارش رفت. ساعت 5 و 30 دقیقه صبح، پدر کنار گذر پل سپاه مشغول کار بود که ناگهان یک پژو 405 که 150 کیلومتر سرعت داشت، به سمت پدرم لایی کشید و پس از تصادف، او به دلیل شدت ضربه روی کاپوت پژو افتاد. دو همکار پدرم که همان حوالی بودند، بهسرعت خودشان را به او رساندند و پدر به بیمارستان مدنی منتقل شد.
شرایط جسمی پدر خوب نبود. ریههایش پر از شیشه خرده و رودههایش هم پاره شده بود. شکستگی و جراحتهای زیادی در بدن داشت و برای همین او را به اتاق عمل منتقل کردند. مادر و دختر یک لحظه از دعا به درگاه خدا غافل نبودند. راضیه آرزو میکرد پدر یک بار دیگر چشمهایش را باز کند و عاشقانه بابا صدایشکند. پدر چهار روز تمام در کما بود اما تقدیر خداوند بر این رقم خورده بود که به آسمانها پر بکشد. او پس از چهار روز جنگیدن با مرگ، همسر و دو فرزندش را تنها گذاشت. بهگفته راضیه، در تمام مدتی که خانواده زمانی در برزخ دست و پا میزدند، راننده خاطی خودرو که 23 ساله است، فقط یکبار به دیدار آنها آمد. آن یکبار هم که آمد، گفته بود خودرویش بیمه است و ذرهای پشیمان نبود.
راضیه ادامه میدهد: برای راننده خاطی اصلا مهم نبود چه اتفاقی افتاده و بهدلیل سرعت زیاد او ما پدر را از دست دادیم. پدرم که فوت کرد، به بیمارستان آمد. میخواستم با او صحبتکنم اما چنان از نظر روحی بههم ریختم که دیگر چیزی نگفتم. جالب اینکه هرچه از کلانتری و آگاهی با راننده تماس میگیرند، تلفنش خاموش است. من و مادرم هر کدام جداگانه شکایت کردهایم اما قاضی گفته چون خودروی خاطی بیمه بوده، راننده را نمیتوانند نگه دارند.
دختر نوجوان از بیتوجهی شهرداری کرج به ایمنی پاکبانان بهشدت ناراحت است و میگوید حالت شبرنگی لباس پدرش از بین رفته بود و شب حادثه هم تجهیزات هشداری مانند موانع جادهای وجود نداشت: «لباسهای شبرنگی پاکبانان به صورت دورهای تعویض میشود و این اواخر هم لباس پدرم کهنه شده و دیگر شبرنگی نبود اما تا زمانی که پیمانکار شهرداری اعلام نمیکرد، لباس نو به آنها نمیدادند. پدر عزیز و جوان من قربانی بیتوجهی شهرداری کرج به ایمنی پاکبانان شد. پدرم 25 سال صادقانه کار کرد و حدود 20سال از این مدت را در شهرداری مشغول به کار بود و به صورت پیمانی فعالیت میکرد. او همیشه از خطرات کارکردن در معابر و خیابانها آگاه بود و برای همین به همکارانش هشدار میداد مراقب باشند با خوردوها تصادف نکنند.
صحبتهای دختر که تمام میشود، مادر با ما همصحبت میشود. هیاهوی عجیبی در دل او بهپاست: «شوهرم خیلی جوان بود. 43 سالش بود فقط. من هم جوان هستم و سنی ندارم. هنوز 40 سالم هم نشده است. خدا را خوش میآید چنین بلایی سرمان بیاید؟ به خدا زندگیمان شامغریبان شده است.»
با گوشه چارقدش، اشکهایش را پاک میکند و با کلمات نصفه و نیمه باقی حرفش را ادامه میدهد: «تمام دلخوشیام این بود که شوهرم در امامزاده محمد حصارک به خاک سپرده شود. آخر میدانید، آنجا به خانهام نزدیک است و خیلی راحت میتوانم هر روز سرخاک همسرم بروم اما هماهنگیهای لازم از سوی مسؤولان انجام نشد و او در بهشت سکینه به خاک سپرده شد. حالا بهدلیل دوری مسیر، سه روز است که نتوانستهام سر مزارش بروم.»
تکرار دو حادثه در کمتر از 24 ساعت برای پاکبانان و مرگ تلخ آنها نشان داد ایمنی پاکبانان و استفاده از تجهیزات مکانیزه دو موضوعی است که همواره از سوی شهرداریها مغفول مانده. حال آنکه در کرج در مدت هشت ماه، چهار پاکبان در تصادف جان خود را از دست دادند که این موضوع ضعف در رعایت نکات ایمنی در حفظ جان پاکبانان در این کلانشهر را بیش از پیش مورد توجه قرار میدهد. موضوعی که مجتبی حاجی قاسمی، عضو شورای شهر کرج هم بر آن تاکید دارد و میگوید: «از ابتدای عمر شورای شهر جدید در کرج، شاهد هستیم چهار پاکبان زحمتکش بر اثر تصادف جان خود را از دست دادهاند. موضوعی که باید به آن جدی نگاه کرد و در کنار رسیدگی به خانواده پاکبانان از وقوع حوادث مشابه دیگر جلوگیری کرد. در قرارداد شهرداری با پیمانکاران به سه بخش نیروی انسانی، ماشینآلات و تجهیزات انفرادی پاکبانان اشاره شده است. در بخش ماشینآلات به جاروی مکانیزه اشاره شده که استفاده از آن به جای نیروی انسانی میتواند در کاهش وقوع چنین حوادثی نقش داشته باشد.»
وی به دفترچه خدمات شهر اشاره کرد و افزود: «در این دفترچه بهکرات به رعایت ایمنی اشاره شده و قوانین سختگیرانهای وضع شده است. در آنجا گفته شده کجا را با چه جارویی باید جارو کرد. در این بین پیمانکار کوتاهی میکند و شهرداری نظارت ضعیفی دارد. این دو عامل نقش اصلی در وقوع حوادث مرگبار برای پاکبانان دارد. برخی پیمانکاران حتی نکات اولیه ایمنی را به پاکبانان آموزش نمیدهند. چند روز قبل با پاکبانی روبهرو شدم که به سمت بالای پل و خلاف جهت حرکت خودروها، جارو میزد. این کار خیلی خطرناک بود و نباید از نیروی انسانی برای جاروی آنجا استفاده کنند. در صورت ضرورت هم باید پاکبان رو به خودروها باشد تا اگر حادثهای رخ داد برای نجات خود واکنش نشان دهد.»
دبیر شورای شهر کرج با انتقاد از شهرداری در رسیدگی به خانواده پاکبانان جانباخته گفت: «براساس آنچه بنده متوجه شدم، رسیدگی درستی به خانواده پاکبانان نشده است. در وهله اول باید از وقوع این حوادث جلوگیری کرد و حال اگر حادثهای رخ داد، حمایت از خانواده پاکبانان را فراموش نکرد. باید توجه داشت نگهداشت شهر کار مستمری است و اگر نگاه مستمر نباشد این حوادث رخ میدهد.»
گروه حوادث روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد